شاهدان کویر مزینان




همسر دکتر شریعتی دچار سکته مغزی شدبه گزارش شاهدان کویر مزینان،دکتراحسان شریعتی فرزند دکتر علی شریعتی مزینانی در کانال خود نوشت:

متأسفم به عرض برسانم که عصر روز دوشنبه ۲۲ بهمن، مادر عزیزمان خانم دکتر فاطمه (پوران) شریعت‌رضوی (شریعتی)، دچار عارضهٔ سکتهٔ مغزی شدند و در حال‌ حاضر در موقعیتی میان مرگ و زندگی بسر می‌برند.

از همه دوستان می‌خواهیم که برای بازیافت سلامت ایشان به درگاه ایزدی نیایش کنند.

همچنین بدینوسیله، پیشاپیش از اختلال‌های پیش‌آمده در برنامه‌های عمومی اعلام‌شدهٔ قبلی عذرخواهی می‌کنیم. تهران، ۲۴ بهمن ۱۳۹۷، احسان شریعتی »


دکتر پوران شریعت رضوی همسر دکتر شریعتی


زندگی‌نامه دکتر پوران شریعت رضوی
شریعت‌رضوی معروف به پوران شریعت‌رضوی (متولد ۱۳۱۳، مشهد) نویسنده ایرانی‌ست. او از دانشگاه سوربن دکترای ادبیات فارسی دارد. موضوع تز او که در سال ۱۹۶۳ به راهنمایی ژیلبر لازار از آن دفاع کرد، توصیف طبیعت در شعر تغزلی فارسی در قرن هفتم است. او همسر دکتر علی شریعتی مزینانی و خواهر مهدی شریعت‌رضوی، یکی از سه دانشجویی است که در حمله نیروهای امنیتی به دانشگاه تهران در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ شهید شد.
دکتر پوران شریعت‌رضوی فرزند حاج علی‌اکبر و پری در آبان‌ماه ۱۳۱۳ متولد شد. پدرش تاجر و اصالتاً خراسانی بود، اما خانواده شریعت‌رضوی به تهران کوچ کرده و بچه‌ها در همین شهر به مدرسه رفته بودند. آنها در مشهد هم‌خانه داشتند. پوران شش برادر و یک خواهر داشت.
در ۷ سالگی یکی از برادرانش را از دست داد. علی اصغر شریعت‌رضوی (طوفان) در حین دفاع از مرزهای ایران در مقابل ارتش م شوروی در سال ۱۳۲۰ در آذربایجان جان باخته بود. در سال ۱۳۳۴ وارد دانشسرای عالی تهران شد و تحصیل در رشته ادبیات فرانسه را برگزید. با افتتاح دانشکده ادبیات در مشهد به تصمیم پدرش و علی‌رغم میل باطنی خود، در حالی که دو ماه در کلاس‌های دانشسرای‌عالی حضور یافته بود، وارد کلاسی شد که علی شریعتی یکی از دانشجویان آن بود. شریعتی در سال ۱۳۳۶ به پوران پیشنهاد ازدواج داد که پوران این پیشنهاد را با این استدلال که قصد دارد با مردی تحصیل‌کرده ازدواج کند و قبل از ازدواج باید تحصیلات‌دانشگاهی خود را به پایان برساند، جواب رد داد. پس از حدود یکسال تلاش علی شریعتی این دو در ۲۴ تیر ۱۳۳۷ با یکدیگر ازدواج کردند.

نامه دکتر شریعتی به سوسن سرعیت ش


نامه عاشقانه دکتر علی شریعتی مزینانی به همسرش پوران شریعت رضوی
نامه‌ی عاشقانه دکتر علی شریعتی مزینانی به همسرش پوران بدین شرح است:
پوران! بزرگ ترین رنج ها قادر نیست سکوت و تحمل را  از من بگیرد اما کوچک‌ترین ناگواری هم تا آتشی در من بپا نکند از من دست بردار نیست . اجازه بده رنج هایی را که چندین روز بود خفته بودند و باز امشب بی جهت در روحم بیدار شدند با این چند خطی که برای اولین بار به تو می نویسم بتوانم خاموش کنم . اجازه بده بگویم که این رنج ها را تو امشب به جان من ریختی و باز جز تو کسی را هم ندارم که به او شکایت برم زیرا تنها تویی که اگر بر ضعف من آگاهی یابی چندان ناگوار نباشد. جوانی من در شش سالگی گذشت که محیط ما پر از خطر و خفقان و رنج و تیرگی بود و من همه نشاط و نیروی خویش را در راه تلاش علیه محیط قربانی کردم . تلاشی که جز اعصابی خسته و اندیشه ای مبهوت برای من سودی نداشت. اما این تلاش بیهوده را دنبال می کردم و آسایش و لذت را یک لحظه مجال ندادم که مرا از کوشش جنون آمیز خود بازدارد. راهی را می رفتم که پایان آن تنها دو چیز بود : مرگ و شهرت. رنج و خطر دو دوست همیشگی من بودند که از آغاز جوانی لحظه ای مرا ترک نگفتند و من هم به دو سخت دل بسته بودم . پارسال از آن لحظه که از خانه ی تو بیرون آمدم و راه را یک باره به روی خوشبختی خود بسته دیدم . تصمیم گرفتم تلاش بی ثمر خود را در راه گذشته ام همچنان دیوانه وار بیشتر دنبال کنم .  کارها کردم که در آینده فرصت های شیرینی برای گفتنش دارم تا آنکه به تهران بردند. از تهران که آزاد شدم دیگر یارانم همه از ترس مرا رها کردند. حتی از آن همه پنج نفری به همکاری با من حاضر نبودند. از آن پس ، احساس کردم راه به سوی تلاش و مبارزه هم بسته است. آری پوران ، تو مرا تنها گذاشتی و مردم هم منو تنها گذاشتند. من دیگر هیچ بهانه ای برای زیستن خود پیدا نمی کردم. جز سیگار کشیدن و و به خیال فرو رفتن و بیهوده کتاب خواندن پناهی نمی یافتم. ناگهان پیشامدی کرد و سفر بیروت به من مژده داد که آینده ی پرماجرا و شورانگیزی خواهم داشت . نوید داد که آن جا می توانم راهی را که این جا آغاز کردم و کسی با من نیامد آن جا دنبال کنم و برای پیشرفت مکتب فکری خودم هرچه نیرو و استعداد دارم نثار کنم. در این سفر صدی نود نیستی و صدی ده پیروزی ، به سوی خود می خواندم و هر دو برای من از سیگار کشیدن و تنها ماندن و به خیال فرورفتن در این جا بهتر بود. دیگر خوشبختی و زندگی آرام و نرمی را در کنار عشق و صمیمیت آغاز کردن آرزویی بود که در دل من جنب و جوشی نداشت . ناگهان دختری که دو سال خیال آمیخته با ایمان من بود و دو سال بعد دوست صمیمی من شد و بعد یک سال معشوق بدخوی و ناآشنا و پرقهر و دوست داشتنی من گردید و هجده روز است که به همه ی هستی من بدل گشته است . گرد وغبار سال ها را از چهره ام شست و مرا در هم ریخت و آدم دیگری ساخت و مرا امیدوار کرد که به جای آن که دور از وطنم در کناره ی مدیترانه یا سرنوشت مبهم و وحشی خویش دست به گریبان باشم می توانم در کنار او زندگی نرم و پرشهد دوستانه ای داشته باشم .  مرا امیدوار کرد که به جای کشیدن و یک روز دیگر در سیاه چال زندان شکنجه دیدن و اسیر سرنوشت نامعلوم بودن خودم را تمام کنم، می توانم برای خریدن یک ماشین سواری کار کنم ، برای زینت باغچه ها و تهیه ی دورنما فکر کنم ، صبح ها با جیغ و داد بچه ها از خواب بپرم ، ژاکت سفیدش را به زحمت از گوشه ی کنار اتاق پیدا کنم و با دعوا برش کنم . چشم هایش را آن قدر که مثل روز معانی بیان سرخ شود. اگر یک روز صبح برخلاف همیشه ببینم خودش سرش را شانه زده است یک شبانه روز با او قهر باشم .
کی توی سوراخی از ترسش پنهان بشوم و سیگار بکشم و بعد به جرم آن به شوخی و جدی از دستش کتک بخورم . از لجم بندازمش تو حوض و بچه ها از ترس داد و فریاد راه بندازند. وقت چای خوردن به بچه ها یاد بدهم که چه جور قند ور دارند و یواشکی لک کمرنگ زیر گلوی مامانشان رانشون بگیرند. اگر روباز در هوای سرد دراز کشیده و خوابش برده است ، آهسته پتویی رویش بندازم و کنارش بنشینم و یک دو ساعت صورت گل انداخته اش را تماشا کنم . اگر توی خیابان دوستم سیگاری تعارف کرد با غرور بگویم نه عزیز جان، نمی کشم . الان می خواهم بروم خانه ، دهنم بو می گیرد و خانمم دعوام می کند. اگر به مسافرت رفتم نامه اش اصلا ایجاز نداشته باشد،  از شلمبری و بی نظمی و درویش مسلکی ام متلک بگوید و مسخره ام کند . پیش دیگران از عقایدم ، از کتاب هایم ، از رفتارم دفاع کند . ازش خواهش کنم که از انگلیسی از صفحه ی ۷ تا ۸۱ آن کتاب را برای من ترجمه کند، برای تقدیم کردن به او دیوانم را به چاپخانه بدهم و به نوشتن یک رمان جنجال به پاکنی سرگرم باشم ، در آخرین بیماری ام بچه ها را به چیز دیگری مشغول کند و پس از رفتنم آثارم را مرتب کند و منتشر سازد و پوران!یعنی زندگی کنم …. پوران ! این ها گل هایی است که این روزها به دست تو در خیال من همواره می شکفد و من به پاس این همه محبت تو که اکنون اعصابم از فشار شدید آن خرد شده است ، هرگز آن چه را این موجودات پستی که به آن ها محکوم به آشنایی هستیم ، به من گفته اند و نوشته اند به تو نگفته ام و ننوشته ام و نیز هرگز نخواهم گفت و نخواهم نوشت . من از این که امشب بطور مسخره از طرز قضاوت سردم گفتم و تو عوض من آزرده شدی بسیار رنج می برم اما این که گفتی چون احساس می کنم از دوستی من با او راضی نیستی همیشه از او تعریف می کنم !…»اندکی این رنج را در من تسکین می دهد. راست گفتی پوران که من به خاطر تو از خیلی امتیازها گذشته ام…» . من پیش از تو این گذشت را اعتراف می کردم . دیگران همه برکسی که از تعریف آقای رنج می برد امتیاز دارند. بهر حال تو برای من زیبایی ، پاکی ، امید و حیاتی ، چگونه می توانم تحمل نکنم.


ناگفته‌هایی از زبان همسر دکتر شریعتی
پوران شریعت رضوی، همسر دکتر علی شریعتی مزینانی در سال 95 ناگفته‌هایی را از زندگی با همسرش بیان کرده است.
گزیده اظهارات شریعت‌رضوی در گفت‌وگو با ماهنامه اندیشه پویا را به نقل از کانال تلگرامی این نشریه می‌خوانید:
* علی نامه‌هایی را می‌نوشته اما بعد یادش می‌رفته که پست کند. برخی از نامه‌های منتشرشده در این کتاب (طرحی از یک زندگی) را بعدها که به اروپا رفتم در خانه‌اش و لابه‌لای وسایلش پیدا کردم.
* من به لحاظ نامه‌نگاری مقیدتر از علی بودم. من نامه‌های او را حتی آنها را که نفرستاده بود نگه داشتم اما علی هیچ کدام از نامه‌های من را که در جواب نامه‌هایش نوشته بودم حفظ نکرده. بعدا که به پاریس رفتم هم هیچ کدام از نامه‌هایم به علی را میان وسایلش ندیدم.
* من با شرایط سختی در ایران زندگی می‌کردم. شریعتی در فرانسه بود که من باردار بودم. خانۀ پدرم زندگی می‌کردم. پدرم بیمار شده بود و برای درمان برده بودندش پیش برادرم. پدر و مادر علی هم مریض بودند و تهران بودند. برادر دیگرم آلمان بود و حتی یک مرد در زندگی من نبود. دوستان برادرم من را به بیمارستان بردند. زایمان خیلی سختی هم داشتم و مجبور به سزارین شدم. به لحاظ روحی آسیب دیده بودم و وقتی نامه علی 15 روز بعد از تولد احسان به من رسید و گردنبد هدیه‌ای هم همراه با نامه برایم فرستاد، حس خوشحالی در من ایجاد نشد.
* خواننده این نامه‌ها می‌تواند پی ببرد که علی شریعتی هم در کنه وجودش مردسالار است و پسردوست و حتی یک نام دخترانه برای بچه‌مان که معلوم نبود پسر است یا دختر، پیشنهاد نمی‌کند.
* هر کسی مشکلات من را داشت گاهی عصبی می‌شد و جوش می‌آورد. برای همین است که برایم می‌نوشت نُه‌من شیر لگدزنِ فلان . سر تولد سوسن و سارا در پاریس زندگی می‌کردیم که علی خانه نبود و من در حال زایمان مانده بودم چه کنم. شب تولد مونا هم که در مشهد زندگی می‌کردیم، علی تهران بود و همان شبی بود که سخنرانی فاطمه فاطمه است» را انجام داد. مادرم هم مشهد نبود و من مجبور شدم با یک دوستم به بیمارستان بروم.
* اینکه علی در یکی از نامه‌ها می‌گوید همسر خوب ولی همدم بد، خیلی هم دروغ نیست. من همدم خوبی نبودم اما دلیلش این بود که من باید هر روز چهار تا بچه را راه بیندازم و بعد خودم هم بروم مدرسه و درس بدهم، طبیعی است که با چنین اوضاع و احوالی نصف شب نمی‌توانم پای دل علی بنشینم و ببینم چه مقاله‌ای نوشته و چه فکرهایی در سرش است.
* هنوز نمی‌دانم انتشار این نامه‌ها درست بوده یا نه اما خواننده‌هایی که تا الان کتاب را خوانده‌اند و به خودم بازخورد داده‌اند، برداشتشان این بوده که من در برابر علی شخصیت خودم را حفظ کرده‌ام و خیلی اظهار عجز و ناتوانی نمی‌کردم.

منبع؛رویداد ایران

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan



تقدیمی به ساحت مقدس سیده النساءالعالمین حضرت فاطمه سلام الله علیها
علی مزینانی عسکری


دلبرا از عشق می گویم که آن افسانه نیست
گوش دل بسپارکه راز عاشقان افسانه نیست
داستان ها خوانده ام از قصه های عاشقی
وامق و عذرا ندیدم  لیک آن  افسانه نیست
گرچه بسیار عشق ها افسانه ای دانسته اند
بی دلی از یوسف کنعان بدان افسانه نیست
بالِ پروانه  بسوزد  بوسه  بر  آتش زند
اشک شمع و سوختن پروانگان افسانه نیست
دیده ها گریان شود تا صحبت عشاق بود
این چنین نالیدنی  از دلبران  افسانه نیست
عاشق از هجران دلداده بریزد  اشکِ  غم
دوری معشوقه خون از دیدگان افسانه نیست
بلبلان مست و خرامان در گلستان نغمه خوان
چهچه  مستانه زین  دیوانگان  افسانه نیست
نای نی در  نزد عاشق بین نوای بی نواست
ناله ی سوزان این دلسوختگان افسانه نیست
غیبت  معشوقه عاشق را  هوایی می کند
 این همه مهر و وفا از عاشقان افسانه نیست
گر شنیدستی که بعد از رحلت ختم رسل
دختری در کنج خانه داده جان افسانه نیست
صبر زهرا و  نگفتن  دردِ  پهلو  بر علی
اشک ریختن نیمه شب از دیدگان افسانه نیست
آتش افروختن به درب خانه ای که پشت آن
یک زنِ تنها و  دارد الامان افسانه نیست
چادر  خاکی  مادر گریه های  دختری
گوشِوار در پیش چشم او عیان افسانه نیست
دست بسته ضرب سیلی چشم گریان حسن
قصه ی رنج دل شیر ژیان افسانه نیست
گر مزینانی بمیرد در غم مولای خویش
این چنین مردن زاین رنج زمان افسانه نیست
 
 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


حسن مزینانی هنرمند جوان کهن دیار مزینان پس از ماه ها وقفه در تولید اثر این بار با ترانه ای عاشقانه پابه میدان گذاشته و آهنگ جدید خود را با عنوان لحظه های بی کسی» تقدیم علاقه مندان کرده است برای دانلود این آهنگ زیبا به سایت های زیر مراجعه کنید.

        

متن آهنگ حسن مزینانی لحظه های بی کسی

نگاه مغروت چرا به رنگ التماس شده

چقد چشای تو برام غریب و ناشناس شده

برگشتی که باز چی بشه رفیق نیمه راه من

تنهایی از تو بهتره تنهاییمو بهم نزن

توو لحظه های بی کسی با حسرت تو ساختم

غرورمو شکستی و بازی رو ساده باختم

توو لحظه های بی کسی با حسرت تو ساختم

غرورمو شکستی و با

زی رو ساده باختم

دست خودم نیست نمیشه نمیتونم ببخشمت

نمیتونم مثل قدیم با عشق نگاه کنم بهت

ی بار شکستی دلمو ی دل دوبار نمیشکنه

نمیتونم باهات باشم دلم برات نمیزنه

توو لحظه های بی کسی با حسرت تو ساختم

غرورمو شکستی و بازی رو ساده باختم

توو لحظه های بی کسی با حسرت تو ساختم

غرورمو شکستی و بازی رو ساده باختم


دانلود آهنگ حسن مزینانی :

http://www.jenabmusic.com/96537/music-lahzehaye-bi-kasi.html

https://nex1music.ir/tag/

https://ava2music.net

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: 

https://t.me/shahedanemazinan


مراسم یاد بود شهید علی‌ اکبر هاشمی مزینانی» از شهدای عملیات کربلای ۵، پنجشنبه ۲۰ دی در فرهنگ‌سرای فردوس برگزار می‌شود.

              

 به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، یادبود شهید علی اکبر هاشمی مزینانی» از شهدای گرانقدر این منطقه و ادای احترام به مقام شامخ این شهید و خانواده معظم وی و همچنین گرامیداشت یاد شهدای عملیات کربلای ۵ پنجشنبه ۲۰ دی ساعت ۸:۳۰ در فرهنگ‌سرای فردوس برگزار می‌شود.
 
این مراسم که با حضور خانواده معزز این شهید و شهروندان به اجرا در می‌آید، با بخش‌های مختلف از جمله سخنرانی، قرائت زیارت پرفیض عاشورا و مولودی خوانی به مناسبت میلاد باسعادت حضرت زینب (س) و پذیرایی صبحانه همراه است.
 
علاقه‌مندان برای شرکت در این مراسم معنوی می‌توانند به فرهنگ‌سرای فردوس واقع در فلکه دوم صادقیه، بلوار شرق، بعد از چهارراه شهید سلیمی جهرمی مراجعه و برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره 44058900 تماس بگیرند.
شهید علی اکبرمزینانی ملقب به هاشمی فرزند محمدعلی هاشم سال1346ه. ش درروستای مزینان زادگاه معلم شهید انقلاب دکتر علی شریعتی مزینانی پا به عرصه وجود گذاشت و پس از پیوستن به سپاه و حضور در جبهه های حق علیه باطل درعملیات کربلای پنج 21 دی ماه 1365 به فیض شهادت نائل آمد وپیکرپاکش پس از تشییع باشکوه مزینانی ها توسط مادرمرحومش دربهشت علی (ع) مزینان به خاک سپرده شد.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: 

https://t.me/shahedanemazinan


برپایی نمایشگاه گروهی برف»Reviewed by نوریاتو on Jan 6Rating: 5.0نمایشگاه گروهی برف» | برگزاری گالری 14-مجله تجسمی نوریاتوسعید مزینانی مدیر هنری گالری و کیوریتور نمایشگاه گروهی برف» در‌مورد ایده جمع آوری این نمایشگاه می‌نویسد: برف، یکی از نمادهای مهم آفرین

گالری ۱۴ در آغاز دومین سال فعالیت‌ خود با تغییر مدیریت هنری و تغییر رویکرد و همچنین تمرکز بر هنرهای معاصر تلاش می‌کند، فضایی مناسب جهت نمایش آثار هنرمندان باشد.

                      

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ گالری 14  می خواهد بستری مناسب برای حمایت، نمایش و معرفی هنرمندان جوان برپا نماید به همین منظور در دومین نمایشگاه خود با عنوان برف» به سراغ هنرمندان عکاس و ویدئوآرتیست رفته است.

 سعید مزینانی مدیر هنری گالری و کیوریتور نمایشگاه گروهی برف» در‌مورد ایده جمع آوری این نمایشگاه می‌نویسد: برف، یکی از نمادهای مهم آفرینش است که در ذات خود از یک سو روشنایی و پاکی و از سوی دیگر سرما و نخوت را به همراه دارد و هیچ‌گاه این وجه دو‌سویه از نگاه هنرمندان و نویسندگان دور نمانده است.

 آنچه با هنرمندان این مجموعه مطرح شد بیان کردن تجربه زیسته فردی درباره برف» بود، اینکه برف برای هر کدام از ما جدای از معنای عام‌اش، با نگاه استعاره‌ای هنرمندان چگونه در قاب تصویر ثبت می‌شود.

 کورش ادیم، هوفر حقیقی، علی شکری، نازنین طباطبایی، محمدعلی فاموری، ساسان فهیمی، صمد قربان‌زاده، مهدی مقیم‌نژاد، محمودرضا نوربخش و آیلار هاشمی هنرمندان حاضر در این نمایشگاه هستند.
بازدید: تا سه‌شنبه ۲۵ دی‌ماه از ساعت ۱۷ تا ۲۱، به جز شنبه‎ها
گالری ۱۴: خیابان انقلاب، خیابان خارک، شماره ۱۴

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: 

https://t.me/shahedanemazinan


   









 


گفت‌وگو با معاون سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی/۳

احسان خزاعی مزینانی  می‌گوید : در شرایط امروز، اصلی‌ترین عاملی که می‌تواند به کمک کشور بیاید دیپلماسی فرهنگی» است؛ به این دلیل که روابط فرهنگی بر خلاف روابط ی یا اقتصادی هرگز قطع نمی‌شوند. امروز تأثیر فرهنگ ایران بر کشورهای همجوار مشهود است.

به گزارش شاهدان کویرمزینان، به نقل از خبرگزاری شبستان؛ اگرچه فرهنگ همواره و در همه دوره‌ها عامل مؤثر و قدرتمندی در عرصه بین‌الملل بوده است، اما میزان این قدرتمندی و تأثیرگذاری امروز به قدری است که تعیین کننده روابط میان کشورها است و امروز شرایط کشور به گونه‌ای است که قدرت‌های بزرگ با ابزارهایی که در اختیار دارند همه تلاششان را برای انزوای ایران و معرفی چهره‌ای دورغین از ایران در سطح جهانی به کار بسته‌اند. احسان خزاعی» که سال‌ها در گرجستان برای رشد و اعتلای فرهنگ ایرانی تلاش کرده و اولین رایزن فرهنگی ایران در این کشور بوده است، این روزها مسئولیت مدیریت یکی از معاونت‌های مهم سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی را برعهده دارد. او معتقد است فرهنگ عامل مؤثرتری از ت است و می‌گوید ما فرهنگ را برای خود فرهنگ می‌خواهیم نه برای اینکه پله‌ای برای ت باشد. او در بخش‌های مختلفی از گفت‌وگوی مفصل خود با شبستان به اهمیت فرهنگ اشاره کرده و در بخشی دیگر از تشکیل انجمن دوستی ایران و گرجستان و علاقه آنها به فرهنگ و به ویژه ادبیات فارسی گفت . در ادامه مشروح بخش سوم گفت‌وگو با او را می‌خوانید.

مانور دادن روی روابط فرهنگی در شرایط امروزی که با تحریم‌های مختلف ی و اقتصادی محاصره شده‌ایم، چقدر می‌تواند برای کشور مؤثر باشد؟

معتقدم باید از تجربه برخی کشورها در این زمینه استفاده کنیم، برای مثال آلمانی‌ها زمانی که در جریان جنگ جهانی اول و دوم بودند یا فرضا روس‌ها، در زمانی که در روزهای اوج جنگ بودند و جنگ‌های سنگین و سختی را تجربه می‌کردند، هرگز فعالیت‌های فرهنگی تبلیغی خود را در مرزها تعطیل نکردند.

در شرایط امروز که کشور تحریم شده است،اصلی ترین عاملی که می تواند به کمک کشور بیاید، دیپلماسی عمومی» و دیپلماسی فرهنگی» است؛ چون روابط فرهنگی هرگز قطع نمی شوند و به نوعی مردمی هستند. برای مثال علاقه به حافظ در کشورهای دیگر قطع شدنی نیست و ممکن است در هر شرایطی ولو قطع رابطه در هر کشوری ترجمه و منتشر شود. روابط فرهنگی اساس مردمی دارند و ما در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی وظیفه داریم این روابط مردمی را شناسایی، برجسته و عیان کنیم و به مردم دنیا نشان بدهیم چه ظرفیت‌های فرهنگی در کشور وجود دارد. توسعه دیپلماسی فرهنگی مؤثرترین راه در شرایط تحریم است.

ما روابط ی هم داریم و شاهد هستید برای مثال به یکباره در یک کشوری مثل سودان روابط ی ما هم قطع می‌شود، یا برای مثال چند روز پیش در آلبانی اتفاقی افتاد و سفیرمان را در این کشور فراخوان کردند. می‌خواهم بگویم در برهه‌ای ممکن است مشکلاتی به وجود بیاید و روابط ی قطع شود و یا مجدد برقرار شود. روابط اقتصادی هم همینطور است، اما روابط فرهنگی ادامه‌دار است و این نشان دهنده میزان تأثیرگذاری فرهنگی ایران در سایر کشورها است و آنچه که باید حمایت شود دیپلماسی فرهنگی است.

میزان این تأثیرگذاری در کدام کشورها بیشتر است؟

این تأثیر به ویژه روی کشورهای همجوار ایران بسیار مشاهده می شود و در کشورهای دور علاوه بر تأثیر فرهنگی علاقمندی آنها هم عامل مؤثری است که به دنبال تحقیق و پیگیری در این زمینه باشند. این موضوع باعث حفظ روابط فرهنگی می‌شود. برای مثال در کشوری مثل ازبکستان بررسی شده چندین هزار واژه فارسی وارد فرهنگ و زبانشان شده است که نمی‌توانند آن را از زبانشان جدا کنند.

فرهنگ ابزار قدرتمندتری است یا ت؟

از نظر ما اهالی فرهنگی فرهنگ» قدرتمندتر است و از نظر اهالی ت هم باز فرهنگ» مهمتر است. تفاوت دیدگاه‌ها تنها در این است که تمداران ما گاهی اینطور تصور می‌کنند که فرهنگ پله‌ای برای رسیدن به ت است، در حالی که ما فرهنگ را برای خود فرهنگ می‌خواهیم و آن را برای رسیدن به فرهنگ می‌خواهیم. امام خمینی (ره) در ابتدای انقلاب فرمودند: انقلاب ما انقلاب فرهنگی است»، بنابراین ماهیت کارمان باید به سمت فرهنگ باشد، چون فرهنگ عامل بسیار مهمتر و مؤثرتری است.

حدود وظایف راین فرهنگی چقدر است؟

اساس ارتباط فرهنگی ما با کشورهای دیگر از طریق راین فرهنگی پیگیری می‌شود و بر اساس قراردادهای فرهنگی است که بین دو کشور وجود دارد و به صورت قانون درآمده است. یک موافقتنامه فرهنگی بعد از تصویب در مجلس به صورت قانون در می‌آید و سازمان فرهنگ و ارتباطات در واقع مجری این قوانین و قراردادها است. وظیفه اصلی راین فرهنگی این است که با کمک سفیر کارهای فرهنگی را پیگیری کند.

انتظاراتی که از یک رایزن فرهنگی وجود دارد چه نوع انتظاراتی است؟

نکته‌ای که وجود دارد همین موضوع است که از یک رایزن فرهنگی انتظارات زیادی وجود دارد. رایزن فرهنگی در واقع رایزن فرهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات نیست و رایزن فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور است. بنابراین همه دستگاه‌های فرهنگی هم انتظارات مختلفی دارند و می‌خواهند توسط آن حمایت شوند. این انتظارات به دلیل تنوع دستگاه‌های فرهنگی در کشور بسیار مختلف است؛ برای مثال سازمان تبلیغات از ما انتظاراتی دارد، حوزه هنری همینطور، حوزه علمیه هم انتظارات دیگری دارد، یک نویسنده ادبیات داستانی هم ممکن است خواسته‌هایی داشته باشد یا مثلا مؤسسه نشر آثار امام خمینی(ره) انتظارات خود را دارند.

برای مثال ادوارد شوارد نادزه» در دوره شوروی وزیر امور خارجه شوروی بود گرجستانی بود و تنها دیپلمات خارجی بود که توانست در زمان حیات امام (ره) به ملاقات ایشان بیاید و پیام گورباچف را ابلاغ کند و برخورد معروف امام (ره) با او را هم که همه به خاطر دارند، برای مثال زمانی که در گرجستان حضور داشتم مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام (ره) انتظار داشتند که برنامه مستندی  در این زمینه تهیه کنیم. برای مثال مصاحبه‌ای با این فرد داشته باشیم تا در حقیقت خاطراتی که از این روز داشته و برداشتی که از این ملاقات داشته است را به عنوان بخشی از تاریخ به تصویر بکشیم. دستگاه های فرهنگی درخواست‌هایی دارند و راین فرهنگی هم در حد وسع و مقدورات خود انتظارات را برآورده می‌کنند.

بنابراین تمام وظایف و انتظارات از راین فرهنگی در همان حوزه فرهنگ تعریف می‌شوند؟

در بسیاری از کشورها بحث پیگیری امور دانشجویان هم برعهده رایزن فرهنگی است و در برخی کشورها راین فرهنگی ما راین علمی هم هستند و مشکلات دانشجویی و ایرانیان آن کشور را هم پیگیری می‌کنند.

شما مدتی مسئولیت مدیریت انتشارات بین‌المللی الهدی» را هم برعهده داشته‌اید، آیا کتاب‌های منتشر شده توسط انتشارات سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، در دنیا مؤثر بوده‌اند؟

انتشارات بین‌المللی الهدی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران شکل گرفت. نمایندگی‌های زیادی را در کشورهای مختلف اروپایی، آسیایی، منطقه‌ای یا در حوزه قفقاز داشت. معروف‌ترین این نمایندگی‌ها در کشورهای حوزه آسیای مرکزی و قفقاز بود. یکی از کارهای مهم این بود که در قالب کتاب به معرفی ایران به دیگر کشورها پرداختیم. در شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان نمایندگی انتشارات الهی دقیقا روبروی کاخ رییس جمهور است. رییس جمهور تاجیکستان می‌گفت من لذت می‎‌برم که وقتی پنجره را باز می‌کنم  و یک فروشگاه کتاب ایرانی را می‌بینم.

از طریق این فروشگاه آثار بسیاری به زبان‌های تاجیکی و روسی چاپ شد و علاقمندانی که تشنه فرهنگ و ادبیات ما در حوزه‌های مختلف بودند به هر حال از این راه تقویت شدند. در باکو شعبه‌ای روبروی دانشگاه دولتی باکو داشتیم و در خیلی از کشورها مثل قرقیزستان و ترکمنستان فروشگاه‌های الهدی تنها فروشگاه‌های مذهبی شهر محسوب می‌شدند. برای مثال کسی قرآن می‌خواست حتما سراغ این فروشگاه‌ها می‌رفت. برخی از این کشورها مثل قرقیزستان و ترکمنستان اهل سنت هستند، این ملاحضات بود که کتاب‌هایی به آنجا نرود که باعث حساسیت بشود. انتشارات الهدی وابسته به کتاب‌های خود نیست و فقط کتاب‌های منتشر شده توسط خود را توزیع نمی‌کند، اگر انتشارات الهدی در نمایشگاهی شرکت دارد به نمایندگی از ناشران داخلی شرکت می‌کند، انتشارات الهدی کار توزیع حداقل 15 یا 20 ناشر که کتاب‌هایی برای عرضه در خارج از کشور داشته باشند را بر عهده می‌گیرد. این روند ادامه داشته تا به امروز و فکر می‌کنم 1500 عنوان به 25 زبان زنده دنیا کتاب منتشر کرده‌ایم و بنابراین این انتشارات نقش عمده‌ای در انتقال فرهنگ به ویژه در حوزه ادبیات به خارج از کشور داشته است.

از بین این 1500 عنوان کتاب، کدام دسته از کتاب ها پُروفروش‌تر بوده‌اند؟

برخی کتاب‌های فقهی مثل استفتائات مقام معظم رهبری به زبان‌های عربی، اردو، انگلیسی و فارسی بسیار مورد استقبال قرار گرفت. اولین جایی که اجوبةالاستفتائات مقام معظم رهبری» را چاپ کرد و امتیازش را در اختیار داشت انتشارات بین‌المللی الهدی بود. یک دوره کتاب‌هایی هم با عنوان آز فا» داشت که مورد استقبال واقع شد؛ آموزش زبان فارسی به زبان‌های مختلف از جمله انگلیسی، عربی و فرانسوی و . بود، اولین کتاب‌های آموزش زبان فارسی تألیف یدالله ثمره بود که هیچ گاه بابت این کتاب حق التالیف نمی‌گرفت. می‌دانید اگر کتابی، کتاب درسی یا دانشگاهی شود به عنوان منبع قرار می‌گیرد و مدام چاپ می‌شود. این کتاب هم چاپ‌های متعددی را پشت سر گذاشت. در حال حاضر هم انتشارات الهدی چندسالی است به سمت انتشار کتاب‌های الکترونیکی به صورت ای بوک رفته است که در قالب سی دی یا از طریق سایت توزیع کتاب را دارد. انتشارات الهدی همچنین خروجی کارهای پژوهشی سازمان هم است.

به صورت خاص آثاری درباره امام خمینی (ره) هم داشتید؟

بله، حداقل 5 عنوان اثر درباره معرفی امام خمینی (ره) به زبان‌های مختلف داریم. برای مثال صحیفیه امام خمینی (ره)، مجموعه غزلیات ایشان را داریم که به زبان‌های مختلف چاپ شده است. در خارج از کشور بسیار علاقمند و کنجکاو به شناخت امام (ره) از هر نظر هستند، به ویژه بعد از فوت امام (ره) که اشعارشان چاپ شد باب تازه‌ای در این زمینه باب شد. اشعار امام (ره) سبک خاصی دارد که در خارج از کشور بسیار به این سبک علاقمند هستند. ما توزیع کتاب‌هایی که توسط انتشارات الهدی چاپ کرده بودیم و کتاب‌هایی که مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام (ره) منتشر کرده بود را بر عهده داریم.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: 

https://t.me/shahedanemazinan


آسیه مزینانی معاون هنری خانه هنرمندان اعلام کرد که هنرمندان حاضر در نمایشگاه هر یک درصدی از فروش اثر خود در نمایشگاه فرصت» را به خانه هنرمندان اختصاص می دهند.

تجسمی

به گزارش  شاهدان کویرمزینان ؛  آسیه مزینانی معاون هنری خانه هنرمندان ایران گفت: در شورای عالی خانه هنرمندان ایران مصوب شد که نمایشگاه‌های گروهی با کمک همه انجمن‌های عضو خانه شکل گیرد و بر این اساس شورای تجسمی خانه هنرمندان ایران پیگیر برپایی چنین نمایشگاه‌هایی شد و در نخستین گام نمایشگاه سالانه فرصت» براساس آرا و نظرات شورای تجسمی شکل گرفت.

معاون هنری خانه هنرمندان ایران بیان کرد: ۱۹۰ اثری که به این نمایشگاه راه پیدا کرده‌اند، آثار اعضای انجمن تجسمی هستند و امیدواریم که این رویداد در دوره‌های آتی با همکاری صد درصدی تمام انجمن‌های تجسمی عضو خانه هنرمندان ایران شکل گیرد.

مزینانی در پایان درباره قیمت آثاری که در این نمایشگاه ارایه خواهند شد، گفت: قیمت آثار این نمایشگاه متنوع است و هنرمندان شرکت‌کننده در این نمایشگاه برای حمایت از خانه هنرمندان ایران در شرایط اقتصادی فعلی، هر یک درصدی از فروش خود را به خانه هنرمندان ایران اختصاص داده‌اند.

این رویداد فرهنگی با همکاری انجمن‌های خوشنویسان ایران، تصویرگران ایران، هنرمندان سفالگر، عکاسان ایران، هنرمندان مجسمه‌ساز ایران، هنرمندان نقاش ایران و طراحان گرافیک ایران، با هدف ایجاد فرصتی نو برای آشنایی علاقمندان و مخاطبان عام با هنر معاصر ایران برگزار می‌شود.

نمایشگاه فرصت»  تا ۲۸ دی ماه میزبان علاقه‌مندان خواهد بود.

              نمایشگاه "فرصت" در خانه هنرمندان ایران افتتاح شد

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: 

https://t.me/shahedanemazinan


محمدرضا مزینانی چهاردهم دی 1345، در شهرستان دامغان به دنیا آمد. پدرش علی و مادرش زهرا نام داشت. 

دانش‌ آموز سوم راهنمایی بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم خرداد 1361، در رودخانه نیسان بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شکم، شهید شد. 

پیکر وی در گار شهدای فردوس‌رضای این شهر به خاک سپرده شد.

وصیتنامه شهید محمدرضا مزینانی:

بسمه تعالى

پدرو مادر عزیزم صبر کنید که خداوند صابران را دوست دارد و خدا صابران را وعده داده است به اجرى عظیم و هیچ وقت نگران نباشید که من در اینجا هستم و از این که احتمالا افتخار شهادت نصیب من شد ناراحت نشوید.

مگر مادر جان مگر من از قاسم بهترم ، در صحراى گرم و سوزان کربلا قاسم به نداى هل من ناصر ینصرنى حسینش لبیک گفت و الان هم فریاد حسین زمان را عده اى از مومنان لبیک گفتند و در صف مجاهدان فى سبیل الله پیوستند و از وابستگی هاى دنیوى بریدند و عده اى به لقاء الله پیوستند و عده اى منتظر شهادت ماندند که خداوند در قرآن مى فرماید : من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضى نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا و ما هم جهاد فى سبیل الله را بر خانه نشینى ترجیح دادیم و بر کربلاى خوزستان پا نهادیم خداوند انسانها را آزمایش مى کند به مال و جان و فرزند و همسر و هر کس که از این آزمایش پیروز بیرون رفت به راستى که رستگار شد.

خداوند مى فرماید از هر چه را که عزیز مى دارید و دوست دارید در راه خدا انفاق کنید که خشنودى خدا در آن است و ان شاءالله که در این آزمایش موفق شوید از وقتى که قدم از خانه به قصد جبهه بیرون گذاشتم متعلق به انقلاب و امام زمان و خدا شدم.

ان شاءالله خدا به تو اى مادر عزیزم که چه رنجها کشیدى تا مرا به این مرتبه رساندى اجرى عظیم عطا فرماید و این تحفه ناقابل را خداوند به خویش از طرف شما قبول بفرماید و شما هم بتوانید با مال هاتان به جهاد روید و خدا که مى فرماید :

ان الله اشترى من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه .

خداوند مشترى کسانى است که با جان و مال خود مجاهدت مى کنند و ما که مى توانستیم با جانمان و شما نیز با مال هایتان خدا را یارى کنید تا خدا هم شما را یارى کند :

ان تنصرکم و یثبت اقدامکم .

و مادرم مگر تو بهتر از زینب و فاطمه زهرا (س) هستى پدرجان مگر معلمت حسین (ع) نیست همان شهیدى که طفل شیرخوارش را هم در راه خدا فدا کرد و خود نیز فدا شود و یزیدیان تیر را برگلوى نازنین کودک شیرخوارش فرود آوردند مگر آنها براى حسین (ع) عزیز نبودند و على را بگویم که بر زهرایش سیلى کوفتند و خود نیز در محراب به درجه شهادت رسید پس پدر جان از معلمت درس آزادگى وشهادت بیاموز .

والسلام على من التبع الهدى

اللهم اقنا توفیق الشهاده فى سبیلک .

سوسنگرد اسفند -

.

شاهدان کویرمزینان : عده ای از همشهریان مزینانی در سنوات گذشته بر اثر قحطی و خشکسالی زمان طاغوت و یا برای کسب و کار مناسب به تهران ، مشهد ،سمنان ، دامغان ، شاهرود ، گرگان، نیشابور و سبزوار مهاجرت کرده اند و نسل آن ها در این شهرها ادامه پیدا کرده که همچنان از شهرت مزینانی استقاده می کنند.

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: 

https://t.me/shahedanemazinan

 


              

چهل‌ونهمین نشست از مجموعه درس‌گفتارهایی درباره‌ی بازشناخت تاثیر سنایی بر رهایی شعر پارسی از سلطه‌ی دربار» اختصاص داشت که چهارشنبه ۲۸ آذر با سخنرانی دکتر علی صادقی‌منش مزینانی در مرکز فرهنگی شهرکتاب برگزار ‌شد.
صادقی‌منش سخنانش را این‌گونه آغاز کرد و گفت: پیش از ظهور رسانه‌های مدرن، ادبیات و به ویژه شعر، به عنوان قدرتمندترینِ رسانه‌ها، مورد بهره‌برداری قرار می‌گرفت. به سبب نقشی که رسانه در تداومِ مشروعیتِ حکومت‌ها دارد، حاکمان با ابزارهای مختلف می‌کوشیدند که بر ادبیات نظارت کنند. تا زمانه‌ی سنایی، شاعر و آفریننده‌ی هر اثر هنری سترگ، اگر در اندیشه‌ی ماندگاری اثر خویش بود، بایستی به گونه‌ای آن اثر را به یک دستگاه حکومتی مرتبط می‌ساخت؛ این چنین بود که شیوه‌ی نگارش و حتی نگرش او، خواه ناخواه در پیوسته با آرا و سلایق طبقه‌ی حاکم می‌گشت؛ در غیر این صورت شاعر باید هزینه‌ی ماندگاری اثرش و نیز سرپیچی از هنجارهای دربار را می‌پرداخت.
بازشناخت تاثیر سنایی بر رهایی شعر پارسی از سلطه‌ دربار
سنایی نخستین شاعری است که با گنجاندن مفاهیم عرفانی در شعر خویش، کوشید تکیه‌گاهی غیر از یک دربار یا حکومت برای حفظ و ماندگاری اثر هنری خود بیابد. او با اتکا به ظرفیت‌های اجتماعی قشری که اندک‌اندک جایگاهی قدرتمند در جامعه‌ی ایرانی می‌یافت اما صاحب یک حکومت نبود، قشر صوفیان، کوشید از سرمایه‌های بنیادین آن به عنوان پشتوانه‌ای برای حفظ اثر هنری‌اش بهره برد و با تعادلی که میان تکیه‌گاهش در دربار و خانقاه ایجاد کرد، از تأثیرات دربار بر شعرش بکاهد؛ این چنین بود که سنایی با آغاز این رویکرد سبب شد که شاعرانی پس از وی پا به عرصه‌ی ادب فارسی بگذارند که با پیروی از روشش، آثارشان بدون وابستگی و تأثیرپذیری مستقیم به دستگاه حکومتی نیز بخت ماندگاری و نشر داشت. در حقیقت راهی که او آغاز کرد، گام‌های نخست برای توازن قدرت رسانه در میانه‌ی مردم و دربار بود.

سنایی از شاعران تاثیرگذار در ادب فارسی و دارای شخصیتی چندبعدی است. شخصیتی که به دلیل چندساحتی بودن اندیشه و شعرش، همواره مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. شخصیتی که درمیان دوقطبی‌های عقل و عشق، دربار و خانقاه، شریعت و طریقت، غزنه و نیشابور یا غزنه و سرخس منزل گزیده است. شعر سنایی از سویی مدح درباریان، از سویی زهد و عرفان و از دیگر سو نقد اجتماعی است. سنایی مداح، سنایی واعظ و سنایی عاشق و عارف‌مسلک، بعدهای شخصیتی بودند، که تا پایان عمر سنایی همراه او بودند و تقریبا اغلب پژوهشگران بر این چندساحتی بودن او تا پایان عمر، تاکید داشتند و آن را پذیرفته بودند.

    
سنایی دچار اختلال دوقطبی نیست

میان اندیشه و شعر سنایی تناقض‌های بسیاری وجود دارد. در تبیین این تناقض و نوسان میان بعدهای اندیشگانی و جنبه‌های مختلف شعری سنایی، دو حالت می‌توان فرض کرد. یا به صورت ناخودآگاه است، که شاعر به صورت ناخودآگاه از بعدی به بعد دیگر دگرگون می‌شود، یا خودآگاه و راهبردی. اگر بگویم ناخودآگاه است، باید برای آن یک اختلال در نظر بگیریم، که در این اختلال، شاعر از بعدی به بعد دیگر منتقل می‌شده است. اینجا دو حالت وجود دارد، که این امکان را می‌دهد، یکی اختلال شخصیت دوقطبی و دیگر اختلال شخصیت مرزی است. وقتی که زندگی و شعر سنایی را مطالعه می‌کنیم، هیچ یک از این نشانه‌ها و علائم به صورت قطعی وجود ندارد. فقط اندکی حالات شبیه پرخاشگری را، در برخی از اشعار سنایی که بیشتر حالت هجو دارد، مشاهده می‌کنیم. اما مسئله این است که از نیازهای هجو همین پرخاشگری است و پرخاش در هجوهای سنایی، بیش از آنکه قابل تاویل به شخصیت دوقطبی باشد، قابل تاویل به سنت زمان و هجو است. بنابراین سنایی دچار اختلال دوقطبی نیست.
دومین اختلال احتمالی برای توجیه شخصیت چند وجهی سنایی اختلال شخصیت مرزی وی است. در این مورد وقتی زندگی و شعر سنایی را بررسی می‌کنیم، هیچ کدام از علائم این اختلال را به صورت قطعی در آن نمی‌یابیم و نباید به دنبال اختلال شخصیت مرزی هم در سنایی باشیم. بنابراین این چندساحتی‌بودن اندیشه و شعر سنایی، نه تنها اختلالی ناخوداگاه نیست، که انتخابی آگاهانه و راهبردی و یک ت راهبردانه استراتژیک است. جایگاه ادبیات و به‌ویژه شعر، در زمانه سنایی اهمیت بسیاری دارد. پیش از ظهور رسانه‌های مدرن، ادبیات و به‌ویژه شعر، به عنوان قدرتمندترین رسانه‌ها مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرند. به سبب نقشی که رسانه‌ها در مشروعیت‌بخشی حکومت‌ها داشته و دارند، حاکمان سعی می‌کنند با ابزارهای مختلف آن‌ها را کنترل کنند.
سنایی تکیه‌گاهی مثل خانقاه برای شعرش ایجاد کرد
در گذشته، اگر شعر را به‌گونه‌ای رسانه جمعی در نظر بگیریم، طبیعی است که حاکمان و درباریان سعی می‌کردند بر شعر هم نظارت کنند. در شرایطی که مشروعیت ی یک حکومت، به سان رأس مثلث بر دو رأس دیگر، یعنی رسانه و مکتب‌فکری استوار است؛ طبیعی است که دربارها صرفاً از رسانه و شعری حمایت کنند که بپذیرد بنده دربار باشد و مدح کند. به سبب همین وضعیت است که در دوره سنایی، اگر قرار است شاعر در بند دربار نباشد، باید برای حفظ اثرش و آزادگی هنرش هزینه بدهد. این است که تا زمانه سنایی، شاعر و آفریننده هر اثر هنری که در فکر ماندگاری اثر خود بود، ناگزیر بود که اثرش را به گونه‌ای با دربار پیوند دهد.
آثار هر دوره خواه یا ناخواه، تحت تأثیر نگرش‌های حاکمیت قرار می‌گیرند، در دوره سنایی این مسئله خیلی شدید بود. تا پیش از گسترش صنعت چاپ، محدودیت نویسندگان بسیار شدیدتر بود؛ چون صنعت چاپ وجود نداشت، برای انتشار یک اثر باید نسخه‌نویسی می‌شد و هزینه نسخه‌نویسی، کاغذ و وسایلی که اثر با آن نوشته می‌شد، هزینه اندکی نبود. بنابراین انتشار اثر امری پرهزینه بود، که تنها دربارها از پس آن برمی‌آمدند. به همین دلیل شاعر ناگزیر بود که اثرش را با سلیقه طبقه حاکم همسو کند. در آن دوره نگاه به گونه‌ای است که انگار شاعر خدمتگزار دربار است. در چنین شرایطی، شاعر یا باید در خدمت دربار باشد، یا به آن پشت کند و شعرش دیده نشود؛ اما سنایی یک راهبرد جدید انتخاب کرد. سنایی نخستین شاعری است که با گنجاندن مفاهیم عرفانی در شعرش، کوشید علاوه بر دربار، تکیه‌گاهی مثل خانقاه برای شعرش ایجاد کند.
سنایی با اتکا به دربار و خانقاه، می‌کوشد آزاد آزاد باشد
سنایی با اتکا بر ظرفیت‌های اجتماعی که صوفیه و عرفا در بین مردم داشتند، کوشید از این ظرفیت‌ها و سرمایه‌های اجتماعی استفاده کند و شعر و هنرش را، با اتکا بر دو تکیه‌گاه پیش ببرد. همچنین با تعادل و توازنی که میان تکیه‌گاهش در دربار از سویی و در میان عرفا و صوفیه از سوی دیگر ایجاد کرد، از تاثیرات یک نهاد یعنی دربار بر شعرش کاست. رویکرد سنایی در استفاده از دو تکیه‌گاه دربار و خانقاه پاسخی به چندساحتی و چندبعدی‌بودن شعر و اندیشه سنایی است. این یک راهبرد برای ایجاد تعادل و توازن میان سرمایه‌های مادی دربار و سرمایه‌های اجتماعی عرفا، صوفیه و خانقاه است. سرمایه‌هایی که شاعر با تکیه بر آن، شعر خود را از وابستگی به یک نهاد برهاند و شعر و رسانه را به میان مردم بیاورد.
سنایی پس از این که مدتی در دربار غزنویان بود، در جوانی سفرهایی به بلخ، سرخس، نیشابور و هرات داشت. در سرخس با محمدبن‌منصور سرخسی، از صوفیان بزرگ هم‌عصر خود آشنا شد. شخصیت محمدبن‌منصور سرخسی تاثیر ژرفی بر سنایی گذاشت و احساس کرد که خانقاه می‌تواند به عنوان یک جایگاه برای نشر شعر و اندیشه‌های شاعرانه، به مثابه دربار، مورد استفاده قرار گیرد. به ویژه که شعر و هنر در خانقاه‌های خراسان مورد توجه بود و از آن حمایت می‌شد. البته پیدا کردن نظام مشابه دربار در خانقاه، به معنای سرسپردگی صرف سنایی به خانقاه نیست. او می‌کوشد جایگاه و تکیه‌گاه خود در را دربار هم حفظ کند، تا شعرش آزاد باشد و در بند خانقاه هم گرفتار نشود. یعنی سنایی با اتکا به هر دو پایگاه دربار و خانقاه، می‌کوشد آزاد آزاد باشد. به همین سبب است که افزون بر اشعار عارفانه و مدح، نقدهای اجتماعی دارد که برای مردم است و این چنین است که سنایی راهی می‌گشاید که شعرای پس از او، به آن راه می‌روند.

    

سنایی روابط صاحبان قدرت با شعر را دچار تحول کرد
با این رویکرد جدید، نقش حکومت در تعیین شیوه نگرش و نگارش آثار هنری، نسبت به قبل کم‌رنگ‌تر می‌شود و شاعر می‌تواند آزادانه‌تر سخن بگوید و شعر بسراید. شعر عارفانه روابط دربار و شاعران را متحول کرده است، به واسطه تکیه‌گاه‌های جدیدی که سنایی پیدا کرد، این امکان ایجاد می‌شود که در شعرش صاحبان قدرت را نقد کند و حتی وقتی مدح کند، در مدحش گونه‌ای سخن تعلیمی بگنجاند، که مخاطب را نصیحت هم کند. رویکرد سنایی قدرت رسانه را بیش از پیش، از میان دربار به میان مردم آورد.
قدرت واژه را از انحصار درباریان به در آورد و این چنین بود که بهره‌گیری از شعر عرفانی، به مثابه گریزگاهی برای در امان‌ ماندن از تأثیر حکومت، پس از سنایی رایج شد و شاعرانی چون مولانا، عطار و حافظ از این راهبرد بهره بردند. راهبرد سنایی موجب شد که حاکمان برای دست یافتن به اعتبار و خوشنامی، سرمایه‌های اقتصادی دربار را، بدون منت‌هایی که قبل از آن می‌گذاشتند، به شاعران عارف مسلک بدهند. شعر عرفانی به مثابه راهی بود که سنایی با گشودن آن روابط صاحبان قدرت با شعر را دچار یک تحول اساسی کرد. بنابراین چندساحتی‌بودن شعر و اندیشه سنایی، یک راهبرد ی هوشمندانه بود، که شعر و رسانه را تا حدی از بند دربار رها کرد و در خدمت درد مردم قرار داد. این مساله در شعر شعرایی پس از سنایی قابل مشاهده است شما وقتی اشعار عطار را ببینید دریافت می‌کنید که شعر عطار هیچ‌گاه درباری نبوده است. روابط دربار با شعرا به سبب این راهبرد که چند ساحتی است در شعر و اندیشه متحول شده است.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: 

https://t.me/shahedanemazinan


خبرگزاری شبستان، گروه فرهنگی-الهام عطائی: اگرچه فرهنگ همواره و در همه دوره ها عامل موثر و قدرتمندی درعرصه بین الملل بوده است، اما میزان این قدرتمندی و تاثیرگذاری امروز به قدری است که تعیین کننده روابط میان کشورها است و امروز شرایط کشور به گونه ای است که قدرت های بزرگ با ابزارهائی که در اختیار دارند همه تلاششان را برای انزوای ایران و معرفی چهره ای  دروغین از ایران در سطح جهانی  به کار بسته اند. در چنین شرایطی اگر خودمان برای شناساندن خودمان به دنیا تلاش نکنیم دنیا هم همان تصویری از ایران را خواهد دید که قدرت ها برایش تلاش کرده اند. احسان خزاعی که اولین رایزن فرهنگی ایران در کشور گرجستان بوده است و این روزها مسئولیت مدیریت یکی از معاونت های مهم سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی را برعهده دارد معتقد است این روزها رسانه ها هستند که هدایت افکار مردم و جوامع را در دست گرفته اند، در ادامه گفت و گوی شبستان با او را می خوانید. بهانه این گفت وگو تشکیل اولین انجمن رسمی دوستی ایران و گرجستان بود. انجمنی که قرار است مرزهای فرهنگی و فکری بین دو کشور را از بین ببرد و بی واسطه به معرفی ایران بپردازد.

 *راه اندازی انجمن های دوستی بین دو کشور چه ثمراتی خواهد داشت؟

 انجمن های دوستی می توانند به نوعی پل ارتباطی باشند تا به صورت رسمی برخی فعالیت های فرهنگی و حمایت از فعالیت ها را از طریق انجمن پیگیری و حمایت کنیم. در واقع هدف اصلی از تشکیل این انجمن ها این موضوع بوده است.

 معمولا افرادی که بعد از پایان فعالیت به عنوان سفیر یا رایزن فرهنگی به کشور بازمی گردند به این سمت می روند که اینطور انجمن ها را تشکیل بدهند  و حمایت کنند. من هم بعد از اینکه از گرجستان بازگشتم جلسه ای نیست که در تهران یا در اصفهان تشکیل شود و من دعوت نشوم. در این جلسات به بررسی مسائل و راه های تحکیم روابط با این کشور می پردازیم.

 *دید گرجی ها نسبت به ایرانی ها چطور است؟

 ما با گرجستان به لحاظ مسافتی فاصله کم زمینی داریم، بارها با ماشین خودم از تفلیس به تهران آمده ام، ما پایتخت تا پایتخت 1400 کیلومتر فاصله داریم. با وجود این نزدیکی شناخت کمی از یکدیگر داریم و دلایلش هم عوامل مختلفی است. شاید یکی از دلایلش این باشد که اخباری که ما از گرجستان داریم اخباری است که از رسانه های روس به دست ما می رسد. روس ها و گرجی ها هم ارتباط خوبی با یکدیگر ندارند و بنابراین اخبار خوبی از آنها به ما نمی رسانند، اخباری هم که از ما به آنها می رسد اخباری است که از رسانه های غربی به آنها می رسد، اخباری که منجر به ترس از ایران یا همان  ایران هراسی می شود.

 *یعنی روابط فرهنگی با کشورها براساس اخبار شکل می گیرد؟

بر اساس اخبار نیست اما عموم مردم آنها که ی نیستند و از پشت پرده های ت خبر ندارند استنادشان به همین اخبار است. در حقیقت رسانه ها امروز تفکر مردم را شکل می دهند و آنها را به هر سمت وسوئی می خواهند می برد. ما می خواهیم از طریق این انجمن این ارتباط را مستقیم تر کنیم و حواشی را از بین ببریم.

 *پس اولین ثمره راه اندازی این انجمن تغییر دیدگاه نسبت به ایران خواهد بود؟

بله. در واقع ما در ایران و گرجستان زمینه های خوبی برای افزایش ارتباطات خود داریم.گرجستان بخشی از جماهیرشوروری سابق است بعد از فروپاشی شوروی جمهوری اسلامی ایران از اولین کشورهائی بود که گرجستان را به رسمیت شناخت و به دولت گرجستان و مردمشان کمک کرد. در زمانی که دولت روسیه حتی گاز گرجستان را قطع کرد ایران به آنها گاز داد و آنها را نجات داد. این موارد در حافظه تاریخی مردم گرجستان ثبت شده است. در حال حاضر هم ارتباطات اقتصادی بین این دو کشور برقرار است. اینقدر این روابط به سطح بالا رسید که بین دو کشور لغو روادید صورت گرفت. بین شهرهای مختلف دو کشور قرارداد خواهر خواندگی برقرار است. در دانشگاه گیلان اتاق گرجی شناسی داریم. در صداوسیما رادیوی گرجی داشتیم. تعداد زیادی از گرجستانی ها در فریدون شهر اصفهان زندگی می کنند و جالب است که از سال ها پیش زبان خود را هنوز حفظ کرده اند. زبان این افراد زبان گرجی قدیم است و اگر به کشور خود بازگردند از نوع حرف زدنشان مشخص می شود که مدت ها در کشور خود نبوده اند.

 *از زبان مردم این کشور گفتید، آیا شما به زبان گرجی مسلط هستید؟می خواهم بدانم آیا تسلط به زبان کشوری که به عنوان رایزن فرهنگی به آن می روید جزو قوانین است؟

 زبانی که برای اعزام سفرا یا راین فرهنگی مورد نیاز است زبان انگلیسی است. اگر کسی زبان محلی کشور مورد نظر را هم بداند مزیت محسوب می شود. ما کمتر کسی را داریم که به زبان محلی کشور مسلط باشد. در زمان حضورم در این کشور تا حدود بیست درصد به زبان این کشور مسلط شدم. بعد از اصلاحات آموزشی در این کشور زبانشان از روسی به انگلیسی تغییر پیدا کرد. در واقع نسل جدید این کشور انگلیسی می دانند و روسی نمی دانند و نسل قدیم همه  زبان روسی و گرجی می دانند.

 

    *حساسیتی روی تغییر زبان نداشتند؟

گرجستانی ها روی زبان تعصب ویژه ای دارند، همانطورکه می دانید یکی از شاخصه های اصلی فرهنگی زبان، دین و رسم الخط است. اینها در حقیقت این چند شاخصه را از قدیم تا به امروز حفظ کرده اند. زبان گرجی، در زمانی که جزو اتحاد جماهیرشوروی بودند با وجود اینکه باید به زبان رسمی یعنی روسی سخن می گفتند زبان خود را حفظ کردند. مردم برای این موضوع تظاهرات می کنند و اجازه نمی دهند مجلس این قانون را تصویب کند که زبان آنها به زبان روسی تغییر پیدا کند. این روز را در تاریخ به نام  روز زبان مادری نامیده اند. هر سال در این روز برنامه های ویژه ای دارند.

 *گرجستان جمعیتی کمی هم دارد،با این حال زبان مادری خود را حفظ کرده اند؟

بله. در حال حاضر زیر 5 میلیون نفر جمعیت دارد. از این تعداد 3 میلیون نفر شاید به زبان گرجی مسلط هستند. به هر حال از نظر تعصب، تعصب خاصی به زبان دارند و آن را به هر شکل بوده حفظ کرده اند.

 *ظاهرا انجمن دوستی ایران و گرجستان پیش از این هم وجود داشته است، روال کار انجمن ها با یکدیگر فرق دارد یا اینکه رسمی نیستند؟

وقتی انجمن دوستی شکل می گیرد یک بخشی از آن هست که بین پارلمان های کشورها شکل می گیرد، در حال حاضرما انجمن پارلمانی بین دو کشور را داریم. اما این شکل از انجمن های دوستی که مصطلح و رایج است و در حقیقت بین کشورها به صورت رسمی شکل می گیرد نخستین بار است که تشکیل می شود.در حال حاضر اساسنامه آن به تصویب رسیده است . این روزها مشغول کارهای ثبتش هستیم. امیدواریم اقدام مشابه در گرجستان هم شکل بگیرد، چون روابط فرهنگی دوسویه است و در این صورت است که موثر خواهد بود. جا دارد یادی بکنیم از دکتر جمشید گیوناشویلی اولین سفیر کشور گرجستان در ایران که او انجمنی در این زمینه داشت که البته انجمنی انفرادی بود که بعد از درگذشت او رو به فراموشی رفت.

 * تصور می کنید علاقه و اشتیاق به دانستن درباره ایران در میان گرجستانی ها  وجود دارد؟

بله. مشتاقان زیادی در این زمینه وجود دارند، همین حالا کرسی های ایران شناسی در دانشگاه های تفلیس و شهرهای دیگر وجود دارند. بیش از 10 اتاق ایران در این کشور داریم که در حوزه کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز رتبه اول را در این زمینه دارند. ایران شناسی در گرجستان جایگاه ویژه ای دارد و این به دلیل تلاش های ادیبان گرجستانی است؛ شاهنامه فردوسی در این کشور ترجمه های گوناگونی دارد. گرجستانی ها به ادبیات ایران بسیار علاقمند هستند و این علاقه به قدری است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران چهار جایزه جهانی کتاب سال به پژوهشگران گرجی اهدا شده است.
 
  بعد از فوت امام خمینی(ره) اولین کسانی که اشعار ایشان را ترجمه کردند گرجستانی ها بودند و به قدری استادانه ترجمه می کردند که گاهی به نظر می رسید اصل شعرها به گرجی بوده است.در حوزه ادبیات ما ادبیات کلاسیک و امروزی ما واقعا کار کرده اند. در نمایشگاه های کتاب ما حضور پررنگی دارند. ایران شناسان بسیاری در گرجستان از نسل قدیم و جدید داریم.شاید انقدری که ایران شناس در گرجستان داریم گرجی شناس در ایران نداریم و این همیشه مورد انتظار طرف گرجی است. ایران شناسی در گذشته شاخه های مختلفی در گرجستان داشته و به نوعی همه حوزه های علوم انسانی ایران در این کشور مورد بررسی قرار گرفته است.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: 

https://t.me/shahedanemazinan


   

آسیه مزینانی مدیر گالری آ از تعطیلی این مکان هنری توسط شهرداری تهران به دلیل اجرای کمیسیون ماده ۱۰۰ شهرداری خبر داد.

آسیه مزینانی مدیر گالری آ درباره تعطیلی این گالری که توسط شهرداری صورت گرفته است به خبرنگار مهر گفت: ساعت ۲ بامداد شب گذشته ۹ دی ماه از سوی شهرداری دو بلوک سیمانی مقابل در ورودی گالری آ قرار داده شده است و عملاً این گالری را پلمب کرده‌اند. ظاهرا در رویکرد جدید، شهرداری تاکید می‌کند گالری های هنری حق حضور در فضاهای مسی ندارند و متاسفانه علیرغم مکاتباتی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با شهرداری داشته، تعطیلی گالری‌های شهر تهران کلید خورده است.

وی با بیان اینکه به شورای شهر با این ترکیب جدید رای داده است، اظهار کرد: امیدوار بودیم با این ترکیب جدید شورای شهر تهران، شهرداری حامی هنر باشد که متاسفانه با این جریانی که به راه افتاده عکس آن رخ داده است.

مزینانی درباره اینکه آیا به عنوان مدیر گالری اخطار یا تذکری از جانب شهرداری دریافت کرده است، گفت: اخطاری با عنوان کمیسیون ماده ۱۰۰ شهرداری که مربوط به تخلفات ساختمانی است، برای ما فرستاده بودند اما وقتی به دست ما رسید که دیگر امکان تجدیدنظر در آن وجود نداشت.

  

وی، یکی از وظایف شهرداری را حمایت از فضاهای فرهنگی هنری دانست و افزود: برخورد با فضاهای فرهنگی هنری نیز باید به گونه‌ای درخور شأن یک فضای فرهنگی باشد. در ضمن نسبت به برخورد شهرداری انتقاد دارم و قرار نیست برخورد با یک گالری هنری همچون یک بنگاه تجاری باشد.

مدیر گالری آ خاطرنشان کرد: رفتار امروز شهرداری با یک گالری، نشان می دهد تناقضی وجود دارد که قانون قبلی در مورد بلامانع بودن حضور گالری های هنری در فضاهای مسی را لغو می کند این در حالی است که هادی مظفری مدیرکل هنرهای تجسمی ارشاد تاکید می کند به شکل های مختلفی با شهرداری گفتگو داشتند و برای این رویکرد جدید زمان خواستند که پاسخی از سوی شهرداری نیامده است.

وی با تاکید بر اینکه منطقه شش تهران به عنوان منطقه فرهنگی هنری تعیین شده است و به همین دلیل گالری‌های هنری در این منطقه حضور حداکثری دارند، گفت: با فشارهایی که شهرداری به فضاهای هنری وارد می کند، قطعاً انسجامی که در منطقه شش اتفاق افتاد و تبدیل به منطقه فرهنگی هنری شد، از هم می پاشد و این موضوع اصلا شوخی بردار نیست چراکه ما گالری‌ها به این منطقه هویت فرهنگی هنری جدیدی داده‌ایم و الان همه چیز به راحتی از بین می رود.

مزینانی در پایان گفت: گالری آ گردش مالی مشخص دارد و هدف ما حمایت از هنرمندان جوان است و کارنامه کاری ما این موضوع را ثابت می کند و این به معنای سرمایه گذاری بخش خصوصی برای فرهنگ و هنر است.

گالری آ در تهران، خیابان کریم خان زند، خیابان عضدی(آبان جنوبی)، کوچه ارشد، پلاک ۷ واقع است.

آسیه مزینانی فرزند سردار علی رضا مزینانی است که معاونت فرهنگی خانه ی هنرمندان ایران را نیز برعهده دارد.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: 

https://t.me/shahedanemazinan


http://www.rmto.ir/news1396/_w/fccd569c1e124edbb86868a624b01bf0_JPG.jpg

به گزارش شاهدان کویر مزینان به نقل از روابط عمومی اداره کل راهداری وحمل و نقل جاده ای استان خراسان رضوی حجت الاسلام حاج شیخ محمدمزینانی دبیر شورای فرهنگی این اداره کل با اعلام هدف از برگزاری این مسابقات با موضوعات قرآنی ، گفت: برگزاری مسابقه حفظ جزء 30 قرآن کریم، بین کارکنان و خانواده های ایشان در وضعیت عصر حاضر، نزدیک شدن به موضوعات قرآنی و بهره وری مفید از مباحث دینی مطرح شده در قرآن کریم را بر خواهد داشت که این امر در فراهم آوردن فرهنگ خدمات رسانی به مردم بسیار ارزشمند خواهد بود.

مزینانی گفت: دراین مسابقه 18 نفر ذکور و اناث شرکت داشتند و بعضی از این عزیزان حافظ کل قرآن، و برخی حافظ 20 و 10جزء قرآن کریم بودند که از 9 نفر برتر این مسابقات تقدیر شد.

وی در خصوص هم اندیشی عفاف وحجاب در بین بانوان شاغل درشرکتهای مسافربری مشهد مقدس، افزود: هر ساله جلسه هم اندیشی نماز و عفاف و حجاب بین بانوان شاغل درشرکتهای مسافربری در پایانه مسافربری امام رضا علیه السلام برگزارمی گردد که دراین جلسه ضمن بیان اهمیت اقامه نماز و ضرورت موضوع حیاء و عفاف و حجاب به سوالات آنها پاسخ داده می شود.

دبیر شورای فرهنگی راهداری و حمل و نقل جاده ای استان خراسان از رونمایی دو اثر فاخر فرهنگی معنوی در اداره کل خبر داد و گفت: مقرراست تا آخر سال جاری از دو اثر فاخر کتابچه آمار مساجد و نمازخانه های بین راهی استان و نرم افزار نوای حق که توسط اداره کل راهداری و حمل و نقل جاده ای استان خراسان رضوی تهیه گردیده رونمایی گردد.

مزینانی در ادامه افزود: کتابچه آمار و مشخصات مساجد و نمازخانه های بین راهی استان هرسال در اداره کل بروز شده و اطلاعات کاملی در اختیار کابران قرارمی دهد و همچنین نرم افزار نوای حق با نصب بر روی سرور اداره کل در زمان اقامه نماز ظهر و عصر، به صورت خودکار اذان را برروی سیستم رایانه کلیه کاربران دراستان پخش و یادآوری می کند.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: 

https://t.me/shahedanemazinan



کارگاه آموزشی با عنوان بیماری سل و ایدز، ویژه بهورزان در مجتمع توان بخشی و نگهداری از سالمندان حضرت نرجس خاتون(س) مزینان برگزار شد.

مهندس شهرآبادی مسئول واحد بهورزی شبکه بهداشت و درمان شهرستان داورزن  هدف از برگزاری این کارگاه را ارتقاء دانش و افزایش اطلاعات بهورزان و احتیاطات استاندارد برای پرسنل بهداشتی و نحوه برخورد با موارد پرخطر معرفی کرد.

 خانم رضایی مسئول واحد نوجوانان، جوانان و مدارس شبکه کلیاتی درخصوص نحوه مراقبت و ثبت دانش آموزان مدارس تحت پوشش در سامانه سیب و آمار مربوطه ارائه و به سوالات مطرح شده در این زمینه پاسخ گفت.

ابوالفضل داورزنی مسئول واحد مدیریت بیماری های شبکه، کلیاتی در خصوص بیماری ایدز ارائه و آمار تعداد مبتلایان در سطح کشور در سال های اخیر را از نظر روش انتقال مقایسه کرد.

در ادامه کرابی کارشناس اچ آی وی(HIV) معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار در خصوص راههای انتقال ایدز، طریقه گرفتن آزمایش(رپید تست) و نحوه معرفی افراد متقاضی و دارای علامت به مرکز مشاوره بیماریهای رفتاری نکات لازم را بیان کرد و مشکلات بهورزان در این خصوص مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

دکتر فکورکارشناس سل معاونت بهداشتی به اهمیت نظام مراقبت بیماری سل اشاره و در خصوص کلیات بیماری سل، چگونگی گرفتن نمونه خلط از بیمار مشکوک و تاکید بر بیماریابی در خانه های بهداشت، نحوه درمان و نظارت بر مصرف داروی بیمار مطالب آموزشی را ارائه کرد.

در پایان بهورزان به همراه مسئولین از مجتمع توان بخشی و نگهداری از سالمندان حضرت نرجس خاتون(س) مزینان بازدید و دقایقی در جشن یلدای کودکان مهد امیدان نبی (ص) مزینان شرکت کردند.

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: 

https://t.me/shahedanemazinan


امیر هوشنگ مزیناندکتر امیرهوشنگ مزینان عضو هیئت علمی تمام وقت واحد دانشگاهی آزاد اسلامی تهران جنوب به عضویت در هیأت تحریریه (Editorial Board) مجله Computers & Electrical Engineering (CAEE) از انتشارات Elsevier با عنوان Associate Editor منصوب شد.

این مجله مربوط به کشور انگلستان می باشد و در پایگاه استنادی WoS نمایه شده است و در حوزه‌های "مهندسی برق و الکترونیک"، "مهندسی سیستم و کنترل" و "علوم کامپیوتر"دارای طبقه‌بندی Q2 و ضریب نفوذ ۷۴۷/۱( سال ۲۰۱۷) می‌باشد.

دکتر امیرهوشنگ مزینان متولدسال 1348 در تهران است و دارای مدارک و مدارج علمی رشته و گرایش تحصیلی کارشناسی : برق الکترونیک ، رشته و گرایش تحصیلی کارشناسی ارشد : برق کنترل ، رشته و گرایش تحصیلی دکتری تخصصی : برق  کنترل است.

وی از سال 1388 در کمیته های مختلف علمی و مدیریت دانشگاهی عضویت داشته که مهمترین آن ها عبارت است از ؛ عضو کمیته برنامه ریزی و تگذاری مسابقه خودروهای الکتریکی هوشمند،عضو کمیته قطب انرژی، عضو کمیته تخصصی مصاحیه دکتری مهندسی برق کنترل ،مدیر گروه کمیته تخصصی مصاحیه دکتری مهندسی برق کنترل، عضو شورای آموزشی تحصیلات تکمیلی گروه مهندسی برق کنترل، مدیر گروه مهندسی برق الکترونیک، مدیر گروه مهندسی برق کنترل،عضو شورای آموزشی دانشکده فنی و مهندسی ،مدیر گروه مهندسی برق (بدون گرایش)

دکتر مزینانی همچنین در چندین مجامع و انجمن های ملی و بین المللی عضویت دارد که مهمترین آن ها؛عضویت ارشد در IEICE  ، عضویت در IEEE،  عضویت در IACSIT می باشد

کتاب سیستم های کنترل خطی به قلم این دانشمندمزینانی برنده ی جایزه دومین دوره کتاب سال شد.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: 

https://t.me/shahedanemazinan


 رییس بنیاد شهید و امورایثارگران داورزن در راستای تکریم خانواده معزز شهدا و ایثارگران، با خانواده ی شهید علی اکبر هاشمی مزینانی و جانبازان سرفراز مزینان محمود مزینانی، غلامرضا مزینانی، قاسم مزینانی سلیمان دیدار کرد.


علی نخعی رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران داورزن در دیدار با پدر شهید علی اکبرهاشمی مزینانی ایثارگری سرقامتان رزمنده و شهید و جانباز را رمز ماندگاری انقلاب دانست و گفت: انقلاب اسلامی ما با خون شهیدان و رزمندگی جانبازان به درخت تنومندی تبدیل شده که در برابر هرنوع حملات و طوفان های سخت استوار ایستاده است.
  وی در دیدار با جانبازان مزینانی اظهار داشت : جانبازان مایه برکت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران هستند که به تأسی از فرمان ولایت فقیه از کشور و ناموس‌شان به جبهه‌های حق علیه باطل شتافتند و با تمام توان از ایران اسلامی دفاع کردند.
در این دیدارها که 
محمدتقی معلمی فر امام جمعه موقت و مهدی آزاده رییس بخش مرکزی و کارکنان ناحیه ی مقاومت سپاه شهرستان داورزن نیز حضور داشتند با اهدای لوح یادبود، از ایثار و فداکاری خانواده شهید و جانبازان تجلیل به عمل آمد. 



گفتنی است مزینان در دفاع مقدس بیش از 70 شهید،ده هاجانباز ، 5 آزاده تقدیم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران کرده است.

شهید علی اکبرمزینانی ملقب به هاشمی فرزند محمدعلی هاشم سال1346ه. ش درروستای مزینان زادگاه معلم شهید انقلاب دکتر علی شریعتی مزینانی پا به عرصه وجود گذاشت و پس از پیوستن به سپاه و حضور در جبهه های حق علیه باطل درعملیات کربلای پنج 21 دی ماه 1365 به فیض شهادت نائل آمد وپیکرپاکش پس از تشییع باشکوه مزینانیها توسط مادرمرحومش دربهشت علی (ع) مزینان به خاک سپرده شد. 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: 

https://t.me/shahedanemazinan




حسین مقصودی نماینده مردم شریف سبزوار در مجلس شورای اسلامی روز شنبه 17 آذر درجلسه شورای اداری داورزن که با حضورمسئولین اداری و اعضای شورای اسلامی و دهیاران این شهرستان برگزار شد اظهار داشت : با اتصال جاده کلاته مزینان به چوبین گذر گردشگری در روستاه های کاهک ، مزینان و چشام برای زائرین بارگاه امام رضا علیه السلام و مسافران و توریستها فراهم خواهد شد
وی افزود: در این راستا آسفالت محور فوق در دستور کار قرار گرفته است.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: 

https://t.me/shahedanemazinan


امام‌جمعه موقت داورزن ظهر امروز در خطبه نمازجمعه داورزن که در محل مصلی‌ موقت این شهرستان برگزار شد، گفت: مراقب باشیم نماز جمعه کم‌رنگ نشود و مسؤولان در نماز جمعه پررنگ‌تر دیده‌ شوند و حضورشان بیشتر شود.

حجت‌الاسلام محمدتقی معلمی‌فر مزینانی افزود: رسیدن به‌درجات عالی بر محور تربیت دینی است که باید تلاش کنیم در محور تربیت اسلامی قرار گیریم.

وی ادامه داد:دشمن همیشه مراکز قدرت را هدف قرار می‌دهد و مسجد و نماز جمعه یک قرارگاه قدرت برای مسلمانان است که باید قدر بدانیم.

امام‌جمعه موقت داورزن با اشاره به‌حدیثی از پیامبراکرم(ص) خاطرنشان کرد: محتکر و آشوب‌گران اقتصادی که چه بر سر این جامعه نیاوردند، شراب‌خوار و دلالان فساد و فحشا سه طایفه از امت من هستند که آتش جهنم برای آنان است.

منبع؛قدس آنلاین

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: 

https://t.me/shahedanemazinan


 متن ادبی

نویسنده :محسن مزینانی عسکری دانشجوی کارشناسی علوم و قرآن و حدیث

از دیرباز بهار برای تمام مخلوقات خداوند فصل رویش بوده است .فصلی که تن درختان سبز،گونه ی گلها سرخ و چشمان آسمان آبی تر از همیشه می شود ،قناری ها مطرب می شوند و چمنزارها با نوای بادها رامشگر.

لاله ها فرش قرمز به زیر پای رهگذران پهن می کنند و با رنگ های شان چشم ناظران را نوازش می دهند.

پرستو ها نغمه ی شوق سر می دهند و سرخوشانه از دیاری به دیار دیگر سفر می کنند تا شاهد محبت مخلوقات به یکدیگر باشند.

کبوترها در جمع عاشقانه اشان آمدن بهار را جشن می گیرند و یا کریمان کو کو کنان نغمه ی شادی سر می دهند.

جارچیان همه جا جار می زنند به هوش باشید که فصل بیداری رسیده،کینه از دل بیرون کنید که بهار فصل عاشقی است ،بذر محبت در باغچه ها بکارید.شادی را هدیه کنید به کسانی که آن را از تو گرفته اند،عشق بورزید به آنها که دلتان را شکسته اند.با داروی  عشق دردهایتان را التیام دهید که هر درد بی درمان را دواست.

آدمی نیز به تبعیت از طبیعت به نو نوار شدن مشغول می شود.غبار غم ز دل می زداید ،لباس کهنه ی کینه از تن خارج می کند و رنگ عاشقی بر خانه و کاشانه اش میزند.

فروردین را کوچه به کوچه به دنبال دوست و آشنا می گردند تا از این بهار لحظات خوش با هم بودن را عیدی بگیرند.

یاران کنار یکدیگر پیمان وفاداری می بندند و زیر لب می خوانند:"نتوان ترک تو ای قبله دلها کردن ".

شاعران آدمی را به خوش دل بودن فرا می خوانند:"نو بهار است در آن کوش که خوش دل باشی".

اما مشاهده ی احوال مخلوقات در پاییز حقیقت دیگری را بیان می کند، پاییز فصل عاشقی ست.

نمی دانم چه رازی در پاییز نهفته است اما خوب می دانم که  جوشش عشق برای من و نه من تنها بلکه حتی برای کائنات در این فصل است.

اصلا تمام عاشقانه ها نیز در این فصل سروده می شوند و اشعار همه بوی پاییز می دهند.

انگار باران در پاییز بی امان می بارد گویی که آسمان بغضی فرو خورده در گلو داشته است که سنگینی اش را فقط تا پاییز تحمل کرده.

در این جهان چیزی الهام بخش تر از روزهای بارانی پاییزی وجود ندارد.

پاییز را ساده منگر،پاییز اتحاد جنون آمیز برگی است که هم رنگ خورشید شده است.

انگار درختان از فراق یاری بیمار گونه زرد می شوند.تن رنجور کهنه درختان هم خبر از دردی کهنه می دهند.

بلبلان آنقدر گریسته اند که دیگر نای آواز ندارند.

بادها سوزی عجیب دارند ،صدایشان را می توانی از حنجره ی نی ها بشنوی ،دل می رباید این نوا گویا که دشتی می زنند.

ساق های نحیف گل ها توان ایستادن ندارند بس که منتظر مانده اند.پژمردند وقتی که غم بلبلان را دیدند.

خبر از دل انار ها نداری که چه خون است همچون دل عاشقی که معشوق اش با او جفا کرده است.

  پاییز فصل آزادی است برگ ها به جای سبز بودن می توانند زرد،قهوه ای و نارنجی بودن را انتخاب کنند.

آدمی فارغ از مشغله های روزمره می تواند عاشقی را،می تواند لحظه ای شاد بودن در کنار دلبری را تجربه کند،

می تواند دنیا را در آغوش گرم و امن یار جست و جو کند.

من تمام لذت دنیا را در همین ساعات عاشق بودن در می یابم.دوست دارم عاشق شوم،عاشق زندگی کنم و عاشق بمیرم.

از خدا می خواهم که مرا در مسیری قرار دهد که راه به خانه ی معشوق دارد و خیالم راحت باشد که در این مسیر گم نمی شوم چرا که پاهایم تنها خانه ی دوست را بلدند و بیراهه نخواهند رفت.

دوست دارم در کنار یارم بنشینم و او به من دلداری دهد سال های نبودنش را.سرم را بر شانه اش بگذارم و او با صدای آرامش بخشش در گوشم زمزمه کند:نفس عمیق بکش و چشمانت را ببند،آرامش طبیعت را احساس کن اجازه بده آرامش در ذهنت جریان پیدا کند ،بگذار زمزمه باد در گوش هایت بپیچد در شب آرام پاییزی.

من نیز نصیحت اش کنم که موهایت را رها نکن ،پاییز است ،باد می آید و بوی موهایت را با خود می برد و برگ ها عاشق می شوند.

و پاییز :

باغ بی برگی

 روز و شب تنهاست

با سکوت پاک غمناکش

ساز او باران،سرودش باد است

جامه اش شولای عریانی است

ور جز اینش جامه ای باید

بافته بس شعله ی زر تار،پودش باد[1]

[1] مهدی اخوان ثالث

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: 

https://t.me/shahedanemazinan


آیین نکوداشت هنرمند پرآوازه کهن دیار مزینان استاد علی اکبر مزینانی تهیه کننده و فیلمبردار سینما، با حضور مهدی فخیم‌زاده، رسول صدرعاملی، امیر پوریا و دیگر اهالی سینما، یکشنبه ۱۱ آذر در فرهنگسرای ارسباران برگزارشد.

برای دیدن تصاویر بیشتر به ادامه ی مطلب بروید.

ادامه مطلب



پیکر مرحوم پوران شریعت رضوی همسر دکتر علی شریعتی مزینانی با حضور برخی از شخصیت‌های فرهنگی، ی و اجتماعی کشور از مقابل حسینیه ارشاد تشییع شد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ، دکتراحسان شریعتی فرزند دکتر علی شریعتی مزینانی و پوران شریعت رضوی با اشاره به بخشی از زندگی نامه و فعالیت‌های مادرش در سخنانی بیان کرد: استقلال، آزادی؛ عدالت توسعه مادی و تعالی معنوی از آرمان‌های انقلاب اسلامی بود. اگرچه پس از ۴۰ سال مستقل هستیم اما با آزادی و عدالت و توسعه فاصله داریم ما مستقل منتقد هستیم.

وی خاطرنشان کرد: فعالیت‌های مادرم را در رابطه با احداث مدرسه، حقوق بشر و قانون اساسی و حمایت از ن ایران فراموش نمی‌کنیم. مادرمان به ما آموخت که مستقل باشیم.

احسان شریعتی با اشاره به اینکه امروز اجازه نداریم وارد حسینیه ارشاد شویم خاطرنشان کرد: از همین رو در کنار ساختمان حسینیه ارشاد پیکر مادرم را تشییع می‌کنیم.

در بخش دیگر این مراسم خانواده مرحوم پوران شریعت رضوی از حضور مردم در مراسم تشییع پیکر پوران شریعت رضوی تشکر و قدردانی کردند.

در مراسم خاکسپاری پیکر زنده یاد پوران شریعت رضوی دکتر ربابه مزینانی طی سخنانی، گفت‌: او زنی دغدغه‌مند و پر مهر و مهربان بود و با صلابت به راه خود ادامه می‌داد. پوران شریعت رضوی بدون هیچ تکلفی زندگی کرد و زندگی‌اش همچون دریا پرتلاطم بود. او زنی اهل ت، علم، آگاهی و احسان بود و ۴۰ سال نستوه و خستگی ناپذیر برای اعتلای فرهنگ آزادی و برقراری عدالت اجتماعی تلاش کرد و در حال حاضر در کنار مزار برادرش آذر” آرام خواهد گرفت.

 در بخش دیگری از این مراسم، رضا شریعت رضوی برادر مرحوم پوران شریعت رضوی، بیان کرد: خواهرم برای همه ما دلسوز بود. او از دکتر شریعتی پذیرایی می‌کرد، اما عظمت کاری که او انجام می‌داد همواره تحت تأثیر نام شریعتی” قرار گرفت و همین موضوع یکی از مظلومیت‌های پوران” است. دکتر یا در خانه حضور نداشت و یا در زندان عمرش را سپری می‌کرد. پوران توانست شریعتی را بازسازی کند. او به اروپا رفت و تصمیم داشت در رابطه با اقدامات ساواک” روشنگری کند که دیگر مهلت زندگی نداشت. خواهرم مستقل زندگی کرد. پوران” گل سر سبد خانواده ما بود. برادرم علی اصغر، ستوان یکم بود و در ارومیه خدمت می‌کرد. مقری که در آنجا حضور داشت، از سوی متفقین بمباران می‌شود. یکی از دوستانش تعریف می‌کند که به او گفتیم که بیا برویم و علی اصغر گفت من برای این روزها ساخته شده‌ام و زندگی کرده‌ام. حالا می‌خواهید که فرار کنم؟! برادر دیگرم آذر” نیز در دانشگاه تهران ورودی دانشکده فنی مهندسی بود به شهادت رسید. هنگامی که پیکر او را مشاهده کردیم تیری به قلبش اصابت کرده بود جمجمه و پایش نیز شکسته بود. آن وقت‌ها دانشگاه سنگر اول مبارزه بود و بعد روشنفکران و بازاریان مبارزه می‌کردند.

 دکتر سوسن شریعتی فرزند دیگر مرحوم پوران شریعت رضوی و دکتر علی شریعتی مزینانی” در سخنان کوتاهی، گفت‌: سال‌ها طول کشید که به جای عبارت بابا علی” بگوییم دکتر شریعتی” در حال حاضر نیز تجربه‌ای جدید است که بخواهیم بگوییم مرحوم پوران شریعت رضوی .

 در پایان این مراسم پیکر مرحوم پوران شریعت رضوی” با قرائت جمعی فاتحه و سرود ای ایران” خاکسپاری شد. همچنین به طور عمومی اعلام شد، در صورتی که اجازه دهند روز پنجشنبه مراسم بزرگداشتی برای مرحوم پوران شریعت رضوی در حسینیه ارشاد برگزار خواهد شد.

دکتر احسان شریعتی مزینانی که دقایقی در بین همشهریان خود حاضر شد از همراهی مردم قدرشناس مزینان و همدردی آن ها با خانواده شریعتی تشکر و قدردانی کرد.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan



سید حسن رسولی طی یادداشتی نوشت: در گذشت یار و همدم وفادار مرحوم دکتر شریعتی و مادر فداکار فرزندان صاحبنظر و آزادی خواه ایشان،مرحومه فقیده سعیده.سرکار خانم پوران شریعت رضوی خراسانی را مجدداً تسلیت عرض می کنم.رحمت و مغفرت الهی روح این شخصیت آموزنده، و صبر و بردباری بستگان معزا را مسالت دارم.

نسل من دکتر شریعتی را معلم انقلاب می داند. بر این باور طی دوره استانداری خراسان در سفر به کشور سوریه و حضور در دمشق و زیارت حرم مطهر حضرت زینب سلام الله علیها، بر مزار و تابوت موقت این بزرگ مرد نیز حاضر شده و ضمن خواندن سوره حمد، از دیدن غربت و مظلومیت این شخصیت اندیشه ورز و انقلابی به شدت متاثر و مغموم شدم.
تحت تاثیر این مشاهده و احساس مسولیت، تصمیم گرفتم در مقام نماینده عالی نظام در خراسان  برای خارج شدن این فرهیخته از این وضعیت اقدامی انجام دهم. دکتر شریعتی اصالتا خراسانیست. زادگاه ایشان ،پدر مرحومش، استاد محمد تقی شریعتی و خاندانش روستای مزینان از توابع آن زمان شهرستان سبزوار است.
این روستا در مسیر شاهرود-سبزوار  واقع است.سال هایی از دهه ٧٠ در بخش حمل و نقل جاده ای وزارت راه و ترابری مسولیت عضویت هیات عامل و معاونت سازمان حمل و نقل و راهداری امروز را  با حکم برادرم مهندس حاج اکبر ترکان عهده دار بوده ام. ارتقاء ضریب ایمنی و تامین امکانات لازم برای تسهیل حمل و نقل جاده ای و کاستن از تلفات سوانح جانی و مالی مسافران ماموریت ذاتی این سازمان است. بر اساس شناخت شغلی قبلی و اطلاعات دریافتی دوره استانداری ام، این محور اصلی و پر ترافیک را یکی از شریان های مواصلاتی حادثه خیز و پر تلفات انسانی کشور و خراسان به حساب می آوردم. چرا که علاوه بر کویری ، خواب آور و یک نواخت بودن مسیر، حد فاصل دو شهرستان مذکور به جز شهر های کوچک میامی در استان سمنان و داورزن در خراسان فاقد جاذبه توقف گاهی  بر طرف کننده  خستگی مفرط میلیون ها زائر جاده ای مضجع شریف حضرت ثامن الحجج امام علی بن موسی الرضا علیه السلام است. رحلت جانسوز بزرگ آزادگان صبور کشور مان مرحوم حضرت حجت الإسلام و المسلمین  ابوترابی در این محور یکی از خسارات جبران ناپذیر  ناشی از مختصات بالاست. بر این اساس با هماهنگی جناب آقای خاتمی رییس جمهور محترم وقت و آماده سازی های  ملی، استانی ومحلی،جلب همکاری دانشگاهیان دانشگاه سبزوار و، کسب موافقت خانواده محترم دکتر و اعلام آمادگی اعضاء محترم شورای اسلامی مزینانً مبنی  بر قبول  مسئولیت، انتقال تابوت باقی مانده جنازه دکتر و دفن در مزینان، بنا شد این اقدام مهم عملی گردد. بهسازی روستا انجام شد. مقدمات تامین اعتبار،طراحی و ساخت مجتمع بزرگ فرهنگی-اقامتی و گردشگری  مربوطه در این مکان فراهم گردید. از طریق وزارت امور خارجه و سفیر محترم وقت جمهوری اسلامی در سوریه، با دعوت من استاندار دمشق به مدت ٩روز در مشهد مهمان دولت بود. از طریق نامبرده زمینه اجرای این نقل و انتقال فراهم گردید. با مساعدت برادرم مهندس احمد خرم وزیر راه و ترابری دولت اصلاحات، هم زمان با اتمام پروژه فرود گاه سبزوار مجوز پرواز هوایی دمشق -سبزوار نیز اخذ گردید. علیرغم فعالیت های فوق الاشاره که بیش از یک سال به طول انجامید. متأسفانه بدلیل بروز موانع و حساسیت های مخالفین، این طرح به سر انجام نرسید. این روزها که خبر در گذشت مرحومه فاضله سرکار خانم پوران شریعت رضوی بویژه ممانعت از اقامه نماز بر پیکر این بانوی متفکر که بخش لاینفک شخصیت دکتر شریعتی است در میعادگاه او (حسینیه ارشاد)، بخش قابل توجهی از فضای رسانه ای را به خود اختصاص داده است نا خود آگاه تعلق خاطر فرهنگی و شخصی ام به معلم انقلاب، دکتر شریعتی خاطره این ماجرا را در ذهنم تداعی کرد. این تداعی معنا وادارم کرد تا اشاره ای به این تجربه تلخ کنم. در باره زمانی سال های ١٣٨٠تا٨٤ که مدیریت ارشد خراسان را بر عهده داشتم شاهد رویداد های گوارا و بعضا ناگواری از قبیل احداث ١٠٠٠کیلومتر راه آهن بافق مشهد، ظرف سه سال، سقوط طالبان در افغانستان و اعاده امنیت کامل نیمه شرقی ایران، تقسیم استان، حادثه دلخراش انفجار قطار نیشابور، پایه گذاری جشنواره بین المللی امام رضا(ع) و… بوده ام.
اما ناکامی و نا توانی در خلق این اثر فرهنگی،تاریخی و در عین حال ایمنی افزا را مهمترین ضعف خود و همکارانم  در آن مقطع زمانی می دانم. علیهذا اعتراف کرده و  از تمام فرهنگ دوستان و باورمندان به نقش آفرینی دینی،مذهبی و انقلابی دکتر شریعتی پوزش می طلبم .
امید دارم این دل نوشته گواه دیگری برای اثبات مظلومیت شریعتی و خاندانش و نیز انتقال تجربه هر چند تلخ برای مدیران ارشد جوان حال و آینده خراسان با شد. و با دست توانای آنان هر چه زودتر این آرزویم بر آورده شود.
ان شاء الله
به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی گفت: انقلاب اسلامی نقطه عطفی در توسعه عدالت اجتماعی در ایران بود.


به گزارش شاهدان کویرمزینان؛ علی اکبر تاج‌مزینانی در نشست گفتمان انقلاب اسلامی که در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی به‌همت بسیج اساتید تهران بزرگ برگزار شد، گفت: انقلاب اسلامی نقطه عطفی در تاریخ ایران بود که سبب افزایش عدالت اجتماعی شد. گفتمانی که در قانون اساسی نیز متبلور شد، بحث عدالت اجتماعی است.

وی در ادامه افزود: قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، بی‌عدالتی اجتماعی در تمام بخش‌های جامعه مشهود بود و مردم نیز از این بی‌عدالتی رنج می‌بردند و فریاد عدالت‌خواهی مردم منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شد.

رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی اضافه کرد: با نگاه به قانون اساسی، جلوه‌های عدالت اجتماعی مشهود است که پیش از آن آثاری در جامعه وجود نداشت، ازجمله آنها آموزش رایگان، ایجاد فرصت اشتغال، حق تأمین مسکن و سلامت در دسترس همگان در قانون اساسی ایران اشاره شده است و در چهار دهه گذشته پیشرفت‌های چشمگیری نیز در این حوزه‌ها داشته‌ایم.

تاج‌مزینانی بیان کرد: نرخ مرگ‌ومیر مادران و نوزادان به‌صورت چشمگیری کاهش داشته است. همچنین گسترش خانه‌های بهداشت در تمام روستاهای کشور به‌همراه افزایش نرخ باسوادی و امید به زندگی و پوشش بیمه‌ای از رشدهای قابل توجه در حوزه عدالت اجتماعی بوده است.

وی افزود: کاهش ضریب جینی از دیگر دستاوردهای انقلاب اسلامی است که سبب توزیع عادلانه درآمد در کشور شد. پیش از پیروزی انقلاب، ضریب جینی از بالای ۰,۵ به ۳۵/۰ هم رسید که نشان‌دهنده پیشرفت‌های چشمگیر در عدالت اجتماعی است و این امر ناشی از این بود که ت‌گذاری اجتماعی مؤثر بوده اما با نقاط مطلوب فاصله داریم.

این استاد دانشگاه اظهار کرد: ضریب جینی در کشور در سال‌های اخیر افزایش داشته که باید نقاط ضعف در بسط عدالت اجتماعی را شناسایی کرده و تلاش کنیم مشکلات موجود برطرف شود.

تاج‌مزینانی اعلام کرد: برای رفع مشکلات نیازمند عزم جدی و بازنگری در ت‌های اجتماعی داریم تا بتوان آرمان‌ها و گفتمان انقلاب که در قانون اساسی متبلور شده را بهتر اجرا کنیم.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


اداره کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان تهران با درج خبری در سایت رسمی خود درگذشت هنرمند فقید کربلایی یحیی مزینانی را تسلیت گفت متن این خبر به شرح زیر است:


✍کانون تهران در سوگ همکار خودنشست»

یحیی مزینانی » از کارکنان مرکز فرهنگی هنری شماره ۲۹ کانون تهران، ۱۵ اسفند ۱۳۹۷ در اثر سکته قلبی به دیار باقی شتافت و همکاران خود را سوگوار کرد.
به گزارش روابط عمومی اداره کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان تهران، شادروان یحیی مزینانی چند روز قبل از این واقعه، به علت بیماری قلبی به بیمارستان مراجعه و تحت درمان قرار گرفت اما شامگاه چهارشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۷ حال وی رو به وخامت گذاشت و براثر سکته قلبی دعوت حق را لبیک گفت و به دیار باقی شتافت.
شادروان مزینانی در سال ۱۳۸۸ در واحد پشتیبانی و خدمات کانون استان مشغول به کار شد و از همان آغاز به مدت ۱۰ سال در مرکز فرهنگی هنری شماره ۲۹ مشغول به کار شد.
وی در اردیبهشت ۹۷ به مرکز شماره ۹ منتقل شد و با صبوری و روی گشاده با همکاران خود کارکرد و در خدمت‌رسانی به کودکان و نوجوانان کانونی دریغ نداشت.
مزینانی متولد ۱۳۴۸ در تهران بود و از وی سه فرزند به نام‌های علی‌اصغر، امین و فاطمه » به یادگار مانده است.
مدیرکل و کارکنان کانون استان تهران این ضایعه غم‌بار را به خانواده آن همکار ارجمند صمیمانه تسلیت می‌گویند و از خداوند متعال شادی روح عزیز سفرکرده را آرزومندند»

شاهدان کویر مزینان؛ زنده یاد یحیی مزینانی در دهه ی شصت و هنگام تحصیل در مدارس مزینان با حضور در گروه هنری دانش آموزی و بسیج مزینان به ایفای نقش در چندین نمایش از جمله؛ شیطان بزرگ و فلاکت و بیداری پرداخت.
وی با خلاقیت هنری خود در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به طراحی و ساخت سرهای شهدای کربلا مبادرت ورزید که مدتی است در عصر عاشورا و تعزیه خوانی مزینان به نمایش گذاشته می شود.
او قرار بود نوروز امسال همراه با گروه نمایش شاهدان کویر در نقشی از یک نمایش خاطره انگیز حاضر شود که متأسفانه دست تقدیر روزگار این انسان مهربان را نیز گلچین کرد.
روحش شاد

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


ویژه نامه سی و دومین سالگرد درگذشت مفسر عالیمقام قرآن کریم استاد محمدتقی شریعتی مزینانی

محمّدتقی شریعتی مزینانی، فرزند سوّم آقا شیخ محمود مزینانی در سال ۱۲۸۶ ش. در مزینان – از روستاهای کویری تابع سبزوار- متولّد شد.
پدرش، آقا شیخ محمود – دانشمند و پرهیزکار معروف روستای مزینان – از تحصیل کرده‌های حوزه مشهد مقدّس بود، که سطوح مختلف درس‌های حوزوی، مانند فقه و اصول و فلسفه و کلام را نزد استادان بزرگ آن حوزه خوانده و به مراتبی از علم و کمال دست یافته بود.
شیخ محمود را برخی از محترمین مزینان پس از مرگ پدرش از مشهد به مزینان دعوت کردند و او به جای پدر- که از عالمان محل بود – به انجام وظایف و امور دینی، اقامه نماز جماعت، تبلیغ و ارشاد اهالی و توابع آنجا پرداخت.
مادر استاد، سیّده آغا بی بی، از ن مؤمن و صالح و مورد احترام و توّجه مردم مزینان بود.
جدّ پدری استاد، ملاّ قربان‌علی بهمن‌آبادی، فرزند ملاّ‌هادی بهمن‌آبادی بود. وی علاوه بر‌اندوخته‌های علمی در فقه و اصول، در حکمت و فلسفه از شاگردان برجسته حاج ملاّ‌هادی سبزواری (۱۲۸۹ ق.) به شمار می‌رفت و با وی در مسائل مختلف مکاتباتی داشت.
ملاّ قربان‌علی، پس از تحصیلات و کسب معلومات دینی، به روستای زادگاهش بازگشت و به فعالیّت‌های دینی و امور شرعی اهالی و توابع مزینان مشغول گردید. چندی پس از اقامتش، عدّه‌ای از نیکوکاران مزینان در آنجا مدرسه علمیه‌ای بنا کردند و پس از تکمیل و آماده شدن، مسئولیت اداره و تدریس آن مدرسه را به عهده ملاّ قربان‌علی گذاشتند. او تا آخر عمر در مزینان ماند و ضمن انجام کارهای یک محلّ، به تدریس و تعلیم طلّاب پرداخت و عدّه‌ای را تربیت کرد.
عالم‌زاده روستایی، پس از طی دوران کودکی به مکتب‌خانه محل رفت. در آغاز، قرآن و پس از آن، خواندن و نوشتن را فرا گرفت. در نوجوانی مقداری از درس‌های مقدماتی حوزوی مثل صرف، نحو و منطق را نزد پدر و عمویش شیخ حسن مزینانی آموخت. در هفده سالگی برای ادامه تحصیل به مشهد مقدّس – قبله عاشقان ولایت و طالبان علم – روانه گردید و در مدرسه فاضل‌خان» که سابق بر آن، دو تن از برادرانش شیخ قربان‌علی و میرزا محمّد در آنجا حجره داشتند و از طلّاب مشهور آن مدرسه بودند اقامت گزید.
محمّدتقی با جدیّت و عشق فراوان، ادبیات عرب و معانی بیان را که از پایه‌های درک و فهم صحیح متون درسی حوزوی و قرآن کریم، و احادیث و روایات می‌باشند، نزد استادان مشهور آن وقت، یعنی آقا شیخ عبدالجواد ادیب نیشابوری معروف به ادیب اوّل (۱۳۴۴ ق.) و پس از وفات وی نزد آقا شیخ محمّدتقی ادیب نیشابوری معروف به ادیب ثانی (۱۳۹۶ ق.) خواند. کتاب شرح لمعه را پیش حاج میرزااحمد مدرّس یزدی (۱۳۹۱ ق.) و مرحوم ارتضا که از مدّرسان مدرسه یاد شده بود، فراگرفت. کتاب قوانین الاصول» را نزد حاج شیخ محمّدکاظم دامغانی (۱۴۰۱ ق.) و مکاسب محرمه» را در محضر آقا میرزاحسین فقیه سبزواری (۱۳۸۶ ق.) خواند و سایر کتاب‌ها و درس‌های سطح عالی حوزه را نزد حاج شیخ‌ هاشم قزوینی (۱۳۸۰ ق.) میرزاابوالقاسم الهی، آقا شیخ محمود حلبی (۱۳۷۶ ش.) و… آموخت در این سال‌ها نیز مقداری از معارف ناب قرآنی را از عالم ربّانی، آقامیرزا مهدی اصفهانی (۱۳۶۵ ق.) کسب کرد.
استاد می‌گوید: … می‌خواستم به مقام اجتهاد برسم ولی رضاخان مدارس را برچید و طلاّب را به نظام وظیفه برد یا آنکه مجبور کرد که هرکدام کسب و کار دیگری پیش بگیرند…»
پس از آن، شرایطی پیش آمد که وی در ادامه تحصیلات به مطالعه روی آورد و برای رفع پاره‌ای از اشکالات که در اثنای مطالعه پیش می‌آمد، به نزد استادان و عالمان می‌رفت و با طرح اشکالات خود، از راهنمایی و ارشاد آنان بهره‌مند می‌شد.
دانشور جوان مزینانی با استفاده از امکانات موجود مثل مدرسه و استاد و با به کارگیری استعداد و حافظه‌ای قوی، شوق و ذوق سرشار، با دلی محکم و اراده‌ای استوار و تحمّلی ستودنی، تمام سعی و تلاش خود را در جهت مطالعات وسیع و همه جانبه، کسب نظریات علمی و آشنایی با آرای جدید به کار برد و به قلّه‌های رفیع اطلاعات روز دست یافت و زمینه آمادگی تربیت دینی نسل جوان و دفاع را در سنگرهای عقل و علم، دین برای مقابله و رویارویی با دشمنان آگاه و ناآگاه در خود فراهم ساخت.
استاد پس از کسب دانش‌های مختلف و‌ اندوخته‌های مطالعاتی، بر آن شد تا بنا به روایت مشهور زَکاهُ العِلمِ نَشرُهُ و…»، برای ترویج و تبلیغ دینی، راه تعلیم و تربیت را با تدریس در پیش گیرد زیرا که در آن شرایط زمانی و مکانی، برای متعهد و روشنفکری همچون او، بهترین مکان، مدرسه و بهترین شغل، معلّمی بود. وی با این تشخیص درست، به پایگاه مدرسه و سنگر کلاس دست یافت و با عشق عمیقی که به تربیت نسل جوان داشت به تدریس تعلیمات دینی و دیگر آموزش‌های لازم برای دانش آموزان پرداخت، و کار تربیت دینی جوانان مشهد را در حالی که هیچ مجلسی و محفلی برای هدایتشان وجود نداشت و یا‌ اندک و غیر مناسب با افکار و روحیات آنان بود، آغاز کرد.
استاد شریعتی از سال ۱۳۰۹ش. ابتدا در مدرسه ملّی شرافت» مشهد، کار تدریس را آغاز کرد و چند سال بعد که صلاحیت علمی و شایستگی تدریس وی – به خاطر سابقه تدریس – از سوی اداره فرهنگ تایید شد و طبق مقررات اداری به طور رسمی استخدام گردید، در دبیرستان ابن یمین» هم به تدریس پرداخت. فعالیّت‌های ضمن تدریس وی، موجب شد که مسئولیت اداره هر دو نوبت روزانه و شبانه آن دبیرستان را به عهده بگیرد. وی علاوه بر تدریس و کارهای یاد شده، در دبیرستان شاه رضا»‌ی آن روز و دبیرستان فردوسی» نیز ساعاتی را به تدریس ادبیات و شرعیّات اختصاص داد.
به بیان خاطراتی کوتاه از آن دوره که استاد در یکی از نشست‌های خصوصی تعریف کرده، توجه کنید: … امّا فکر کردم در این راه – تعلیم و تدریس – بهتر می‌توان خدمت کرد پس معلّمی را انتخاب کردم…»
… صبح زود از منزل بیرون می‌آمدم سلامی به حضرت رضا (علیه‌السّلام) می‌دادم و از آن جا به درس مکاسب آقای سبزواری می‌رفتم و بعد از آنجا به مدرسه می‌رفتم. نه تنها نظامت (ناظم مدرسه است که در گذشته قسمتی از کارهای مدیر مدرسه را انجام می‌داد.) مدرسه، بلکه کفالت و اداره‌اش هم با من بود…»
… هنگامی که علی‌اصغر حکمت – وزیر وقت آموزش و پرورش – به مشهد آمد و از مدرسه‌ای که استاد شریعتی مدیریت آن را به عهده داشت، دیدن کرد، با تعجب و در مقام تحسین گفت: چنین مدرسه‌ای در انگلستان هم نیست…»
بعد از شهریور سال ۱۳۲۰ش. که تحوّلات و پیش آمدهای فراوانی در ایران بروز و ظهور کرد که یکی از آنها این بود که فضای ی برای فعالیّت گروه‌های مختلف ی، در سراسر کشور باز شد، تبلیغات ضدّ دینی و ضدّ خدایی در سطح فرهنگیان، دانشجویان، دانش آموزان، و… آغاز گردید. در مناطق شمالی کشور که زیر نفوذ اتّحاد جماهیر شوروی قرار داشت، حزب توده که از همه قوی‌تر بود و در شهرهای مشهد، کرمانشاه و همدان شعباتی دایر نموده بود، فعالیّت خود را شروع کرد. مبلّغان و طرفداران این حزب، با سردادن شعارهای شدید و داغ، با جاذبه‌های کاذب و دیگر گروه‌ها به شکل‌هایی دیگر، به جذب جوانان سرگشته و تحصیل کرده بی‌پناه پرداختند. صدها کتاب، مجله و رومه ترجمه شده را که حاوی سخنانی درباره مرام و مسلک حزب توده بود، در سطح دوره‌های متوسطه، دانش سرا، دانشگاه و… توزیع و منتشر کردند. در مقابل، دفاعیات و اقدامات مراکز دینی و عالمان هم کم نبود ولی درخور نیاز و جبران و مقابله نبود. در چنین روزگاری که حزب توده و دیگران، کمر همّت برای نابودی دین اسلام و فروختن وطن، بسته و به ویژه خطّه خراسان و جوانان آن‌جا را مورد هدف قرار داده بودند، استاد شریعتی برای دفاع از اسلام و اعتلای آن و حفظ وطن و بر ملا ساختن بطلان این‌گونه مرام‌ها و مسلک‌های پوشالی و شعارهای توخالی، فعالیّت‌های خود را دو چندان نمود. وی کلاس‌های تدریس را بیشتر در دانش سرای مشهد که یکی از مراکز فعالیّت حزب توده بود، قرار داد. معلّمان و شاگردان دانش‌سرا که در طول شبانه‌روز در آن‌جا بودند، از کلاس‌های درس استاد استفاده شایانی می‌بردند و گفته‌های استاد را می‌نوشتند. تاثیرات مثبت این دوره تدریس استاد، سبب شد که عدّه زیادی از جوانان فریب خورده، آگاه شوند و دست از آن مرام‌ها بردارند و به دین خدا روی آورند. این نخستین مرحله مبارزه استاد با توده‌ای‌ها بود و او در این جریان، کوشید تا بی‌پایگی و بی‌اساسی مرام کمونیسم و مارکسیسم را خوب نشان دهد.
فعالیّت‌های فرهنگی ـ دینی استاد، منحصر به کلاس‌های درس در آموزشگاه‌های متوسطه و دانشگاه نبود بلکه جلسات تفسیر قرآن کریم و سخنرانی‌های وی که پربارتر از کلاس‌ها بود و مورد استفاده عدّه بیشتری قرار می‌گرفت، به صورت سیّار در منازل برگزار می‌شد. مطالب اعتقادی و حقایق قرآنی، با زبانی ساده و جذّاب، برای نسل جوان، بیان و به پرسش‌ها و شبهات مطرح شده، پاسخ‌های کافی داده می‌شد و جلسات همواره پرر و شلوغ‌تر، با استقبال روبه‌رو می‌گردید. علاوه براین، با تغییراتی هم که بعد از اختناق حکومت رضاخان و آزاد شدن مراسم مذهبی در مردم و محافل دینی پیش آمده بود، و نسل جدید هم کم و بیش با فرهنگ‌ها و پیشرفت‌های صنعتی آشنا گشته بودند، به طور طبیعی عطش شدیدی در جامعه آن روز، نسبت به شناخت دین و شرکت در جلسات دینی به وجود آمده بود. در چنین وضع و شرایطی، استاد پیشنهاد داد تا محلی مناسب، برای تشکیل جلسات اجاره کردند و با نصب تابلوی کانون نشر حقایق اسلامی» بر بالای سر در آن مرکز تبلیغی و تعلیمی، فعالیّت‌های اسلامی استاد تمرکز یافت، و برنامه‌های یاد شده ادامه پیدا کرد و به قول استاد حکیمی با تاسیس کانون (در سال ۱۳۲۳ ش. در مشهد) استاد شریعتی توانست یکی از مدرسه‌های‌ اندیشه اسلامی را پی ریزد و بگستراند
برنامه‌های این مرکز، در شب‌های جمعه، تفسیر قرآن و در شب‌های شنبه، سخنرانی پیرامون نهج‌البلاغه بود و یک شب هم در وسط هفته، استاد عدّه‌ای از تحصیل کرده‌های سطح بالا را برای مباحثه و مناظره با کمونیست‌ها تعلیم می‌داد. سایر فعالیّت‌های دینی و مذهبی هم در مناسبت‌های مختلف انجام می‌شد و تا سال ۱۳۳۶ ش. ادامه داشت. با رویدادهای ی و اجتماعی‌ای که در این سال‌ها پیش آمد، کانون که از مراکز فعّال و حسّاس دینی و ی به شمار می‌رفت، از سوی رژیم پهلوی تعطیل گردید.
با تعطیل شدن کانون و بازداشت استاد و عدّه‌ای از یاران و همکاران وی، این فعالیّت‌ها متوقف شد. پس از آن، عالم بزرگ مشهد و مرجع تقلید بیدار شیعه، آیة‌الله سیّدمحمّد‌هادی میلانی، از استاد شریعتی خواست که مجالس تفسیر قرآن و سخنرانی‌های خود را در منزل وی شروع کند. با شروع برنامه‌ها، آیة‌الله میلانی، همانند قبل، از کانون حمایت و پشتیبانی می‌کرد، بعضی شب‌ها در مجلس شرکت می‌کرد. حدود سه سال، کانون در منزل وی برنامه داشت تا آن‌که در سال ۱۳۳۹ش. کانون با حمایت آیة‌الله میلانی گشایش یافت و فعالیّت‌ها ادامه پیدا کرد و از آن به بعد هم آیة‌الله میلانی در جلسات رسمی کانون چه در ساختمان اصلی و چه در جلسات تابستانی که در منازل اشخاص تشکیل می‌شد، شرکت می‌کرد
استاد شریعتی، بیش از ۶۰ سال به کار تدریس، تعلیم، سخنرانی و تالیف پرداخت و تا آن زمان که توان جسمی‌اش اجازه می‌داد، چشمش می‌دید و دستانش قدرت نوشتن و زبانش یارای تکلّم داشت، بهترین استفاده را از سلاح قلم و بیان کرد و در نشر حقایق تشیّع راستین، هیچ کوتاهی نورزید. و تا آخرین روزهای عمر بابرکتش، منزل او، مورد توجه اهل نظر و وجودش، شمع محفل دوستان و روشنفکران مذهبی بود. او که عمری را در شهر شهادت و در جوار آستان ملکوتی امام علی بن موسی‌الرضا (علیه‌السّلام) و با استمداد از انوار ولایت، به خدمات ثمر بخش و فرهنگ آفرین، در حوزه دین در جامعه اسلامی اشتغال ورزیده بود سرانجام در آخرین روزهای نخستین ماه بهار سال ۱۳۶۶ش. (۳۱/۱/۱۳۶۶) مرغ روحش از قفس آزاد شد و به جوار رحمت حق پرکشید. در مراسم تشییع و تدفین او، انبوهی از دانشوران، شاگردان، استادان و عالمان دینی خراسان شرکت کردند و پس از نماز و طواف، پیکرش را در جوار بقعه رضوی» در صحن آزادی»، حجره ۲۶ به خاک سپردند.
دکتر علی شریعتی مزینانی فرزند شایسته ی این مفسر عالیمقام قرآن کریم پدرش را نخستین استاد و مراد خویش می داند که شعله های بیقراری را ابتدا در روح و جان او برافروخت: پدرم نخستین سازنده ابعاد روحم، کسی که برای اولین بار، هم هنر فکر کردن را به من آموخت و هم فن، انسان بودن را.طعم آزادی،شرف،پاک دامنی،مناعت، استواری، ایمان و استقلال دل را، بی درنگ پس از آن که مادرم از شیرم گرفت، به کامم ریخت.پدرم نخستین بار مرا با کتاب هایش رفیق کرد.من از کودکی و از سال های نخستین دبستان، با رفقای پدرم- کتاب هایش-آشناشدم و مانوس. من در کتابخانه او که همه زندگی و خانواده اوست، بزرگ شدم و پروردم.»

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan



جشنواره غذای سالم در سومین روز از عید باستانی نوروز و با هماهنگی و مدیریت مدرسه شیخ قربانعلی شریعتی مزینان همراهی شورای اسلامی و دهیاری و مرکز خدمات جامع سلامت شهدای مزینان  در هیئت متحده حسینی برگزار شد
به گزارش شاهدان کویرمزینان؛ درحاشیه ی برگزاری این جشنواره ضمن اهدای جوایز به بانوان شرکت کننده با نصب بنری در هیئت حسینی توسط مدیر و کارکنان و معلمان و مربیان مدرسه شیخ قربانعلی شریعتی مزینان از خیرین و دست اندرکاران صندوق خیریه باب الاحسان مزینانی ها تجلیل شد.

صندوق خیریه باب الاحسان مزینانی ها به منظور ارتقای سطح علمی دانش آموزان با همکاری و همراهی خیرین اقدام به اجرای "طرح لبخند مهر" از ابتدای سال تحصیلی97-98 و توزیع اقلام ورزشی، لوازم التحریر،کتاب،فیلم، لباس، کفش و همچنین همکاری دربخش امور عمرانی مدرسه شیخ قربانعلی شریعتی مزینان و دیگر مدارس مزینان کرده است.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


نمایندگان مجمع طلاب و ون مزینان به همراه مهندس عبدالهی سرپرست فرمانداری شهرستان داورزن به همراه اعضای شورای اسلامی و دهیاری، پایگاه بسیج شهدای و مدیر مرکز بهداشت و سلامت شهدای مزینان از سالمندان مرکز جامع توانبخشی بهزیستی بازدید کردند.

در این بازدید که روز جمعه دوم فروردین و پس از برگزاری مراسم دعای ندبه صورت گرفت فرماندار داورزن و روجانیون مزینانی ضمن تبریک فرارسیدن عید نوروز با توزیع شیرینی از سالمندان دلجویی کردند.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan



همزمان با سالروز وفات حضرت زینب(س) و در دومین روز از عید نوروز مراسم دعای ندبه در مرکز جامع توانبخشی بهزیستی مزینان برگزار شد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان؛مجمع طلاب و ون مزینان در نوروز امسال(98) با همراهی شورای اسلامی و دهیاری ، پایگاه مقاومت بسیج شهدا و شاهدان کویرمزینان ویژه برنامه های فرهنگی ، مذهبی و ورزشی تحت عنوان "جشن شمیم بهار2" در مزینان اجرا کرد.

اولین برنامه و مراسم این جشن بزرگ "همایش پیاده روی خانوادگی ایمان، نشاط و سلامت" بود که روز جمعه دوم فروردین با حضور فرماندار و فرمانده بسیج ناحیه مقاومت داورزن و مردم قدرشناس مزینان در مرکز جامع توانبخشی مزینان برگزار شد.

در این مراسم علاوه بر قرائت دعای شریف ندبه و سخنرانی حجت الاسلام حاج شیخ رضا اسلامی و خانم فاطمه گلستانی مدیر عامل این مرکز و توضیحات حسین محمدی عضو شورای اسلامی مزینان به قید قرعه جوایزی به شرکت کنندگان اهدا شد.

با توجه به برودت هوا و بارش باران برنامه پیاده روی به منظور حفظ سلامت همشهریان حذف شد.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan



در اولین روز عید باستانی نوروز و فروردین98 طبق یک رسم قدیمی و سنت حسنه یاد درگذشگان و مسافران آسمانی که در سال 97 رخ در نقاب خاک کشیده اند گرامی داشته شد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان؛ در این مراسم که با حضور خانواده درگذشتگان مزینانی در هیئت حسینی مزینان برگزار شد مهندس علی رضا عبدالهی سرپرست فرمانداری شهرستان داورزن حجج اسلام حاج شیخ محمدتقی معلمی فر و حاج شیخ رضا اسلامی ، علی اکبر رضوانی پناه رییس شورای اسلامی مزینان و مهدی مزینانی آزاده رییس شورای اسلامی بخش مرکزی داورزن سخنرانی کردند.

شایان ذکر است؛ بنیانگذار این آیین زنده یاد حاج شیخ محمود شریعتی است و هماهنگی و مدیریت و اجرای این مراسم را فرهنگی سخنور محمد شریفی مزینانی برعهده دارد.


به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan



در چهارمین روز از آغاز بهار 98 مجمع طلاب و ون مزینان با دعوت از کارشناسان و مشاوران خبره ی حوزه و دانشگاه برنامه های متنوعی را برای سنین مختلف اجرا کرد.
به گزارش شاهدان کویرمزینان؛مجمع طلاب و ون مزینان که دومین جشنواره شمیم بهار2 را برنامه ریزی و در دستور کار خود قرار داد در چهارم فروردین با حضور دو هنرمند و کارشناس فرهنگی حوزه و دانشگاه حجت الاسلام مهاجری و شهرام تدین مراسم شاد و متنوع "فرزندان انقلاب" را با حضورکودکان و نوجوانان برگزار کرد .

در این مراسم که ازساعت ۱۰ صبح در هیئت حسینی مزینان برگزار شد ضمن اجرای برنامه های شاد و مسابقه ی فرهنگی، هنری و مذهبی هدایایی به شرکت کنندگان تقدیم شد.

برگزاری نمایشگاه کتاب با ده ها عنوان اثر داستانی و موضوعات مختلف یکی دیگر ازبرنامه های فرهنگی بود که توسط گروه کتاب مانا در حاشیه این مراسم انجام شد.



نمایش دهه شصتی ها با حضور هنرمندان و هنروران مزینانی دهه ی شصت و با استقبال ویژه شهروندان این خطه در مزینان اجرا شد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان؛در هشتمین روز از ماه فروردین 98 و در ادامه جشنواره شمیم بهار2 و به مناسبت روز ملی تآتر نمایش دهه شصتی ها با روایتی از هشت سال دفاع مقدس و یادی از شهیدان کهن دیار مزینان در هیئت حسینی به روی صحنه رفت.

در این نمایش که به همت مجمع طلاب و ون و همکاری پایگاه بسیج شهدا و شاهدان کویر و دهیاری مزینان اجرا شد و بازیگران دهه ی شصت مزینان و پس از سه دهه به روی صحنه رفت آقایان رمضانعلی عسکری، علی مزینانی عسکری،غلامحسین حاجی، مهدی مزینانی،هادی شهیدی،علی عسکری،حسین فطرتی،هادی مزینانی(روس)پوریا رسولی پور،ابراهیم محمدزاده و نوراله مزینانی به ایفای نقش پرداختند.

از دیگر برنامه های جالب توجه این نمایش تجلیل از کارگردان و هنرمند پیشکسوت حاج رمضانعلی عسکری بود که اولین نمایش و تآتر را در قبل و بعد از انقلاب نوشته و کارگردانی کرد و ضمن اجرای بخشی از خاطرات وی هدایایی به رسم یادبود تقدیم این هنرمند پیشکسوت شد.

پشتیبانی و صوت و انتخاب و پخش موسیقی این نمایش برعهده ی علی رضا و علی اصغر مزینانی (مهندس) از پیشکسوتان تعزیه خوانی مزینان بود.

بازیگران دهه شصتی ها همزمان با دفاع مقدس نمایش های جذابی مانند؛شیطان بزرگ، فلاکت و بیداری، صدام در دام ، داوطلب، حکیم باشی،روز اعزام، صدام جز خودکشی راه دیگر ندارد و چندین نمایش دیگر را در مزینان و روستاهای بخش داورزن و شهرستان سبزوار اجرا کردند که با گذشت 30سال هنوز خاطرات آن در اذهان باقی مانده و مردم به نیکی از این نمایش ها یاد می کنند.

عکس؛زهرا مزینانی عسکری

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan



مدیر فعالیت‌های داوطلبانه سازمان دانشجویان جهاد دانشگاهی گفت: دانشجویان با مطالعه و بررسی مدیریت آب، مدیریت پسماند و مدیریت اکوتوریسم می‌توانند ارزآوری خوبی برای کشور داشته باشند و شغل مناسبی برای خود ایجاد کنند، چرا که متاسفانه فارغ‌التحصیلان رشته‌های محیط زیست در راس بیکاران رشته‌های دانشگاهی هستند.

به گزارش ایسنا- منطقه خراسان، حسین شاکری مزینانی، در نشست منطقه‌ای باشگاه دانشجویان حامی محیط زیست و منابع طبیعی که در دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: در باشگاه دانشجویان حامی محیط زیست و منابع طبیعی سه کارگروه مدیریت آب، مدیریت پسماند و مدیریت اکوتوریسم ایجاد شد و با توجه به شرایط تحریمی که وجود دارد دانشجویان می‌توانند در این زمینه مطالعاتی داشته باشند و کارگروهی را فعال کنند که موجب شغل و درآمد برای آن‌ها شود.

وی با بیان اینکه باشگاه دانشجویان حامی محیط زیست و منابع طبیعی تاکنون چهار گردهمایی کشوری برگزار کرده است، افزود: به دلیل اینکه دانشجویان فعالیت‌های منسجمی انجام می‌دهند، این باشگاه را مطرح کردیم و تقریبا با 80 گروه کار خود را آغاز کرده و اکنون بالغ بر 420 انجمن و کانون دانشجویی وجود دارد که در کنار هم جمع شده‌ایم و فعالیت‌هایی را در این حوزه انجام می‌دهیم.

مزینانی عنوان کرد: دانشجویان باید با یکدیگر و با اعضای باشگاه تعامل بیشتری داشته باشند تا بتوانیم برنامه‌های تعریف‌شده‌ای مانند زیست‌بوم، طبیعت پاک، نشست‌های منطقه‌ای و رویدادهای کارآفرینی که از طرف سازمان است را با همکاری مسئولان استان‌ها پیش ببریم.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan



همزمان با چهارمین روز از فروردین 98 همایش خانواده، ایمان، نشاط و مهارت به همت مجمع طلاب و ون مزینان در مزینان برگزار شد.
به گزارش شاهدان کویرمزینان؛سومین برنامه جشنواره شمیم بهار2 با عنوان "همایش خانواده، ایمان، نشاط و مهارت"  با اجرای  دو هنرمند و کارشناس فرهنگی حوزه و دانشگاه حجت الاسلام مهاجری و شهرام تدین برگزار گردید .

در این مراسم که ازساعت 16 و با حضور خانواده ها به خصوص زوج های جوان در هیئت حسینی مزینان صورت گرفت جایگاه خانواده در دین اسلام تشریح و با برگزاری مسابقات فرهنگی هدایایی به شرکت کنندگان تقدیم شد.

تداوم برپایی نمایشگاه کتاب به همت گروه مانا از دیگر برنامه های این همایش بود که مورد استقبال خانواده ها واقع شد.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan



مجمع طلاب و ون مزینان در ادامه برگزاری جشنواره شمیم بهار 2 از برترین های فرهنگی،هنری، کارگری و کشاورزی مزینان تجلیل کرد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان؛یکی دیگر از برنامه های جالب توجه مجمع طلاب و ون مزینان تجلیل از افراد نمونه در مشاغل مختلف بود که به مناسبت تقارن دو بهار طبیعت و معنویت در شبهای عید نوروز و در مسجد جامع مزینان برگزار شد.

تجلیل از خانواده معزز سه شهیدحسینی مزینانی،مسجدی نمونه حاج حسین مزینانی شکروی، کاسب نمونه حاج اصغر مزینانی،جانباز نمونه رضا مزینانی(سالار)،کشاورزنمونه رضا مزینانی عسکری،بانوی نمونه فرهنگی حاجیه زهرا صانعی،قاری نمونه قرآن کریم علی رضا تاج مزینانی و هنرمند پیشکسوت رمضانعلی عسکری مزینانی از جمله افرادی بودند که به رسم یادبود هدایایی از طرف مجمع به آن ها تقدیم شد.

یکی دیگر از برنامه های جالب توجه این کار ارزنده فرهنگی تجلیل از شهروند نمونه ای بود که از دام اعتیاد رهایی یافته و بیش از ده سال است که باسلامت برای امرار معاش خانواده اش مشغول به کار می باشد.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


اولین دوره مسابقه اسب سواری در مزینان زادگاه فرزند شایسته کویر دکتر علی شریعتی مزینانی برگزار شد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان؛ مجمع طلاب و ون مزینان با همکاری شورای اسلامی و دهیاری  در ادامه جشنواره شمیم بهار 2 و در یازدهمین روز از نوروز 98 اولین دوره مسابقه اسب سواری را با حضور سوارکاران مزینانی و روستاهای همجوار در مسیر قنات و بوستان چشمه تا باغستان کهن دیار مزینان برگزار کرد.

در این دوره از مسابقات که با کارشناسی و داوری عبدالحسین محمدی مزینانی و علی اکبر رضوانی پناه و اجرای بسیارخوب مجری جوان و توانمند مزینانی صادق بشیره برگزار شد به نفرات اول تا سوم جوایزی از طرف مجمع طلاب و ون  اهدا گردید و به تمامی شرکت کنندگان نیز هدایایی از طرف شورای اسلامی و دهیاری تقدیم شد.

نفرات برتر این مسابقه که با دعوت و اطلاع رسانی شاهدان کویر مزینان مورد استقبال ویژه شهروندان قرار گرفت عبارتند از؛ نفر اول امیر ناطقی از مزینان نفر دوم علی زنده دلان از مزینان نفر سوم مجتبی ارفاقی از کلاته مزینان

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


تنها با خوانش تمامی اسناد می‌توان درباره شریعتی قضاوت منصفانه داشت احسان شریعتی می‌گوید: اینکه اسناد امنیتی مثل اسناد ساواک چقدر قابل اتکا هستند خود جای بحث دارد به ویژه آنکه در این اسناد حتی نام شریعتی به انحای گوناگون نوشته شده اعم از شریعتی، مزینانی و شریعتی مزینانی.

به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل ازخبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) مراسم معرفی و رونمایی کتاب شریعتی به روایت اسناد» چاپ مرکز اسناد انقلاب اسلامی بعدازظهر امروز (11 اردیبهشت ماه) در غرفه انجمن ناشران انقلاب اسلامی برگزار شد.
 
عبدالمجید معادی‌خواه در این نشست گفت: شریعتی از قله‌های مهم تاریخ انقلاب اسلامی است. ادبیات ساده‌ترین لایه برای شکوفایی استعدادهای او بود و نهایتا  ذوق و قریحه او را در عرصه‌های فلسفی و جامعه‌شناسی نیز شکوفا کرد. شریعتی به واسطه زندگی خانوادگی و پدرش، کمتر قشری از جامعه بود که تجربه نکرده باشد. پدرش محمدتقی شریعتی پایگاهی بود  که همه اقشار جامعه با او در ارتباط بودند و شخصیت شریعتی در چنین فضایی شکل گرفت و نهایتا نیز در دانشگاه‌های دنیا وارد حوزه جامعه‌شناسی شد.
 
او ادامه داد: محمدتقی شریعتی اگرچه لباس ت بر تن نداشت اما کمتر کسی است که اعتراف نکند که او در بحث فلسفه اسلامی و تاریخ اسلام تبحر داشته است. مجموعه این عوامل در کنار فرصت تاریخی انقلاب، شریعتی را به چهره‌ای ماندگار تبدیل کرد که شاید درک و شناخت ویژگی‌های او تنها با کلمات برای نسل جوان امروز ممکن نباشد.
 
معادی خواه سپس با اشاره به اینکه غروب زودهنگام شریعتی اجازه نداد تا از او پس از انقلاب نیز بهره ببریم، گفت: آثار او همچنان زنده هستند و خوشبختانه فرزندانش نیز به خوبی راه او را ادامه می‌دهند. از کارهای خوبی که مرکز اسناد انقلاب اسلامی انجام داده، همین انتشار اسناد مربوط به شریعتی است که قطعا می‌تواند کمک کند. چه آنهایی که با شریعتی سمپاتی دارند و چه آنهایی که از دیدگاه‌های او دور هستند، به قضاوت درستی از شریعتی برسند.
 
این پژوهشگر تاکید کرد: البته باید توجه داشته باشیم که اسناد تاریخی همچون اسناد ساواک باید در  بستر زمانی و شرایط خود تحلیل شود چرا که احتمالا یک فرد انقلابی سعی می‌کرده برای گمراه کردن نهادهای امنیتی، آدرس‌های غلط به آنها بدهند و به صرف آنچه که در اسناد این نهادها آمده، نمی‌توان کسی را قضاوت کرد. اساسا فهم آنچه که پشت ذهن نویسنده اسناد وجود دارد، ممکن نیست مگر با اجتهاد و تجربه و درنظر گرفتن فضای شکل‌گیری سند و روابط میان افراد درگیر در آن.
 
او متذکر شد: به طور منطقی نمی‌توان همه حقایق را از یک سند استخراج کرد اما اگر کسی غرض نداشته باشد، با در نظر گرفتن ابعاد مختلف یک سند می‌تواند  به حقیقت برسد.
 
این سپس درباره موضع‌گیری‌های متفاوتی که در قبال شریعتی وجود داشته، گفت: من در آن دوره طلبه جوانی بودم که به نوعی به طرفداری از شریعتی محکوم می‌شدم و اساسا نسل جوان حوزه و هوادار انقلاب سمپاتی یا حتی شیفتگی نسبت به شریعتی داشت. البته در بین علمای سنتی نیز نگاه‌های متضادی وجود داشت که بعضا با اتکا به گفتگوهای غرض‌آمیز و صرفا از روی احساس گفته می‌شد. شکی نیست که ساواک به عنوان بخشی از اهرم قدرت دستش برای زدن شریعتی باز بوده و به انواع ابزارها و تهمت‌ها اتکا می‌کرده است.
 
معادی‌خواه در ادامه تصریح کرد: با همه اینها اگر کسی بخواهد همه ابعاد و حقیقت را ببیند، می‌تواند آن را از دل مجموعه اسناد بیرون بکشد و ما هنوز باید کارهای زیادی در این زمینه بکنیم. خدمت شریعتی به اسلام بسیار حائز اهمیت است و این خدمت تا جایی بود که مارکسیست‌های متعصب دشمن شماره یک او شده بودند چرا که معتقد بودند شریعتی اجازه نمی‌دهد آنها نسل جوان را شکار کنند. هرچه هست پیدایش حسینیه ارشاد بی‌ارتباط با بن‌بست حرکت ی در ایران و روی آوردن فعالین به سمت کار فرهنگی نیست و شریعتی به عنوان یک معلم فرهنگ مورد توجه است.
 
احسان شریعتی نیز در این نشست گفت: پیش‌تر نیز چنین مجموعه‌ای البته به صورت مخدوش و گزینشی منتشر شده بود. قضاوت نهایی درباره اسناد مربوط به شریعتی با پژوهشگران است. پس از انقلاب که برای اولین بار با اسناد ساواک درباره شریعتی مواجه شدم گمان می‌کردیم که قرار است تمام این اسناد به زودی دراختیار همه مردم قرار بگیرد و خودمان اقدامی برای انتشار آنها نکردیم اما در دولت‌ بعدی که درخواست اسناد را داشتیم، باید برخی از آنها را انتخاب می‌کردیم تا کپی‌اش را در اختیار ما قرار بدهند.
 
شریعتی افزود: برخی از وقایع زندگی شریعتی تا امروز جزو مناقشات است مثل نحوه خروج او از کشور و امیدواریم روزی با انتشار همه اسناد مربوطه و تحلیل علمی و پژوهشی روی آنها روایت کاملی از زندگی و شخصیت شریعتی به دست بیاوریم. اینکه اسناد امنیتی مثل اسناد ساواک چقدر قابل اتکا هستند خود جای بحث دارد به ویژه آنکه در این اسناد حتی نام شریعتی به انحای گوناگون نوشته شده اعم از شریعتی، مزینانی و شریعتی مزینانی. طبعا شریعتی نیز تصویر روشنی از برنامه‌ها و اهداف خود به ساواک نمی‌‌داده و سعی در گمراهی آنها داشته است.
 
این استاد دانشگاه در ادامه تاکید کرد: با این تفسیر پس اسناد به چه کاری می‌آید که باید گفت سند تاریخی از نظر علم تاریخ مهم است چرا که روایتی است از وقایعی که در یک زمان و مکان واقعی اتفاق افتاده است. در ثانی این اسناد تنها اسناد رده‌های میانی و پایین ساواک است و ما هنوز دسترسی به اسناد رده‌های بالای ساواک نداریم. از این قضیه هم نباید غافل باشیم که با ضدیت با شریعتی و برای زدن او ساواک حتی دست به سندسازی علیه او نیز زده بود و ما بسیاری از این دستکاری‌ها را باید از دل اسناد بیرون بکشیم و تنها با دسترسی به همه اسناد است که می‌توان به حقیقت رسید.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


نگذاشتیم نوسانات ارز در بودجه طرح تاپ تاثیر بگذارد

احسان خزاعی گفت که سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی نگذاشت که نوسانات ارز در بودجه طرح تاپ (طرح حمایت از ترجمه آثار ایرانی به زبان‌های دیگر) تاثیر بگذارد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان؛ احسان خزاعی(مزینانی)، معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان فرهنگ ارتباطات اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار مهر، درباره میزان تحقق بودجه سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در طول سال گذشته به ویژه در دوران نوسانات قیمت ارز در کشور، اظهار کرد: کار فرهنگی اامات خود را دارد و باید برای انجام آن مقدماتش فراهم شود. پیشبرد برنامه‌های فرهنگی صرفاً محدود به بودجه نیست. بسیاری از روابط فرهنگی ما در خارج از کشور با افرادی است که به صورت خودجوش و عاشقانه و صرفاً بر اثر علاقه خود به فرهنگ ایرانی و بدون هیچ چشمداشتی به فعالیت می‌پردازند.

وی افزود: می‌توانم به شما مترجمانی را معرفی کنم که بدون آنکه از طرف ایرانی سفارشی گرفته باشند، متون ادبیات کلاسیک ایران مانند شاهنامه، بوستان و گلستان سعدی و… را در حوزه ادبیات کلاسیک ترجمه کرده‌اند. حتی مترجمانی اشعار امام خمینی (ره) را ترجمه کرده و بدون چشمداشتی برای انتشار در کشور خود آن را اهدا کردند. در برخی از کشورها، رایزنی‌های فرهنگی از مشارکت‌های مالی و غیر مالی کشور میزبان استفاده می‌کنند، بنابراین انجام کار فرهنگی فقط منحصر به تأمین بودجه نیست، اما به هر حال در توسعه روابط فرهنگی با برخی از کشورهای جهان که توانایی مالی‌شان کم است، نیازمند بودجه و اعتبار هستیم.

خزاعی ادامه داد: بخش‌های مختلف دولت محترم، هم در سازمان برنامه و بودجه و هم در وزارت امور اقتصادی و دارایی همیشه سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی را در اولویت بودجه قرار داده است. همچنین بانک مرکزی نیز همیشه ما را در اولویت قرار داده است، هرچند که مشکلاتی را در زمینه تأمین ارز داریم.

رایزنی‌های فرهنگی گرفتن مشارکت از نهادهای بومی را در دستور کار دارند

معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی همچنین به تأثیر نوسانات ارزی بر فعالیت‌های این سازمان اشاره کرد و گفت: بالا رفتن قیمت ارز همیشه سازمان را اذیت کرده و در تنگنا گذاشته است؛ این موضوع توان بودجه‌ای ما را پایین می‌آورد. همه مطلع هستند که بودجه کلیه دستگاه‌ها به ریال هست اما هزینه‌های سازمان‌هایی که کار بین المللی می‌کنند مثل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به ارز است، بنابراین وقتی نرخ ارز بالا برود ما در تأمین آن دچار مشکل شده و توان اجرایی ما پایین می‌آید.

رایزن فرهنگی اسبق ایران در گرجستان اضافه کرد: به عنوان مثال ما اگر بخواهیم در کشور دیگری یک نمایشگاه از دستاوردهای فرهنگی کشورمان برپا کنیم، هزینه‌های بسیاری اعم از رفت و آمد به آن کشور، حمل و نقل موماتی که باید در نمایشگاه وجود داشته باشد، چاپ کارت دعوت به نمایشگاه، هزینه‌های پذیرایی و… دارد و همه آنها به ارز باید پرداخت شود. با این اوصاف امیدوارم بتوانیم در شرایط کنونی کشور برنامه‌هایمان را تداوم دهیم و در معرفی فرهنگ ایرانی – اسلامی به جهانیان کماکان ثابت قدم باشیم.

خزاعی همچنین به برنامه ویژه رایزنی‌های فرهنگی ایران در دیگر کشورها پس از نوسانات ارزی در ایران اشاره کرد و ادامه داد: رایزنی‌های فرهنگی ایران در کشورهای مختلف از سال گذشته که مشکلات ارز در ایران بیشتر از گذشته شد، گرفتن مشارکت از نهادهای فرهنگی بومی آن کشورها و بهره مندی از ایرانیان مقیم خارج از کشور و همچنین علاقه‌مندان به فرهنگ و تمدن ایران و اسلام را در دستور کار قرار دادند. به عبارتی تأمین بودجه برخی از برنامه‌های فرهنگی رایزنی‌ها از طریق همیاری انجام شده است.

بودجه طرح تاپ محقق شده است

سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی چند سالی است که در قالب طرح تاپ از ترجمه آثار فاخر فارسی به دیگر زبان‌ها در سطح جهان حمایت می‌کند. این طرح نهضتی را در ترجمه آثار فرهنگ ایرانی و اسلامی به سایر زبان‌ها موجب شده و ناشران مطرح کشورها حاضرند در قالب این طرح در زمینه انتشار ترجمه‌ها با سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی مشارکت کرده و هزینه‌های انتشار را خود تقبل می‌کنند. خزاعی در بخش دیگری از این گفت‌وگو درباره میزان تحقق بودجه طرح تاپ نیز اشاره کرد: طرح تاپ، ایده بسیار فوق‌العاده‌ای بود که توسط سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی طراحی و اجرا شد. این طرح پس از اجرا تحولی را در حوزه ترجمه و نشر در خارج از کشور ایجاد کرد و حاصل اجرای آن تاکنون ترجمه و انتشار کتب به زبان‌های مختلف بوده که بیش از ۲۰۰ عنوان از آنها در غرفه سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در سی و دومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران برای ایرانیان نیز به نمایش گذاشته شدند.

وی افزود: به صورت کلی عرض می‌کنم که تاکنون هیچ درخواستی برای اجرای طرح تاپ نبوده که عملیاتی نشود. علیرغم تمام محدودیت‌هایی که در بودجه داشته و داریم، اما طرح تاپ برای ما در اولویت کاری قرار دارد و همه درخواست‌ها و برنامه‌ها را عملیاتی می‌کنیم. حتی پیش آمده که ما بودجه را از جای دیگر یا از مرکز دیگری در سازمان تأمین کرده و تا اجرای درخواستی برای ترجمه یک کتاب در قالب این طرح را عملیاتی کنیم. ما به طرح تاپ اعتقاد داریم و تمام تلاش‌مان را می‌کنیم تا محدودیت‌های مالی انجام این طرح موفق را متوقف نکند.

جمع آوری کمک برای سیل‌زدگان داخل کشور توسط رایزنی‌های فرهنگی

خزاعی در بخش دیگری از این گفت‌وگو به جمع آوری کمک برای هم‌وطنانی که در رخداد وقوع سیل در برخی از استان‌های کشور در فروردین گذشته دچار خسارت شدند، اشاره کرد و گفت: مقام معظم رهبری پس از رخداد سیل در فروردین کمک به سیل زدگان را وظیفه همه مردم دانستند و بر آن تاکید کردند. به همین دلیل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در ایام تعطیلات عید نوروز دستورالعملی را برای دریافت کمک‌های بشردوستانه به سیل زدگان ایرانی، تهیه و به رایزنی‌های فرهنگی ایران در سایر کشورها ابلاغ کرد.

 معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی اضافه کرد: در آن دستورالعمل به رایزنی‌های فرهنگی ابلاغ شده بود که در کشور محل خدمت خود فراخوانی عمومی را در سایت‌ها و نشریات منتشر کرده و از هم‌وطنان ایرانی ساکن در آن کشورها درخواست کمک کنند. همچنین در اعیاد شعبانیه هم رایزنی‌های فرهنگی جشن‌ها و مراسم‌هایی را برگزار کرده که در حاشیه آنها توانستند کمک‌های مردمی بسیاری را جذب کنند. به عنوان مثال وابستگی فرهنگی ایران در لاهور پاکستان گزارش داد که شیعیان پاکستانی در کمک به خسارت دیدگاه سیل در ایران شور و شوق زیادی از خود نشان دادند و همچنین رایزنی فرهنگی ایران در عراق توانست بیش از ۲۱۰ کامیون از کمک‌های مردمی عراق را برای ارسال به استان خوزستان سازماندهی کند.

کمک دور از انتظار ایرانیان ساکن آلمان به خسارت دیدگان سیل نوروزی

وی همچنین درباره کمک زیاد و دور از انتظار ایرانیان ساکن در آلمان به خسارت دیدگان سیل نوروزی در چند استان کشور اشاره کرد و گفت: رایزنی فرهنگی ایران در آلمان اقدامات ارزنده‌ای را در جمع آوری کمک به سیل زدگان انجام داد. در برلین جمعیتی از ایرانیان زندگی می‌کنند و ما این شهر را به عنوان مرکز جمع آوری کمک‌های مردمی در اروپای غربی قرار دادیم.

خزاعی گفت: کمک‌های مردم این منطقه هم به صورت نقدی بود و هم اعطای اجناسی چون پتو، لباس، دارو، اقلام توانبخشی مانند واکر و… صحنه‌های قشنگی را در ایام جمع آوری آنها شاهد بودیم که خوشبختانه تصویربرداری هم شد. به عنوان مثال کودکی به محل رایزنی فرهنگی آمد و قلکش را که محتوی ۱۵۰ یورو بود به هموطنان اهدا کرد. در کنار این کمک‌ها در حدود دو کانتینر اقلام فرهنگی نیز جمع آوری شد که ما برای رساندن همه آنها به استان‌های سیل زده با جمعیت هلال احمر هماهنگ شدیم.

وی در پایان با اشاره به این نکته که جمع آوری کمک برای هم‌وطنان خسارت دیده در حادثه سیل در مدل کاری سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی نبوده است، گفت: با این اوصاف اما جمع آوری کمک‌های مردمی از خارج از کشور و ارسال آن به استان‌های سیل زده را ادامه خواهیم داد. ارائه این کمک‌ها توسط ایرانیان ساکن خارج از کشور، دانشجویان ایرانی، شهروندان دیگر کشورها که علاقه‌مند به ایران هستند و… دلگرمی بسیاری را برای ما موجب شد و قطعاً هم برای هموطنان خسارت دیده در حادثه سیل دلگرمی است.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan




به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از ایلنا، به مناسبت ماه مبارک رمضان یک دوره مسابقات شنا بانوان ۲۹ و ۳۱ اردیبهشت در مجموعه استخرکرانه کیش برگزار شد و  ۱۰۲ شناگر  در ۷ رده سنی و ماده های ۲۵، ۵۰ و ۱۰۰ متر آزاد و ۵۰  متر قورباغه به مصاف هم رفتند.

در این مسابقات نوجوان ورزشکار کهن دیار مزینان مریم مزینانی در ۵۰ مترقورباغه رده سنی ۱۵ تا ۱۷ سال موفق به کسب عنوان نایب قهرمانی شد و در ۱۰۰ متر آزاد مدال برنز را از آن خود کرد.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan



                                                                                                                                     همزمان با شب شهادت مولای متقیان حضرت علی علیه السلام یادواره شهدای مزینان در مهدیه مزینانی های مقیم تهران برگزار شد.

در این مراسم باشکوه دو شهید گمنام تازه تفحص شده در منطقه عملیاتی رمضان و والفجر۸  میهمان قدر نشینان مزینانی بودند.

مزینان زادگاه دکتر علی شریعتی و از توابع شهرستان داورزن و در هشتاد کیلومتری شهرستان سبزوار واقع شده و بیش از هفتاد شهید و ده ها ایثارگر و آزاده و جانباز در راه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس تقدیم نظام والای جمهوری اسلامی کرده است

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


مدت هاست بحث بر سر افزایش قیمت  کاغذ و تعطیلی برخی نشریات به دلیل کمبود کاغذ موجود در بازار، رسانه ای شده است .امروز علی مزینانی مدیر عامل رومه هفت صبح در رشته توییتی به افشای برخی اطلاعات درباره یک شرکت وارد کننده کاغذ برای رومه ها  پرداخت که چطور با ارز دولتی به تهیه واردات کاغذ برای رومه ها مشغول بوده نه خمیر کاغذ و در قالب یک شرکت وارد کننده، کاغذ را به شبه رومه ها می فروشد.

به گزارش شاهدان کویر مزینانی ، علی مزینانی مدیرعامل رومه هفت صبح در توییتر خود مدعی شد: رومه همشهری به دلیل عدم وجود کاغذ در آستانه عدم انتشار است .در این رشته توییت داستان عجیبی را افشا می کنم از ۲۰۰۰ تن کاغذ که به نام رومه همشهری با دلار ۴۲۰۰ وارد شد ولی تحویل این رومه نشد و الان فقط ۱۱۰۰ تن از آن باقیمانده است و باقی آن در بازار آزاد به فروش رفته است.

چوکا مخفف شرکت چوب و کاغذ مازندران است که ۵۸ درصد سهام آن متعلق به بانک ملی است و ۴۲ درصد آن مربوط به سازمان تامین اجتماعی.این کارخانه با ۶۰۰ میلیون دلار ارز دولتی ساخته شد و ادعا دارد سالیانه ۱۷۰ هزار تن کاغذ تولید می کند که ۹۰ هزار تن آن کاغذ رومه است.

این کارخانه ظرف دو سال گذشته لاین یک خود را که مختص تولید کاغذ رومه است برای کسب سود بیشتر برای تولید کاغذ صنعتی استفاده و عملا تولید کاغذ رومه را صفر کرده است.دوبهانه بزرگ این شرکت: ۱.واردات خمیر کاغذ.۲.تامین چوب مورد نیاز با توجه به ممنوعیت بهره برداری از جنگل بوده.

جالب اینکه این شرکت در سال ۹۷ معادل یک میلیون و ۶۰۰ هزار یورو مطابق لیست بانک مرکزی ارز دولتی گرفته که طبیعتا باید صرف خرید خمیر کاغذ می شد و با همان مقدار بهره برداری از چوب جنگل که برای تولید لاینرو کاغذ صنعتی استفاده شد می توانست کاغذ رومه تولید کند که چنین کاری نکرد.در عوض این شرکت به جای تولید، به عنوان یک وارد کننده کاغذ با رومه همشهری برای واردات ۲۰۰۰تن کاغذ رومه از یک برند نروژی به توافق رسید.که اگر هر تن کاغذ را ۸۰۰ یورو در نظر بگیریم یعنی همان ارز دولتی که گرفته پس ارز دولتی سال ۹۷ صرف واردات کاغذ شده نه خمیر کاغد.

داستان جالب تر اینکه به دلایل نامعلوم مدیران وقت رومه همشهری در تامین ریالی کاغذ تعلل می کنند و این شرکت، کاغذ را وارد می کنند و تحویل همشهری نمی دهد. عرض این کاغذ مطابق با درخواست همشهری ۷۰ و ۱۰۰ سانت بوده و هنوز ۱۱۰۰ تن از این کاغذ همین الان در انبار الوندنو موجود است.

شرکت چوکا باید این کاغذ را با قیمت حداکثر ۵۱۰۰ تومان به رومه ها و نشریات می فروخت؛ آیا این اتفاق افتاده؟! خیر ابتدا پیشنهاد فروش کل محموله به یک چاپخانه شد که البته مدیر چاپخانه زیر بار مسئولیت آن نرفت و فروش خرد این کاغذها با قیمت آزاد از طریق یک شرکت تعاونی انجام شد.

معلوم نیست ما به التفاوت قیمت کاغذ آزاد تا قیمت دولتی به چه حسابی واریز می شود ولی مطمئن باشید شرکت با قیمت دولتی فاکتور داده است و گیرندگان آن هم انبوه شبه رومه هایی بوده اند که منتشر نمی شوند اما جای خوبی هستند برای کاغذشویی.

در این مدت تنها رومه خراسان احتمالا با تهدید توانسته از شرکت چوکا ۵۰ تن از این کاغذ را با نرخ دولتی بگیرد و مابقی با نرخ آزاد فروخته شده است. یعنی تولیدکننده کاغذ ایرانی خود وارد کننده شده آن هم از نوع مختل کننده بازار کاغذ.

جالب تر اینکه دو هفته پیش، نماینده این شرکت پیشنهاد فروش همان کاغذ را به رومه همشهری می دهد با قیمت ۱۸ هزار تومان! من به واسطه یکی از رانندگان حمل کاغذ متوجه وجود دپوی کاغذ در انبارالوند نو شدم. چون از همین انبار برای رومه هفت صبح استفاده می کنیم.

طی هفته گذشته به صورت پیامکی برای معاون مطبوعاتی و دکتر انتظامی دبیر کارگروه کاغذ ارشاد پیامک دادم که داستان ۱۱۰۰ تن کاغذ را بگویم. هنوز نه تماسی و نه دیداری از آن ها نداشته ام. از مدیران خود شرکت چوب و کاغذ مازندران هم توضیح خواستم که آن ها هم جوابی ندادند.

چرا یک شرکت تولید کننده وارد کننده شده است؟ چرا صدای رومه همشهری، معاونت مطبوعاتی و دبیر کارگروه کاغذ در این مدت درنیامده است خدا می داند. چون درباره وجود این دپوی کاغذ همه می دانند اما هیچ کس کاری نمی کند.

منبع؛شفقنا

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan



به گزارش شاهدان کویرمزینان، کتاب تئاتر تماشایی و تماشاگران اعصاب‌خردکن» نوشته ریچل رایت به‌تازگی با ترجمه محمود مزینانی توسط نشر پیدایش منتشر و راهی بازار نشر شده است.

این کتاب یکی از عناوین مجموعه دانش ترسناک» است که چند روز پیش کتاب هنر هول‌آور» نوشته مایکل کاکس با ترجمه همین مترجم از آن منتشر شد. ۵ کتابی که پیش‌تر در قالب مجموعه دانش ترسناک» توسط پیدایش چاپ شده‌اند، به این ترتیب‌اند: روبات‌های آشوبگر، کهکشان سرگیجه‌آور، سینمای پر زرق و برق، ریاضیات خفن، دایناسورهای گوربه‌گورشده.

نویسنده کتاب تئاتر تماشایی و تماشاگران اعصاب‌خردکن» با لحن طنز و چارچوب آثار ادبیات ترسناک، تاریخ تئاتر را به‌طور فشرده برای نوجوانان روایت کرده است. او در این کتاب از نمایشنامه بدون دیالوگ و بازیگران بدون لباس می‌گوید تا بازیگر زنی که شب‌ها در یک تابوت می‌خوابید یا نمایشنامه‌نویسی که پیرنگ خود را گم کرد و کارگردانی با تمام استعدادهای یک چوب خشک.

عناوین اصلی این کتاب به‌ترتیب عبارت‌اند از:

از اینجا شروع کنید، تاریخچه تئاتر، تراژدی‌های غم‌انگیز و کمدی‌های دل‌انگیز، اعمال وحشت‌انگیز و مبارزه‌های دلهره‌آور، آماده‌سازی صحنه، کت‌های الکی و صورت‌های رنگی، چراغ‌ها روشن می‌شوند اما آیا کسی می‌تواند بازیگران را ببیند؟، صداها خاموش، جلوه‌های تماشایی، نمایشنامه‌نویسان و پیرنگ‌های پررنگشان، کارگردانان پرتوقع، بازیگری، تماشاگران اعصاب‌خردکن، نزدیکی‌های پایان، لغت‌نامه تئاتری.

ریچل رایت جملات ابتدایی کتابش را از بخش از اینجا شروع کنید» این‌چنین شروع می‌کند: تا حالا شده وسط تماشای یک نمایش توی دلتان بگویید: بخشکی شانس! چه گناهی کردم که مجبورم بنشینم و این کپه آشغال را تماشا کنم؟» حق با شماست، بعضی وقت‌ها تماشای یک تئاتر می‌تواند به اندازه باز کردن چاه فاضلابی که گیر دارد حال آدم را بگیرد. اما در مقابل هر نمایشنامه مسخره‌ای که نوشته می‌شود و هر نمایش مزخرفی که به صحنه برده می‌شود، نمایش‌های بی‌شمار دیگری هستند که هیجان‌آور، تکان‌دهنده، جالب و سرگرم‌کننده‌اند.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

گاهی اوقات بازیگران مجبورند اجزای چهره مصنوعی را مثل گریم به چهره بچسبانند تا آنها را به شکل شخصیتی که می‌خواهند بازی کنند در آورد. گذاشتن بینی‌های مصنوعی، جای زخم‌ها و صورت‌های ساخته‌شده از لاتکس لاستیک‌مانند همیشه کار سرگرم‌کننده و باحالی نیست. او از همه اینکه درست کردن اجزای چهره مصنوعی زمانبر است. (کار گذاشتن کلاه‌گیس و دماغ مصنوعی که مایکل کرافورد بازیگر را در سال ۱۹۸۶ به شخصیت خود در شبح اپرا تبدیل می‌کرد دو ساعت وقت می‌گرفت.) بگذریم که معروف است خیلی وقت‌ها پیش می‌آید که دماغ‌ها و جای زخم‌های مصنوعی در زمان اجرا از صورت جدا می‌شوند. (دماغ مصنوعی که اورسون و بازیگر در اجرای سال ۱۹۵۵ موبی‌دیک» استفاده می‌کرد نیمه‌های نمایش جدا شد و به زمین افتاد. خوشبختانه اورسون از این اتفاق خیلی دست و پایش را گم نکرد. او خیلی راحت با یک لگد دماغ جدا شده را به طرف تماشاگران پرت کرد و به بازی‌اش ادامه داد.)

معمولاً فقط شخصیت‌های داستانی نیستند که روی صحنه گریم می‌شوند. بازیگرانی که بیشتر شخصیت‌های معمولی را بازی می‌کنند نیز برای آنکه چهره‌هایشان در زیر نور شدید نورافکن‌ها حالت غیرطبیعی پیدا نکند گریم می‌شوند. بازیگران جوانی که نقش شخصیت‌های پیرتر را بازی می‌کنند هم گریم می‌شوند تا در خطوط چهره و پستی و بلندی‌های صورتشان اغراق شود.

این کتاب با ۱۴۶ صفحه مصور، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۸ هزار تومان منتشر شده است.

منبع؛خبرگزاری مهر

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


مراسم چهل و دومین سالگرد عروج معلم شهید انقلاب دکتر علی شریعتی مزینانی روز چهارشنبه 29 خرداد همزمان با سالروز شهادت این فرزند شایسته کویر در زادگاهش مزینان برگزار می شود.

به گزارش شاهدان کویرمزینان؛ مردم قدرشناس مزینان از اولین روزهای شهادت علی پسر مزینان یاد و نام اسطوره ی کویر خود را گرامی داشته و هر سال در روز پرواز آسمانی او مراسم بزرگداشتی را برگزار می نمایند. مراسمی که خاص کویر نشینان و همان محل هبوط شریعتی است که از آن به عنوان نیستان خویش یاد می کند. این مردم که خود را عاشق و دوستدار علی می دانند و همه جا به نام او افتخار می کنند تمامی هزینه های مراسم را خود بر عهده گرفته و هیچ توقعی برای حضور مقامات و رجال ی ندارند اما اگر میهمانی بر آن ها وارد شود چه دولتی و یا ی و یا عام پذیرایش هستند و از دل و جان اکرامش می کنند.

امسال نیز بنا به گفته علی اکبر رضوان پناه رییس شورای اسلامی مزینان همزمان با سالروز شهادت معلم شهید انقلاب دکتر علی شریعتی مزینانی مراسم بزرگداشتی با حضور علاقه مندان و دوستداران شریعتی به همت شورای اسلامی و دهیاری و ستاد مردمی مزینان از ساعت 10 صبح تا 12:30 روز چهارشنبه 29 خرداد در هیئت ابوالفضلی مزینان برگزار می شود.

در این مراسم یاد دکتر پوران شریعت رضوی همسر بزرگوار دکترعلی شریعتی مزینانی که بهمن ماه سال 97 دارفانی را وداع گفت گرامی داشته می شود.

حسین مقصودی و رمضانعلی سبحانی فر دو نماینده مردم شریف سبزوار بزرگ در مجلس شورای اسلامی از حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این مراسم خبر داده اند.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan



آیین نکوداشت چهل و دومین سالگرد عروج فرزند شایسته کویرمزینان دکتر علی شریعتی مزینانی روز چهارشنبه 29 خرداد 1398 در زادگاهش مزینان برگزار شد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان؛ مراسم چهل و دومین سالگرد شهادت معلم شهید انقلاب دکتر علی شریعتی مزینانی  به همت ستاد مردمی و شورای اسلامی مزینان و با حضور مردم قدرشناس خطه ی کویر و مقامات محلی و کشوری برگزار شد.

قرائت پیام وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی توسط علی اکبر رضوانی پناه رییس شورای اسلامی و تقدیر و تشکر حسین محمدی سخنگوی شورای اسلامی مزینان و سخنرانی دکتر محمود صادقی نماینده مردم تهران از جمله برنامه های این مراسم باشکوه شمع سوز کویر بود.

در این مراسم مهندس عبداللهی سرپرست فرمانداری داورزن، محمود صادقی نماینده مردم تهران و جمعی از اساتید و دانشجویان دانشگاه های استان خراسان رضوی حضور داشتند.

دکتر سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی طی پیامی از دست اندرکاران مراسم چهل و دومین سالگرد این فرزند شایسته کویر تقدیر و تشکر کرد متن این پیام که توسط علی اکبر رضوانی پناه رییس شورای اسلامی قرائت شد آمده است:

بسم­ الله الرحمن الرحیم»

چهل و دو سال از درگذشت استاد فقید، دکتر علی شریعتی می­ گذرد. سالروز بزرگداشت فرزند مزینان، فرصت مغتنمی است تا با پرداختن به ابعاد و اضلاع اندیشه این سرمایه فرهنگی و ملی معاصر، تجربه گران‌سنگ او را در جامعه امروز و در مواجهه با مسائل و نیازهای این زمان به کار گیریم.

شریعتی اندیشمند دردمند بود که میان روشنفکری و دینداری پیوندی کاربردی ایجاد کرد. نه روشنفکری او بهانه ­ای برای دین­گریزی شد و نه دینداری او زمینه ­ای برای تحجر فراهم آورد. او نقاط اشتراک روشنی میان روشنفکری و دینداری را ترسیم کرد و هم­نشینی و تعامل این دو را رونق بخشید. در عین حال با نگاه انتقادی به هر دو عرصه، با بیان شیوا و مؤثر توانست با زبان مردم زمان خود و نیازهای زمانه سخن بگوید.

او هم با دردهای جامعه پیوند داشت و هم از تحولات جهانی مطلع بود. این ویژگی برجسته در اندیشه دکتر شریعتی، موجب شد تا پنجره­‌هایی نو در مقابل دیدگان مردم ستمدیده آن زمان گشوده شود و از این رو انسان­‌های دغدغه­‌مند پر­شماری در گفتمان شریعتی خود را باز ­یافتند.

اندیشه و تجربه دکتر شریعتی محدود به یک دوره تاریخی نیست، همچنان که آوازه و شهرت او محصور به ایران و مرزهای جغرافیایی آن نمانده است.

با قدردانی از دست­اندرکاران و برگزارکنندگان این نشست ارزشمند، از خداوند منّان توفیق تأمل و تفکر بیشتر در اندیشه­‌های خردورزان دین­مدار و دلسوزان این مرز و بوم و کاربست تجربه­‌های گران­ آن بزرگواران در مسیر پیشرفت و تعالی ایران اسلامی را مسألت می ­نمایم.»

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan



محمود مزینانی، تحلیلگر مدیریت و بانکداری در یادداشتی به بررسی رویکردهای جدید مشتری‌مداری در نظانم بانکی پرداخته و راهکارهایی را برای اصلاح رویه‌های موجود و حرکت به سوی فنآوری‌های جدید در حوزه بانکداری، ارائه داده است.


اگرچه بانک‌ها در تماس با فن‌آوری‌های نوین و به‌کارگیری آن، دچار چالش‌های مداوم هستند لیکن این  موضوع می‌تواند منجر به عرضه محصولات جدید شود، که البته موفقیت در آن وابسته به "بهبود تجربه مشتری" است.
رویکرد بهبود تجربه مشتری در صنعت خدمات (در این یادداشت خدمات بانکی) و اامات فنی و انسانی آن، می‌تواند ترسیم‌کننده راهبرد بانک‌ها در دوره پیش رو هم باشد.
تجربه مشتری نگاه به تمامی مسیرهای اخذ خدمت  و تعامل فی‌مابین بانک و مشتری شامل تارگاه، شبکه اجتماعی، تلفن‌بانک، همراه بانک، اینترنت بانک، حسابداری شخصی، و. دارد که در آن باید هر بخش و خدمت، روایت منسجمی از کل و سایر اجزاء داشته و رضایت او را کسب کند.
در بازاریابی تک‌به‌تک و عناوینی از این دست، تمرکز بر برخورد متفاوت با هر مشتری، بر پایه اطلاعات رفتار مالی و پولی مشتری است که هدف نهایی آن، افزایش نرخ سود حاصل از مشتری و تداوم تقاضای خدمات، با ایجاد روابط پایدار به‌خصوص طبقه مشتریان بزرگ و سودآور است.
در این راه بانک‌ها نیازمند ایجاد برخی تغییرات و انجام برنامه‌ریزی‌های جدید هستند زیرا شرکت‌های نوپای مالی عناصر ذاتی احتیاط و بروکراسی سازمانی بانک‌ها را ندارند و می‌توانند محصولات مالی را مطابق نیاز بازار از نو طراحی کنند و پارادایم حاکم بر بازار پول و سرمایه را، حتی با مقاومت‌های نهادی، تغییر داده و به‌عنوان رقیب ایفای نقش کنند؛ در این شرایط بانک‌ها می‌توانند با استفاده از مزیت اندازه، قدرت سرمایه‌گذاری و وظایف و اختیارات قانونی، ضمن قبول تغییرات، سهم بازار خود را حفظ کنند.
در ایجاد تجربه‌ای موفق برای مشتری که اهرم رشد بانک نیز می‌تواند باشد سه راهبرد کوتاه‌مدت و "آغازگر" پیشنهاد می‌شود که عبارت‌اند از:
1)     سازمان‌دهی مجدد در بخش فن‌آوری
2)     یکپارچه‌سازی
3)     طراحی از صفر
سازمان‌دهی مجدد در بخش فن‌آوری
در بانکداری جدید، حجم اطلاعات تولیدشده توسط مشتری بسیار گسترده بوده و چالش مداوم بانک‌ها دست‌وپنجه نرم کردن با این داده‌هاست که برای بسیاری از آن‌ها هزینه نیز پرداخت شده است. تحلیل و به‌کارگیری این داده‌ها و اطلاعات، نیازمند دانش فنی بالا و ورود به عرصه‌های نو از قبیل داده‌کاوی، اینترنت اشیاء، هوش عملیاتی، هوش تجاری، هوش مصنوعی، واقعیت افزوده و. است. البته این دشواری در مدیریت و پردازش اطلاعات فرصت مغتنمی در ارائه محصولات سفارشی و تعمیق رابطه با مشتری نیز می‌تواند باشد از این بابت مهم‌ترین نقطه برای آماده‌سازی مواجهه، تغییر و تعیین رویکرد در واحد منابع انسانی و بخش فن‌آوری بانک‌هاست؛ ت‌ها و رویه‌های مدیریت منابع انسانی بانک‌ها فاقد توانایی کافی برای برخورد با موج فن‌آوری است؛ رویه‌های جبران خدمت، طول خدمت، برون‌سپاری و یا درونی سازی، همه موضوعاتی است که در مراحل بالاتر، متوجه راهبرد بانک و استعداد و توانایی‌های کلیدی آن است.
البته صرف قبول اهمیت فن‌آوری از سوی مدیریت عالی بانک‌ها تضمین موفقیت نخواهد بود و از سویی  نمی‌توان از نقش وزارت امور اقتصادی و دارایی و بانک مرکزی غفلت کرد لیکن به هر شکل در استیلای فن‌آوری بر نحوه فعالیت آینده بانک‌ها نمی‌توان  تردید داشت. برخی بانک‌ها خود را آماده کرده‌اند و برخی بانک‌های بزرگ دولتی و نیمه‌دولتی هنوز در چتر مدیریت دولتی قرار دارند و از سرعت کمتری در تطبیق لایه‌های سازمانی خود با اامات کاری برخوردارند.
یکپارچه‌سازی
افراد، حسب نیاز خود از مجاری مختلف از خدمات مالی و پولی استفاده می‌کنند و این فرصت بانک‌ها در عصر حاضر است که با یکپارچه نمودن و نزدیک کردن سامانه‌های خود، سلیقه مشتریان را درک کنند و محصول موردنیاز و حتی افزون بر نیاز او را ارائه کنند.
یکپارچگی در محصولات و خدمات بانکی اشاره به ایجاد ارتباط و تعامل هم‌افزا در کلیه محصولات و خدمات بانکی و راهبرد و برنامه‌های عملیاتی آن دارد که در پس مجموعه‌ای از امکانات فنی و پایگاه داده‌های غنی و روزآمد از اطلاعات مشتری، ایجاد شده است.
یکپارچگی وابسته به ارتباط و انطباق سامانه‌ها برای جمع‌آوری داده‌های مشتری و ارائه پیشنهاد ویژه  منحصربه‌فرد برای هر مشتری است.
ازجمله مزایای یکپارچگی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:جمع‌آوری اطلاعات مشتری در زمان اخذ خدمت به شکل برخط و افزایش قدرت واکنش در رسیدگی به درخواست جدید یا تقاضای رفع مشکل از سیستم‌های مختلف.کاهش هزینه‌های واکشی، انتقال  و همسان‌سازی داده برای کاربرد در سیستم‌های دیگر.دسترسی به اطلاعات و داده‌ها در لحظه و بدون دغدغه تغییر در مسیرهای آفلاین و پالایش‌های فرعی.داشتن اطلاعات جامع و 360درجه از فعالیت مالی و بانکی مشتری است.
طراحی از صفر
طراحی از صفر(zero-base design) از طریق بازطراحی کانال ارائه یک خدمات، در پی اطمینان از رضایت و ارتقاء حس عاطفی مشتری از شرکت و خدمت کسب شده است؛ طراحی از پایه تمام پیش‌بینی‌های لازم برای یک محصول را انجام می‌دهد تا مشتری شاهد شکافی در مسیر خدمت نباشد و نیازی برای مراجعات مکرر و ی،  برای تکمیل خدمت مدنظر خود نداشته باشد.
در این شیوه قدرت فرایند نویسی، توانایی بخش فن‌آوری و ایجاد یکپارچگی سامانه‌ها، هم‌زمان، موردنیاز است.
بازطراحی چرخه خدمات و تکمیل آن‌ها، برای تمام بانک‌های ایرانی، به‌رغم تمام محدودیت‌های حوزه کسب‌وکار، ضروری و ابزاری برای کاهش برخی هزینه‌ها نیز می‌تواند باشد. بسیاری از محصولات بانک‌ها فاقد این شرایط هستند، محصول اعتباری فاقد زیرساخت فنی و محصول فن‌آورانه ایراداتی در رویه‌های اعتباری دارد یا محصولی توسط واحدهای اجرایی به دلیل پیچیدگی در طراحی به‌درستی عرضه نمی‌شود؛ این موارد ایجاب می‌کند بانک‌ها به طراحی مجدد محصول که قابلیت تغییر و انعطاف گسترده در آن تعبیه شده باشد بپردازند.
منبع: پایگاه خبری اتاق ایران
 
 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan
 


زادگاه من ای کهن دیار مانایی

سالهاست که در آینه تو را می خوانم

با تو و همراه تو در غربت

در لحظه های بی کسی و تنهایی

در بستر خیال و دلخوشی

در واپسین روزهای روزمرگی

در انتهای تیک تاک زمان

                       در ابتدای صبح

و خلاصه در هر روز و شب با تو زیسته ام

از تو سروده ام و با تو به ستایش نشسته ام

با تو خوانده ام و با تو به نیایش پرداخته ام

تو را که جز به غربت رفته های این دیار

مهاجرین کوچه های تو در تونمی خوانند

      از تو می گویم!

نجوایم همه برای توست

خنده هایم و گریه های مردانه

چون یک مرد هرگز هق هق نمی زند

اشک هایش سرازیر نمی شود

هرچند شانه هایش به سختی می لرزد

تو به راستی معبد من و پرستشگاه منی

 در عبادتگاه تو من هیچ صنمی ندارم

مقصود و معشوق من تویی

هرچند ابرهه های پیل سوار

آنان که به نام و نانی تو را فروختند

 و با وامی به نام تو

مستانه و سوار برتوسن خیال خود

مغرورانه به جولانگاه شغالان پیوستند

تا چون کفتاری از استخوانت به نوایی برسند

بارها بر تو ای معبد و معبود من تاخته اند

آنان نه مزه ی نان تو را خوب چشیدند

و نه از بوستان چشمه ی تو آبی نوشیدند

و نه از ادب و متانت تو خوشه ای چیدند

هر روز خود را به ملعبه ای مشغول می کنند

قلم فرسایی شیوه ی رندانه اشان شده است

و سخن سرایی و حرافی دکان آهنگری اشان

            و تو

مظلومانه ایستاده ای

شاید با خود می گویی این نیز بگذرد

                                            آری می گذرد

من در بهشت تو چه گذرها دیدم

خان و ارباب و ملا و عامی

همه اکنون در کنار هم به سکوت آرمیده اند

و سنگ مزارشان به التماس الحمد می خواند

افسوس که این شور آفرینان شور بخت

رجاله ها و دجال های نام آور

هرگز نمی خواهند بر روی دیوارهای رباطت بخوانند

                                           سخت است ولی این نیز بگذرد

مزینان من!

اکنون من و تو تنهاییم

با هیبت تندیس مردی که ایستاده بر کویر تو

آن جا که روزی خاستگاه اسلاف من بوده

جایی که روزی کوزه گر خوش نوا چنین می خواند

کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش»(1)

نگاه کن محبوب من

آن پسر خوش آواز کویر را (2)

بر فراز آسمان باغستان

در مسیر کاروان های بی سالار

نه با سوتکی که در حنجره دارد

نه با هیاهو و فریادهای بی ثمر

بلکه با لبخندی برلب

همراه با کبوتری که برشانه اش نشسته

و قلمی و دفتری در دست

در زیر شلاق و تازیانه های باد و باران

یا در هجوم اشعه های سوزان خورشیدکویر

همان کویر که نیستان او

مهبط و معبد اوست

نام هر رهگذری را که به دیدنت می آید

و با او نوای بی نوایی می سرایند

بی هیچ اغماضی

یا هیچ چشمداشتی

همه و همه را می نویسد

چون کار او نوشتن است

گویی از ابتدا برای همین منصب آفریده شده

با او به نظاره یدر و دیوارهای شکسته،

 خانه‌های گلین،

مزرعه‌های غبار گرفته

و کوچه باغ‌های اندوهبار همیشه پاییزی» می نشینیم(3)

                      و می نگریم

درختان پیر و شکسته ای که آب را تا باغستان

همان خاستگاه اجدادی ما رهنمون بودند

جایی که روزگاری هَزاران ترانه سرا

بر شاخسارهای تاکستانش نغمه می خواندند

و لحظه ای با عبور از صحرای علیا و سفلی

در میان سکوتی که گاه باصدای جیرجیرک

یا زمزمه کوکوی خرابه نشین

که گویی از مردن باغ و باغبان

و خشکی توتستان

و غارت درختان آلو و زردآلو

هستی را به چالش می کشد

 و غمگین چنین می خواند:

پس کو آن سرو و کاج و انگور و انجیر این باغ

کو زمزمه ی زنبور و زنبورک ها بر شاخه های گل

کو هلهله ی زن باغبان و خنده های کودکانش

کو آن تراز و منقسم جوی آب روانش

اکنون تو را ای محبوب من!

معبود و مقصودم

کهنه دیاری که ره به مسینان(4) می بری

همان عهد یکتا پرستی

زمانه ی نیک گفتاری و نیک پنداری و نیک کرداری

به رهروان پاکی و صداقت می سپارم

امیدوارم چشم حسودان از تو دورباشد

و دلقکان و فریبندگان بی وجود

رقاصان و خیمه شب بازان روسیاه

فرزندانت را به کژی نبرند

و به دون مایه گی خویش گرفتار نسازند

و اینک

با عبور ازدشتستان پرمهرت

ایستاده در نمکزارِ کویر تو

سلامت می گویم و تو پاسخ گوی

در بگشای!
منم من میهمان هر شبت لولی وش مغموم
منم من سنگ تیپا خورده رنجور
منم دشنام پست آفرینش نغمه ناجور
نه از رومم نه از زنگم همان بیرنگ بیرنگم»(5)

چنین افسرده می خوانم:

ای کویر!

 ای نیستان من

ای مسجد و معبد دل سِتان من

ای باغستان بی رونق من

ای قنات بی بوستان من

ای آرامستان اسلاف من

ای حدیره ، رباط و سرهون و سرآسیاب و توتستان من

ای چاپارخانه ی بی میرشکار

ای کوره ی کوزه گر خاموش و تنها مانده در سراب

و شما ای مردمان مهربان دیار من

ای علی مرد تنهای این داستان من

                    و.

 ای مزینان ای زادگاه من .

                                  سلام.

 

علی مزینانی عسکری

تهران . مرداد1398

پی نوشت ها

1-رباعی عمرخیام 2-دکتر علی شریعتی مزینانی 3-دلنوشته شریعتی برای زادگاهش مزینان 4- مسینان نام دیگر مزینان در عهد زرتشت 5- شعراخوان ثالث

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


همه عوامل بیمارستان از حراست و نگهبانان بیمارستان گرفته تا پرستاران، سوپروایزر و حتی پزشکان او را با لبخند و بشکن زدن می شناسند.

نمونه ای از دردها و مشکلات تودرتوی جانبازان

فاش نیوز - جانبازی است با 70درصد آسیب که به سختی صحبت می کند. اگر هم حرفی می زند بیشتر باید با لب خوانی اش متوجه بشوی چه می گوید. بخاطر اصابت گلوله مستقیم به سرش و تقریبا برداشتن سمت چپ جمجمه و صورتش، هم دچار موج انفجار شده و هم گاها" فراموشی! اما روحیه شادی دارد و با لبخند به استقبال دیگران می رود. همه عوامل بیمارستان از حراست و نگهبانان بیمارستان گرفته تا پرستاران، سوپروایزر و حتی پزشکان او را با لبخند و بشکن زدنش می شناسند. با اینکه خودش می گوید سنش بالا رفته و صدای بشکن هایش کمتر شده اما بازهم بشکن هایش صدای زیادی دارد و شاید به دلیل همین شیرینکاری ها و البته دردهای طاقت فرسایی که دارد هوایش را بیشتر دارند و با اصرار، دوست دارند تا جواد دقایقی را کنار آنان توقف کند و همکلامشان شود.

 باورش سخت است ولی نه کارت شناسایی ملی خود را به همراه دارد و نه کارت شناسایی جانبازی و حتی دفترچه بیمه اش را! پزشکان و عوامل بیمارستان آنقدر او را در این بیمارستان بستری کرده و تحت درمان قرار داده اند که به خاطر ادامه درمان و بستری شدنش به سوابق موجود او در بایگانی بیمارستان بسنده می کنند. تلفن همراهش بصورت یک طرفه هست و فقط می تواند جواب تماس های گرفته شده را بدهد که اغلب از طرف همسرش می باشد.

 خودش می گوید وقتی از منزل خارج می شود تا شب راه می رود و فقط شب ها با تماس همسرش راه خانه را در پیش می گیرد. به خاطر اختلال روحی ناشی از اصابت گلوله به سرش، کمتر چیزی به خاطر دارد و نمی تواند به سئوالات پاسخ درستی بدهد. به همین خاطر جواب برخی از پرسش هایمان را از طریق تماس تلفنی با فرزندش گرفته ایم.

پدرش که چند سال پیش به رحمت خدا رفته رزمنده و جانباز بوده و برادرش نیز جانباز است ولی هیچکدام در بنیاد تشکیل پرونده نداده اند. چون بگفته جواد» پدرش اعتقاد داشت به خاطر خدا و اسلام بوده که به جبهه رفته اند و جانباز شده اند و نه بخاطر گرفتن امتیاز و امکانات!

با سفارش جانباز رضا عسکری از مسئولان فاش نیوز که در بیمارستان خاتم بستری و از هم تختی هایش بود در جریان وضعیتش قرار گرفتیم و قرار شد با او گفت و گویی انجام شود.

چون از قبل می دانست که به سراغش خواهیم رفت، با شنیدن صدای پا، خیلی سریع به رسم ادب از جایش بلند می شود. با آن که پیداست حال چندان مساعد و آرام و قرار ندارد اما روی صندلی قرار می گیرد. محجوب  است و آرام. بسیار کوتاه و مختصر خود را معرفی می کند:

جواد مزینانی» هستم، و دیگر سکوت. کنگ و نامفهوم و پراکنده سخن می گوید. با موجی از سوالاتی که از تاریخ حضورش درجبهه گرفته تا محل مجروحیت و حتی همرزمانش می پرسم سربه زیر می اندازد و با گفتن جمله کوتاه "چیزی یادم نمی آید" راه را برای طرح کردن مابقی سوالاتم می بندد.

از زادگاهش که می پرسم می گوید: پدرم اهل مزینان است اما خودم بزرگ شده منطقه شمیراناتِ تهران هستم و با افتخار نقل می کند که همشهری دکتر علی شریعتی است و با ایشان نسبت دوری دارد؛ اما خوب به خاطر دارد که در کودکی به همراه پدر چندین بار به دیدن مرحوم محمدتقی شریعتی (پدر دکتر شریعتی) رفته است.

 تنها چیزی که از جبهه در ذهن دارد آن است که شانزده هفده ساله و کاسب و جزء اولین گروه های اعزامی به جبهه بوده که با اصابت گلوله دشمن به سرش، نیمی از آن را متلاشی می کند و پزشکان با زحمات فراوان و چندین عمل جراحی پلاستیک، با پوست قسمت هایی از بدن و استخوان هایی از ران، ظاهر آن را ترمیم کرده اند ولی همچنان طرف راست جمجمه، چشم و صورتش دارای پستی بلندی هایی است که حکایت از دردهای بسیاری دارد که در سنین نوجوانی متحمل شده است.

در ادامه می گوید: سرم را که می خواستند عمل کنند گفتند: اگر عمل کنیم می میری! گفتم: عمر دست خداست؛ شما عمل کنید. در اتاق عمل کاسه سرم را که باز کردند، فکر کردند مرده ام! همانطور مرا به سردخانه فرستادند! 48 ساعت داخل سردخانه بودم. درون تابوتم که گذاشتند تا برای تشییع ببرند، پلکم تکان می خورد و متوجه زنده بودنم شدند. خانواده سه چهار روز بالای سرم بودند تا اینکه حرف زدم.

صدایم آنقدر  آهسته بود که دهانشان را به گوشم چسبانده بودند تا حرف هایم را بشنوند. کمی که حالم بهتر شد، دیگر مرا بیهوش نکردند. سه چهار ساعتی زیر عمل بودم. از پاهایم استخوان برداشتند که خیلی درد کشیدم. فقط از خدا کمک می خواستم. بعد از عمل خیلی سخت راه افتادم. به من واکر دادند تا به کمک آن راه بروم. قبول نکردم؛ از دیوار کمک می گرفتم تا اینکه بالاخره از جایم بلند شدم و راه افتادم.

علت آمدنش را به بیمارستان که می پرسم می گوید:  از ناراحتی و فکر و خیال مرتب در بیمارستان بستری می شوم. اصلاً خواب ندارم. پاهایم به شدت درد می کند و سرگیجه دارم و دائم زمین می خورم. تمام بدنم درد می کند اما نمی گذارم کسی متوجه شود. پلاتینی که در دستم کارگذاشته اند، در فصل سرما زیاد اذیت می کند. صبحِ یکی دو روز پیش که برای آزمایش آمده بودم، به پزشک اورژانس گفتم درد پا و کمرم بسیار اذیتم می کند. دکتر گفت: باید بستری بشوی.

 

 فاش نیوز: ناراحتی و فکر خیال؟

- بله. مشکل حال حاضر من اول درد و گرفتاری جسمانی خودم و بعد فکر آینده فرزندم است که با کلی مشکل تا سال دوم دانشگاه در رشته برق ادامه داده اما به ناچار به خاطر مشکلات پدرش ترک تحصیل کرده و درحال حاضر پیگیر مسائل خانواده و درمان من است، ضمن اینکه به دنبال کار است.

 

 فاش نیوز: از خانواده تان بگویید.

- پسرم شاید 20ساله باشد، دقیق نمی دانم. خانمم هم که خانه دار است.

این جانباز دفاع مقدس می گوید: نزدیک به 40 سال است که جانباز شده ام. برای خدا رفته ام و توقعی هم نیست؛ اما برای فرزندم نگرانم که بیکار است.

پس از مجروحیت، بنیاد ابتدا خانه ای را در اختیار ما گذاشت و گفت: خانه مال شماست، اما پس از 20سال آمدند و گفتند باید تخلیه کنید. آپارتمانی را در اطراف کرج به ما دادند که وام داشت و چون اقساط آن را نتوانستیم بدهیم با جریمه دیر کِرد، الان 60 میلیون بدهی دارد. به خاطر اینکه برای درمانِ وقت و بی وقت درد و بیماری ام باید به مراکز درمانی نزدیک باشیم، نتوانستیم کرج ساکن شویم. بعضی وقت ها زمانی که در حال مرگ هستم مرا به بیمارستان می رسانند، و چون دارو می خورم، خونم بند نمی آید. یک بار خانمم به خاطر بیماری ام ترسیده بود؛ به طوری که با این اتفاق معده اش خونریزی کرد و دکتر گفته عصبی شده است. مادرم هم که در آنجا بود، بنده خدا سکته کرد و بعد هم به رحمت خدا رفت.

 

فاش نیوز: درحال حاضر کجا ساکن هستید؟

- در یک زیرزمین که فرزندم اجاره کرده داریم زندگی می کنیم.

و حال و روز این روزهای این جانباز

- داروهایم را از خیابان ناصرخسرو تهیه می کنم. یک بار 80هزارتومان به یک دلال دارو دادم که برایم قرص بیاورد؛ نه خودش آمد و نه دارو آورد؛ رفت که رفت. راه می روم گاهی تشنج می کنم و روی زمین می افتم. همه فکر می کنند من معتادم. خانمم می گوید او معتاد نیست جانباز است! مردم مسخره ام می کنند و فکر می کنند من معتادم!

یک بار هم عمل قلب باز انجام داده ام. شب تا صبح راه می روم. خانه مستاجری است در کوچه هم که راه می روم، دائم دعوایم می شود. همسرم می گوید بیا برویم منزل قرص بخور. خلاصه اینکه بیشتر خانه هستم. گاهی هم برادرم و یا دوستانم دنبالم می آیند تا شهریار می رویم، البته دکتر گفته بیشتر بیرون از خانه باش؛ برای همین گاهی بچه های آشنا مرا با خود یکی دو روزی به شمال می برند.

چندتا گلدان هم در خانه دارم؛ گاهی خاکشان را عوض می کنم و به آنها رسیدگی می کنم. اگر جایی باشد می توانم از چند مرغ و خروس نگهداری کنم. ساعت 8 شب صاحبخانه در خانه را می بندد. خودم و خانواده ام در عذابیم. همسرم هم اجازه بیرون رفتن به من نمی دهد. می ترسد در کوچه با مردم درگیر شوم. همسرم که برای نماز جماعت به مسجد محل می رود، می شنود همه در آنجا می گویند: خوش به حالتان. همه چیز برای شما مجانی است! خبر ندارند که ما چه وضعیتی داریم.

 

فاش نیوز: ارتباطتان با دیگر جانبازان چگونه است؟

- خانه که نه اما بیشتر در بیمارستان که هستم همدیگر را می بینیم.

 

فاش نیوز: اهل ورزش هستید؟

- گاهی زورخانه می روم و ورزش دیگران را تماشا می کنم. اما امروز یکی از بچه های ویلچری که اینجا بودند، گفتند بیا باشگاه حالت بهتر می شود.

فاش نیوز: آرزویتان چیست؟

- اینکه حالم خوب بشود و به خانه ام برگردم.

صحبت هایمان تقریباً رو به اتمام است که پرستار جوانی با ویلچر به دنبالش می آید و با مهربانی از او می خواهد روی آن بنشیند تا با هم گشتی در محوطه بیمارستان بزنند. روی ویلچر که می نشیند، دستی برایم تکان می دهد و راهی محوطه بیمارستان می شوند و من با خود می اندیشم چه سعادتمندند خدمتگزارانی که در یک لحظه، رضایت خالق و جانباز را با هم تجربه می نمایند!

گزارش از صنوبر محمدی

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


والله خیرحافظا.

بیستم مهرماه روز بزرگداشت شاعر شیرین سخن لسان الغیب حافظ شیرازی گرامی باد

رند کنایه گوی من، کی بزند " انالحقی"
تا بزنند ناکسان، چوبه ی سر به دارها

رند و قلندر منی، تیغ، نهانه می زنی
ساقی معرفت شدی بر همه گلعذارها

شعر تورا فرشتگان، خوانند روز و هم شبان
گه به نوای عاشقان، گاه به زلف تارها

آب روان من تویی، روح و روان من تویی
شهر شده ز شعر تو، گلشن و سبزوارها

جام الست و دست تو، چشم دل است مست تو
کی بنهم ز دست خود، کاسه ی بی قرارها

جان و دلم فدای تو، گر چه که جان ازو بود
حافظ توست حافظا، ایزد داغدارها

مست حقی؛نه مست می؛ مستحق خدا شدی
داد زکات ایزدت، شاخ نبات، بارها

شاعر؛محمد مزینانی ساعت ساز

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از

ایکنا؛ همزمان با آغاز هفته ناجا، حجت‌الاسلام والمسلمین هادی مزینانی، رئیس مرکز فرهنگی خانواده کارکنان ناجا، پیش از ظهر امروز، سه‌شنبه، ۹ مهرماه، با حضور در سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور از خبرگزاری ایکنا و بخش‌های مختلف این مجموعه قرآنی از جمله مرکز رشد فعالیت‌های قرآنی بازدید کرد.

وی در این دیدار با بخش‌‌‌های مختلف ایکنا از جمله تحریریه داخلی، تحریریه بین‌‌الملل، کانون خبرنگاران نبأ و استدیو مبین بازدید کرد. ‌

حجت‌الاسلام والمسلمین هادی مزینانی ‌طی این بازدید، ضمن تأکید بر تعامل بیشتر با خبرگزاری قرآن در خصوص برنامه‌های قرآنی و عملکرد مرکز فرهنگی خانواده کارکنان ناجا ‌در سال ۹۸ با ایکنا گفت‎‌وگو کرد.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در سخنی گران قدر، والایی سالمندان را این گونه ترسیم می کند: احترام به پیران امت من، گرامی داشت من است.»

نگذاریم امروز پدربزرگ ها و مادربزرگ ها ،تنهایی اشان را با عکس های قدیمی تقسیم کنند

سازمان ملل در سال ۱۹۸۲ شورای جهانی سالمندی را تشکیل داد و در همان سال طرحی را برای تعیین یک روز جهانی برای سالمندان ارائه داد تا اینکه در سال ۱۹۹۰ این شورا اول اکتبر را روز جهانی سالمندان تعیین کرد.  با این نگاه همه ساله درایران هفته ای تحت عنوان هفته ملی سالمند تعیین و برنامه های متنوعی به همین مناسبت برگزار می گردد.

هر ساله از طرف سازمان جهانی شعاری برای این روز در نظر گرفته می‌شود. که این شعار در سال 2019  با عنوان "فرصت های برابر برای تمام سنین"  عنوان شده  است.

شاهدان کویرمزینان این روز را به تمامی سالمندان به ویژه عزیزانی که در مؤسسه خیریه حضرت نرجس خاتون(س) مزینان زندگی می کنند و همچین بانوی جهادگر مزینانی سرکار خانم فاطمه گلستانی که این کاشانه را با عنوان بهزیستی جامع مزینان بنیان نهاد و مدیرعاملی این دو مرکز را برعهده دارد و همچنان پرتلاش و همتی ستودنی برای سربلندی مزینان مجاهدت می کند تبریک می گوییم و امیدواریم آحاد ساکنان خطه ی کویر خاصه خیرین نیکوکار باز هم در راه پیشبرد اهداف و اقدامات خیرخواهانه این بانوی فداکار از کمک های خود دریغ نورزند.

اکنون فضای سبز مجمع بهزیستی مزینان برای لحظه ای فراغت پدران و مادران ساکن در این مرکز در حال آماده سازی و نیازمند همراهی شما یاران است مقتضی است وجوه نقدی خود را به حساب های مؤسسه خیریه حضرت نرجس خاتون(س) مزینان واریز نمایید


شماره حساب
0104796105000

شماره کارت
6037691990029407

☎️ شماره هماهنگی
09122893324
فاطمه مزینانی (گلستانی) مدیر عامل مؤسسه و بهزیستی مزینان

05145933052

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


به گزارش شاهدان کویر مزینان به نقل از روابط عمومی اداره کل تجهیزات و مومات پزشکی، مهندس روح اله مزینانی معاون اجرایی و برنامه ریزی و نماینده حوزه ارزی و گمرک اداره کل تجهیزات پزشکی گفت: از آنجائی که برخی از اخبار ویژه ارزی و گمرکی مختص حوزه تجهیزات پزشکی بوده و قابلیت انتشار عمومی ندارد، به منظور اطلاع رسانی به شرکت های واردکننده و تولیدکننده بابت این گونه اخبار، کانال اختصاصی اخبار اززی و گمرکی در پیام رسان داخلی "بله" با آیدی arzimedir@ ایجاد گردید.

وی افزود: مدیران عامل و مسئولین فنی شرکت های واردکننده و تولیدکننده بر حسب شماره های همراه آنها که در سامانه های اداره کل موجود است به این کانال اختصاصی افزوده خواهند شد.

مهندس مزینانی از مدیران عامل و مسئولین فنی شرکت های مذکور خواست تا پیام رسان داخلی بله را بر روی گوشی و یا رایانه های خود نصب نمایند تا قابلیت افزوده شدن شماره آنها در کانال اختصاصی اخبار ارزی و گمرکی تجهیزات پزشکی فراهم گردد.

لازم به ذکر است که اطلاع رسانی اخبار سامانه جامع تجارت و سامانه نیما نیز در پیام رسان داخلی بله انجام می گیرد.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan



علی مزینانی مدیرعامل شرکت هفت صبح ماندگار در گفتگو با فرارو با اشاره به اینکه در آیین نامه توزیع یارانه دولتی مطبوعات که در سال ۸۸ به تصویب رسید، صرف داشتن مجوز ملاک اعطای یارانه بود، گفت: بر اساس این آیین نامه صاحب امتیاز و مدیر مسئول نشریه پس از شش ماه از تاریخ اعطای مجوز می‌توانست درخواست یارانه دولتی را به معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد ارائه دهد.»

وی افزود: اما در پیش نویس اصلاح این آیین نامه دیگر به صرف داشتن مجوز به هر نشریه‌ای یارانه مطبوعاتی تعلق نمی‌گیرد که این امر قدمی روبه جلو برای هدفمند کردن یارانه‌های مطبوعات است، که امیدواریم این اصلاحیه تحت فشار‌هایی لغو نشود.»

مزینانی با اشاره به اینکه در کسب و کار رسانه‌ای باید رقابت وجود داشته باشد، اظهار داشت: اما با این یارانه‌ای که ارشاد می‌دهد، عملا نمی‌توان انتظار رقابت را داشت، چون در همان اول فردی که مجوز دریافت کرده از این یارانه استفاده می‌کند و همین امر نیز باعث می‌شود کسی که واقعا می‌خواهد فعالیت مطبوعاتی کند و به تولید محتوا نیز بپردازد، در عمل سرد‌شود.»

اگر یارانه مطبوعاتی قطع شود، تنها حرفه‌ای‌ها باقی می‌مانند
مدیر رومه هفت صبح اضافه کرد: فرد و رسانه‌ای که در فضای مطبوعاتی کشور حضور پیدا می‌کند، باید در وهله اول به تولید محتوای قوی بپردازد تا بتواند به جذب مخاطب اقدام کند و بعد از طریق آگهی‌هایی که دریافت می‌کند یا از طریق فروش و اشتراک نشریه به درآمدزایی برسد.»


وی ادامه داد: اما با چرخه فعلی تخصیص مطبوعات، یک فرد بدون اینکه چنین فرآیندی را طی کند، یارانه را می‌گیرد و در این صورت رقابت در صحنه رسانه‌ای کشور از بین می‌رود، اما اگر یارانه مطبوعات به طور کلی قطع شود، هر چند ممکن است بسیاری از رومه‌ها و مجلات تعطیل شود، اما آن‌هایی که باقی می‌مانند به صورت سالم و حرفه‌ای به فعالیت می‌پردازند و سطح کیفی رومه‌نگاری در کشور بسیار ارتقا می‌یابد.»

مزینانی با اشاره به اینکه در فضای رقابتی مطبوعات وضعیت معیشتی رومه نگاران و اهالی رسانه نیز بهبود می‌یاید، گفت: مگر از زمانیکه طرح برگشتی مطبوعات از سال ۹۲ توسط معاونت مطبوعاتی اجرا شد، وضعیت درآمدی رومه نگاران بهتر شد، فقط در این بین شبه رسانه‌هایی بودند که از این طرح منفعت بردند، چون که آن‌ها نیز به رومه نگار و تحریریه نداشتند و تمام مطالب را به صورت بازنشری در مجله خود چاپ می‌کردند.»

وی افزود: اما اگر فضای رقابتی حاکم باشد بر فضای مطبوعات و رسانه‌ها مدیران مسئول سردببران و رومه نگاران حرفه‌ای را به کار می‌گیرند و در چنین فضایی سطح درآمدی رومه‌نگاران و اهالی رسانه نیز ارتقا می‌یابد.»

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 


دکتر احسان شریعتی مزینانی فرزند برومند دکتر علی شریعتی مزینانی همراه با شخصیت های فرهنگی و ی و افراد شرکت کننده در مراسم بزرگداشت سقراط خراسان استاد محمدتقی شریعتی مزینانی روز جمعه هشتم شهریور در میان استقبال ون و معتمدین و مردم قدر شناس مزینان به زادگاه آباء و اجدادیش سفر کرد.

وی ضمن بازدید از اماکن تاریخی کهن دیار مزینان از خاطرات دوران کودکی و تعطیلات تابستانی که به همراه والدین و خواهرانش به زادگاه پدریش داشت سخن گفت و خواستار توقف ساخت و سازهای مدرن و تغییر بافت تاریخی مزینان شد.

فرزند دکتر علی شریعتی پس از بازدید از خانه زادگاه دکتر شریعتی، مدرسه علمیه صاحب امان و کاروانسرای تاریخی مزینان گفت: متاسفانه این بناهای تاریخی که هر کدام به نوعی محل پرورش و رشد و نمای شخصیت های بزرگی چون استاد محمدتقی شریعتی،دکتر علی شریعتی ،مرحوم عبدالکریم شریعتی و علامه بهمن آبادی بوده اند، امروز بسیار غریب افتاده اند و آنگونه که باید از آنها استفاده نمی شود.

دکتر احسان شریعتی  در ادامه خطاب به اهالی مزینان  گفت: در وضعیت کنونی که مسئولان دولتی به دلایل مختلفی چون کمبود هزینه، نداشتن نگاه آینده محور و. نمی توانند به بناهای تاریخی کشور رسیدگی کنند بهتر است اهالی هر منطقه خود آستین همت بالا زده و با نظارت مدیران میراث فرهنگی در احیای این بناها بکوشند.

وی افزود: بر همین اساس از شما اهالی مزینان می خواهم در حد توان خود برای احیای این آثار تاریخی که نه تنها بازگو کننده خاندان شریعتی است بلکه نماد وجود فرهنگ و تاریخی کهن در این خطه است، کوشیده و یک دست و هماهنگ در راه احیای آنها قدم برداری. البته خاندان شریعتی هم در این راه همراه اهالی مزینان و کاهک خواهد بود و حد توان خود برای احیای این بناهای تاریخی خاصه خانه زادگاه استاد شریعتی در کاهک و مدرسه علمیه روستای مزینان تلاش خواهد کرد.

احسان شریعتی در پایان پیشنهاد داد که می توان کاروانسرای تاریخی مزینان را با توجه به وسعت و مکانی که در آن قرار گرفته و حدفاصل سه روستای بهمن آباد، مزینان و کاهک است به یک پژوهشکده شریعتی شناسی یا سبزوار شناسی تبدیل کرد.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری داورزن گفت: در شهرستان داورزن 68 و در روستای مزینان 4 اثر ثبت ملی شده که شامل خود بافت روستا و چند مراسم است. بافت کاروانسرای شاه‌عباسی مزینان تنها و اولین بافت روستایی که در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.

محمد عبدلله زاده‌ثانی در گفت‌و گو با ایسنا، بیان کرد: مزینان کنونی مربوط به زمان قاجار بوده ولی کاروان‌ سرا در دوران صفوی بنا شده‌است که از مهم‌ترین کاروان‌ سراهای این دوران بوده است و در اکثر سفرنامه ها از این کاروان‌سرا نام برده شده‌ است. آتشکده آذر برزین‌مهر که در شهرستان داورزن واقع شده یکی از سه آتشکده مهم دوره امپراطوری ساسانی بوده است.

بافت‌های بناها به دو دسته‌ی برون گرا و درون گرا  تقسیم می‌شوند؛ بافت های درون گرا بافت‌هایی هستند که بر اساس نظام شطرنجی و پشت به پشت هم قرار گرفته و بافت‌های برون‌گرا مثل خانه‌های شمال که واهه واهه است. دراین کاروان‌سرا از بافت درونگرا استفاده شده است.

کاروان‌سراها نیز به دوسته‌ی برون شهری و درون شهری تقسیم می‌کنند. کاروان‌سرای شاه عباسی از نوع برون شهری است که در دشت واقع شده است.

حوض انباری نیز در جلوی کاروان‌سرا وجود دارد که معماری خاص خود را دارد. همچنین بین حوض انبار و کاروان‌ سرا راه ابریشم به طول 8000 کیلومتر که از رم تا چین کشیده ‌شده، وجود دارد.

آلفونس گابریل نیز در کتابی با عنوان عبور از صحاری ایران نوشته " وقتی که به این منطقه رسیدیم سه روز در طوفان شن گیر کردیم و فکر کردیم این‌جا آخر دنیاست ولی با سه روز پناه گرفتن زیر پتو در کنار شترها جان سالم به در بردیم".

این بنا شامل حیاط و غرفه‌هایی که افراد در آن زندگی می‌کردند است. در کنار غرفه‌ها نیز اصطبل و مکان‌های نگهداری شترها بوده است. بر اساس معماری این بنا، جامعه به سه دسته تقسیم می‌شده است؛ گروهی که وضع مالیشان خوب بوده که در طبقه های بالا ساکن می‌شدند، گروه‌های متوسط که در حیاط مرکزی اتراق می‌کردند و افراد فقیر که گاها در اصطبل‌ها ساکن ‌می‌شدند.

در شهر داورزن 11 کاروانسرای برون شهری وجود دارد که جزو کاخ کاروانسراهای ایران است. قدیمی‌ترین کاروان‌سرای این منطقه مربوط به دوران غزنوی است که از سنگ ساخته شده ولی الان تخریب شده و فقط بقایای آن باقی مانده است.

این بنا در آینده نه چندان دور توسط دانشگاه حکیم سبزواری به عنوان اردوگاه دانشجویی به بهره‌برداری می‌رسد. در جلسه‌ای که در پیش رو داریم قرار است کارهای مقدماتی آن انجام شود و به سازمان میراث کشور معرفی شده به اردوگاه دانشجویی تبدیل شود.

عکس؛ محسن مزینانی عسکری

 

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 


حجت‌الاسلام والمسلمین هادی مزینانی، کارشناس مذهبی و رئیس مرکز فرهنگی خانواده کارکنان ناجا، در یادداشتی که در اختیار

ایکنا قرار داده، به بررسی اهمیت آموزش احکام فقهی به اصناف و بازاریان پرداخته است که متن این یادداشت در ادامه می‌آید:

سعادت به صرف اعتقاد محقق نمی‌شود

اسلام دین سعادت و کمال است و بر کسی پوشیده نیست که این سعادت به صِرف اعتقاد داشتن، محقق نخواهد شد بلکه عمل کردن به اعتقادات و پیاده کردن آن‌ها در زندگی فردی و اجتماعی، تنها راه رسیدن به این سعادت دنیوی و اخروی است.

حال اگر در جامعه‌ای باشیم که همه افراد جامعه علاوه بر معتقد بودن به دین، عمل‌کننده به دین هم باشند، مسیر سعادت جامعه بسیار هموارتر خواهد شد و آرامش روحی و روانی بر فضای جامعه حاکم خواهد شد زیرا ی، اختلاس، تدلیس، ی و . در چنین جامعه‌ای به حداقل خواهد رسید.

تا آگاهی نباشد عمل معنا پیدا نمی‌کند

نکته‌ای که نباید از آن غفلت کرد، آموختن دین و بایدها و نبایدهای دینی است. قدر مسلم تا آگاهی نباشد، عمل معنا پیدا نمی‌کند و ضرورت دارد در گام اول برای سعادتمندی، در جهت آموختن دین و احکام آن اقدام کنیم. فراگیری علم در هر زمینه‌ای که باشد به شرط نافع و سودمند بودنش، امری پسندیده و معقول است و در بین علوم، طبق آموزه‌های دینی، فراگرفتن علم دین بر سایر علوم اولویت دارد، چون لازمه بهره‌مندی از علم، معتقد بودن به خیر رساندن به خود و دیگران است و گرنه جامعه انسانیت را به فساد و تباهی خواهد کشد.

امام صادق(ع) در روایتی می‌فرمایند: فراگرفتن یک حدیث درباره حلال و حرام برای تو بهتر از دنیا و زر و سیم‌های آن است؛ زیرا دنیا برای کسی ماندگار ابدی نیست و همه چیز را دیر یا زود، باید گذاشت و گذشت».

این امر برای عزیزانی که در امور اقتصادی فعالیت می‌کنند به ویژه کسبه محترم، اهمیتی مضاعف دارد تا خدای نکرده، حرام را وارد زندگی‌شان نکنند و زحمات خودشان را هدر ندهند چرا که امیرالمؤمنین(ع) در کلامی فرمودند: قیمت هرکسی به اندازه اعمال خیری است که انجام داده است؛ چون عمل ماست که برای آخرت ماندنی است و دنیا فانی و رفتنی است.

ابتدا فقه کاسبی را بیاموزید

با این مقدمه می‌رسیم به فلسفه نقل معروفی که حضرت علی(ع) در بازار حرکت می‌کرده و می‌فرمودند: ای جماعت کاسب، ابتدا فقه کاسبی را بیاموزید و سپس به تجارت بپردازید». قطعاً برای تحقق این امر، پیش‌نیازهایی لازم است که بر آنها مروری گذرا خواهیم نمود.

١- قصد و اراده اهل کسب، بر آموختن احکام تجارت. به این معنا که هرکس که تمایل دارد در حوزه اقتصاد فعالیت کند، خودش را مقید کند به فراگیری مسائل شرعی در حوزه کار و حرفه‌ای که می‌خواهد آغاز نماید تا خدای نکرده حقی را ناحق نکند و خودش را مدیون خدا و خلق خدا نکند. با این کار، هم برکت را به کاسبی‌اش می‌دهد و هم خودش را عاقبت به خیر می‌کند تا مشمول این روایت باشد که کسی که برای رزق حلال تلاش می‌کند تا خود و خانواده‌اش را تامین کند مانند مجاهد در راه خداست».

٢- اما پیش‌نیاز دوم تکلیفی است که بر عهده حکومت در قالب اصناف اقتصادی و تجاری و تولیدی است؛ به نحوی که مثلاً که باید قبل از دادن جواز کسب به افراد، همانگونه که گواهی سلامت و گاه آموزش لازم در خصوص شغل انتخابی را مطالبه می‌کنند، آموزش‌های لازم در حوزه مسائل دینی و آشنایی با حلال و حرام در حیطه همان حرفه را نیز را به آن‌ها بیاموزند و یا گواهی دوره آموزشی آن را مطالبه کنند.

بسیاری از مشکلاتی که امروز در این حوزه شاهدیم از مُد لباس در تولید و فروش گرفته تا داد و ستدهای کلان اقتصادی، از سر عدم آگاهی افراد است که ندانسته وارد این فعالیت‌ها شده و هم به خود، هم به دیگران و گاه به جامعه ضربه‌های جبران‌ناپذیری وارد کرده‌اند. 

٣- پیش نیاز سوم هم به حوزه‌های علوم دینی برمی‌گردد تا به صورت تخصصی احکام مشاغل را به تفکیک نوع فعالیت، احصاء کند و به آموزش دادن این احکام در اشکال مختلف حضوری و غیرحضوری و رسانه‌ای بپردازند و گفتمان دینی را درباره مشاغل، به صورت فراگیر مطرح کنند تا جامعه احساس نیاز به آن را در خود پیدا کند و به فراگیری آن بپردازد.

آنچه امروز در بازار کسب و کار شاهدیم، بی‌تفاوتی یا حداقل کم توجهی به این امر مهم است. از مدارس و دانشگاه‌ها گرفته تا حرفه‌های صنعتی و تجاری. نباید عقب ماندگی در سه پیش نیازی که اشاره شد، نسبت به مشاغل موجود و مشاغل جدیدی که به حسب پیشرفت علم و تکنولوژی شاهد هستیم از قبیل ارز دیجیتال و مباحثی مانند خرید و فروش آن یا استخراج آن و . را شاهد باشیم.

تبعات غفلت از آموزش دین و معتقد ساختن کاسب و کارگر و تاجر را، در بی‌کیفیتی برخی کالاها، ساختمان‌ها یا سودهای کلان اقتصادی و متأسفانه اختلاس‌ها و امثال این موارد می توان عنوان کرد که هرکدام از مثنوی هفتادمن کاغذ هم فراتر می‌رود.

امیدوارم به روزی برسیم که علاوه بر کلاس های تخصصی هر رشته شغلی، کلاس‌های دینی همان رشته هم در قالب احکام تخصصی آن برگزار شود و هر کاسب و تاجر عزیز ما، متخصصی فقیه در کار خودش باشد و هر یک از افراد جامعه به سهم خودش، حرکت به سوی جامعه مدنی در قالب مدینه فاضله را رقم بزند.

فراموش نکنیم که عمر به سرعت خواهد گذشت و نکند زمانی به خود بیاییم که کار از کار گذشته باشد.

یک نَفَس بُود همه عمر گران من و تو
آن نفس نیز ندانیم چه سان آمد و رفت
پی دلباختگی شد به جهان نیمِ نفس
نیم دیگر پی این کندن جان آمد و رفت.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 


  تور رسانه‌ای دو روزه اداره‌کل میراث‌فرهنگی خراسان رضوی به مقصد مزینان برگزار شد

به گزارش شاهدان کویرمزینان؛ امیر صیائیان مدیر روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی استان خراسان رضوی با بیان این مطلب افزود: به مناسب روز خبرنگار، خبرنگاران و عکاسان رسانه‌ها با جاذبه‌های تاریخی، گردشگری، میراث فرهنگی و صنایع دستی مزینان آشنا شدند.»

وی با بیان این که تور رسانه‌ای از روز پنج شنبه آغاز و روز جمعه پایان یافت، اظهار کرد: اقامتگاه های بوم‌گردی‌ چنارستان در شهر درود نیشابور و بوم گردی نرگس در روستای مزینان شهرستان داورزن میزبان خبرنگاران و عکاسان بودند.»

ضیائیان افزود: در این تور، خبرنگاران از بافت تاریخی ، کارونسرای تاریخی ، سروکهنسال و قنات تاریخی مزینان بازدید کردند.»

وی گفت: هم چنین خبرنگاران در کنار گردشگران یک شب حضور در آسمان پر ستاره کویرمزینان را تجربه کردند و به رصد ستارگان پرداختند.»

مدیر روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی خراسان رضوی به اثرگذاری خبرنگاران و عکاسان در توسعه گردشگری، حفاظت میراث فرهنگی و ترویج صنایع دستی اشاره کرد و یادآورشد: در تورهای آشناسازی تلاش می‌کنیم با حضور خبرنگاران و عکاسان، ضریب نفوذ اطلاع رسانی از جاذبه‌های گردشگری را افزایش دهیم.»

او تأکید کرد: این افراد در سه حوزه سازمانی نقش تسهیل گر را دارند و به رفع چالش اطلاع رسانی کمک شایانی می‌کنند.»

ضیائیان با قدردانی از حضور و استقبال خبرنگاران و عکاسان برای حضور در تورهای رسانه‌ای اداره‌کل میراث فرهنگی خراسان رضوی گفت: اوایل شهریورماه نیز تور رسانه‌ای به مقصد یکی از روستاهای شهرستان مشهد برگزار خواهد شد که امیدواریم مورد استقبال رسانه‌ها قرار گیرد.»

منبع؛میراث آریا

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


نمایش حرکات آیینی خورشید» ویژه بانوان، به سرپرستی و طراحی حرکت ساره (زهرا) معارف‎وند و بهاره مزینانی، ۸ آبان ماه در فرهنگسرای نیاوران به روی صحنه رفت.

به گزارش رسیده، این نمایش که نویسندگی آن بر عهده رضا علمدارلو است روایت دختری به نام خورشید است که با دیدن مادرش آسمان از کودکی شیفته وواله هنر شد. او درکنار آسمان همه حرکات را فرا می‎گرفت، گویی هنر در ذاتش نهفته بود. خورشید معجزه‎آسا زبان این هنر را می‎دانست، زبانی لطیف که تمام تارهای وجودش را می‎لرزاند .اما عشقی نابهنگام باعث جدایی خورشید از عشق واقعی به آسمان شد و …

عوامل نمایش آیینی خورشید» عبارتند از: رضا علمدارلو (نویسنده)، پرستو چاقری (کارگردان)، ساره معارف‎وند و بهاره مزینانی (تهیه کننده، طراح حرکت و طراح لباس)، افسون ایمانی (راوی)، یگانه داوودی (مجری صحنه)، فرانک سرداری (تنظیم موسیقی).

در این نمایش همچنین ساره معارف‎وند، بهاره مزینانی، پریسا تهرانی، پرستو چاقری، فرانک سرداری، آیدا داوری، صاینا سمیعی دانا و … به ایفای نقش می‎پردازند.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


حضرت خاتم امام مسلمین

سید و سالار اسلام مبین

بر تمام خلق عالم سروری

جامع ادیان و هر پیغمبری

بعد تو ختم رسالت شد یقین

چون که اکملت لکم گردیده دین

بعد از آن دیگر که باطل مدعی است

بدعتش رسوایی هر مشتری است

در غدیر خم تو احیا گشته ای

با علی جانا تو ابقا گشته ای

چون که فرمان آمده از سوی حق

تا وصی خود شناسی  بهر خلق

آنکه را مولا و سرور شد علی

اوست یار و یاور تو ای نبی

وای برآنان که آن جا بوده اند

بعد تو بر این ولی شوریده اند

دوزخ است مأوایشان قطع الیقین

روز م می شود عین الیقین

یا رسول الله شده زاد روز تو

شادمان این امت بهروز تو

در ربیع الاول ای فخر جهان

حی سبحان نور تو کرده عیان

تا بهار با نام تو گردد بهار

روشنی آید در لیل و نهار

تو امیری و رحیمی و بصیر

رحمتٌ للعالمینی و کبیر

هیبت شاهان ز نامت شد حقیر

قیصر از تخت شهی آمد به زیر

خوابشان آشفته و در حیرتند

این چه اعجاز است که آن ها دیده اند

کاخ خسرو شاه ایران آن زمان

همچو گهواره بلرزید بی امان

ظالم مغرور به چشم خود بدید

طاق کسرایی چگونه می درید

لرزه بر ایوان کسرا آمده

بین فرو ریخته چارده کنگره

از حجاز نور محمد شد پدید

ذات حق در شرق آن را هم دمید

خلق می دید نور حق شدمنجلی

زین سبب گویند تسبیح ولی

ساحران بی سحر و باطل گشته اند

کاهنان بی علم و جاهل گشته اند

در عجب ابلیس و حیران صیحه زد

تا شنید نام محمد ضجه زد

منع گردیده بریده بس عنان

جاندارد او در هفت آسمان

در سماوه دشت هم پر آب شد

ساوه گرچه در تب و بی تاب شد

تا شنید آتش که احمد آمده

شعله اش خاموش در آتشکده

خلق حیران و زمین الحمد گفت

مدح احمد جبرییل بی حد گفت

آمنه تا صوت پیغمبر شنید

شکر ایزد از دل و جان برکشید

لای لای ای طفل خوش الحان من

لای لای ای کودک خوش خوان من

آمدی مادر فدای ناز تو

من به قربان همین اعجاز تو

کودکم بین جای بابا خالی است

لیک با تو حال من شیدایی است

آن شنیدستم که تو منجی شوی

بر بنی آدم  دگر محیی شوی

حیف نیستم تا که قدقامت کنم

در نبوت جان به قربانت کنم

ای پسر تو نور چشمان منی

جان عالم  شور ایمان منی

از تو خواهم در قیامت ای پسر

بر تمام خلق بنمایی نظر

روز م سرور و آقا تویی

شافع کل بشر مولا تویی

بر مزینانی عنایت ای حبیب

تا نباشد در قیامت او غریب

 

تقدیمی؛ علی مزینانی عسکری

تهران , یک شنبه 4 آذر 1397ه.ش مصادف با 17 ربیع الاول 1440ه. ق

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


 همزمان با آغاز هفته ی بسیج مراسم عطرافشانی و گلباران مزار شهدای والامقام مزینان با حضور  بسیجیان مزینان و مسئولین اداری شهرستان داورزن برگزار شد.

حجت الاسلام جواد علیزاده نماینده ولی فقیه و امام جمعه شهرستان داورزن ضمن گرامی داشت یاد و خاطره شهدا گفت: به برکت وجود بسیجیان ایثارگر و سلحشور؛ ایران اسلامی از گزند فتنه های دشمنان و بدخواهان حفظ شده و امروز این وظیفه به عهده جوانان است.


در این مراسم که با حضور جوادقلعه نوئی سرپرست بنیاد شهید و امورایثارگران، فرماندهان نیروی های نظامی و انتظامی و بسیج و روسای ادارات شهرستان برگزار شد حاضرین با اهدای شاخه های گل و قرائت فاتحه یاد شهدای والامقام مزینان را گرامی داشتند.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


کنسرت هنرمند پرآوازه مزینان استاد سیدمصطفی جلالی پور.

زمان: دوشنبه ۱۱ آذر، ساعت۲۱:۳۰

مکان: تالار وحدت

همشهریان و همراهان گرامی برای تهیه بلیط می توانند علاه بر مراجعه به سایت ایران کنسرت با حاج علی رضا صانعی مزینانی نیز تماس بگیرند(09121768854)

سایت ایران کنسرت برای خرید آنلاین بلیط

https://www.iranconcert.com


علی پسر مزینان عاشق زادگاهش بود کویر محل هبوط او و این نیستان را کعبه ی آمال خود می دانست؛ تاریخی که در صورت جغرافیا برایش نازل شده بود.

امروز دوم آذر است همان روزی که خداوند فرزند شایسته کویر را به خاندان پرفروغ شریعتی در کهن دیار تاریخی مزینان هدیه داد مردی که سال ها بعد معلم و مدافع "عرفان ،برابری و آزادی" و مخالف زر، زور و تزویر،شد و چون نتوانستند فریادش را برتابند او را به شهادت رساندند غافل از آن که خط سرخ شهادت همیشه زنده است.

علی عاشق مزینان بود و هر بار که به زادگاهش می آمد بر فرش آسمان کویر به پرواز در می آمد و سیر الی الهی خود را در راه علی! آغاز می کرد و برای زادگاه خویش که پرستشگاه بی بدیلش بود چنین می سرود:

✳️روستای محبوب من ! مزینان ! ای گرسنه ژنده پوش مغموم که بر حاشیه خشک و تشنه کویر افتاده ای ، ای نجیب زاده بزرگواری که قربانی ستم ایّامی و رنجور فقر و محکوم ویرانی و فراموشی و شرف تبار و شکوه تاریخت مستمندی را بر تو روا نمی دارد .

ای کوه و کویر و اَرگ و بازار و مدرسه و رِباط و سرچشمه و قبرستانی که همه از اجداد من سخن می گویید و یادگار عصمت اعصارید ، اعصار سرشار از ایمان و لبریز از آرامش و یقین و طهارتی که در زیر منجلاب این تمدّن کثیفی که در آن ، تنها وقاحت و حقارت و نیرنگ و قساوت خوب می پرورند ، برای همیشه مدفون شدند و عصری آمد که خورشیدش از مغرب می تابد و اشعه سیاهش همچون چنگال هول آور دیو بر سرزمین اهورایی ما سایه افکنده است وقندیلهایی را که در آن عصیر زیتون شرقی می سوخت و از آن خدا تابان بود خاموش کرد . ای در و دیوارهای شکسته ، خانه های گلین ، مزرعه های غبار گرفته و کوچه باغهای اندوهبار همیشه پاییزی و شما مردم نیرومند و هوشیار و مغروری که اینک گرسنگی آواره تان کرده است و به بردگی شهرهای روسپی خسب تهران و گرگان و. تان برده است !
و تو ای* مسینان ! ای نام اهورایی که از بزرگی عصر مزداپرستی حکایت می کنی و اکنون ، پیران شکسته و ن چشم به راه و کودکان بی پناهی را در خود داری که پدران ، شوهران و پسرانشان به جستجوی نان ، تو را که تهیدست مانده ای ترک کرده اند . چقدر شما را دوست می داشتم و شما می دانید که علی رغم زندگی ، چه تعصّبی داشتم که یک روستایی راستین بمانم و به شما وفادار باشم . [ دکتر علی شریعتی ، مجموعه آثار 35 ، بخش 1 ،انتشارات آگاه ، چاپ دوم ، 1372 ، ص 437 ]


 

حکایت آسفالت جاده آدمکش مزینان به داورزن شاید از داستان های هزار و یک شب هم بیشتر شده است و هر روز وعده ای دیگر شنیده می شود.

به طور معمول هر بار که مصادف با ایام عروج فرزند شایسته کویرمزینان دکترعلی شریعتی مزینانی می شود و مجلسی به یاد و نام او در زادگاهش برگزار می گردد و مقامی مملکتی توسط نماینده ای دعوت به این مراسم می شود وعده می دهد که تا چند روز دیگر جاده را آسفالت ببینید. و چون مراسم به پایان می رسد و وکیل و وزیر به محل کار خود برمی گردند دیگر تمامی شرط و شروط و قول و قرارش و وعده و وعید در باره ی زادگاه دکتر شریعتی را از یاد می برد رجوع کنید به آمدن حجت الاسلام لاری وزیر کشور، عطاءالله مهاجرانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، دکتر معین وزیر آموزش عالی ، محسن رضایی فرمانده کل سپاه و.

یکی دیگر از زمان های این وعده های سرخرمنی روزهای منتهی به انتخابات مجلس است و نمایندگان شریف مردم دیار سوختگان کویر! مدام از برگزاری جلسه با فلان مقام مملکتی و محلی و تأمین اعتبار لازم خبر می دهند و تا کنون که چهل سال از آسفالت این جاده می گذرد و دهمین انتخابات هم به پایان رسیده و دوره ی یازدهم شروع می شود هنوز حکایت آسفالت جاده مزینان به داورزن باقی است.

اما چند روز پیش مسئولان دفاتر نماینده مردم شریف سبزوار بزرگ با حضور در فرمانداری داورزن با معاون فرماندار دیدار کردند و بنا به گفته ی سیدعلی فیض آبادی که پیگیر بسیاری از طرح های عمرانی این منطقه است عنوان کرده اند که آسفالت جاده مزینان یک طرح حیثیتی برای ماست و باید این طرح که قرار بود تا مهرماه به اتمام برسد و نهایت تا ابتدای زمستان مورد بهره برداری قرار بگیرد و دکتر حسن نیا معاون وزیر راه و شهرسازی هم برآن صحه گذاشتند بهمن ماه تکمیل شود.

آقا سید بازهم تأکید کرده اند که شخص جناب دکتر مقصودی پیگیر سفت و سخت این پروژه است و با وزیر و جناب حسن نیا و مسئولین راه و شهرسازی استان و شهرستان اتمام حجت کرده که بهمن ماه آخرین فرصت است! بازهم ما مردم صبور که چاره ای جز این نداریم این سخنان را به فال نیک می گیریم و منتظر می مانیم تا این شب تیره به پایان برسد و صبح امید بدمد یک چیزی تو این مایه ها!

یادش بخیر شیر محمدی بود در مزینان که خدا حفظش کند و الآن ساکن مشهد است گاهی به مشتریانش که برای ساختن و تعمیر وسیله ای که به او سپرده بودند بعد از گذشت به طور مثال ده سال از آن جریان می گفت : ای بابا اگه مَه مِدَنیستُم چیندی عَجلِهَ دَری اصلاً قبول ننکِردُم !» حالا ما هم عجله نمی کنیم همان طور که چهل سال صبر کردیم این دو ماه هم روش فقط شما را به برگه های رأی قسم می دهیم تا قبل از انتخابات تمامش کنید

شایان ذکراست؛ جاده آدمکش مزینان شاهراه ارتباطی مزینان به جاده تهران و مشهد است که به طول هفت کیلومتر چندین روستا را به شهرستان های داورزن و سبزوار و شاهرود متصل می کند. این جاده اوایل انقلاب آسفالت و باگذشت 40 سال هنوزتعریض و نوسازی نشده است و گاهی به صورت جزئی مسئولین راه و شهرسازی سبزوار خرابی های آن را ترمیم کرده اند.

این جاده تا کنون به دلیل عرض کم و روشنایی کافی در شب و خرابی های پی در پی بلای جان مزینانی ها و ساکنان روستاهای مجاور شده و تا کنون چندین خانواده را به سوگ نشانده است.

حسین مقصودی نماینده مردم شریف سبزوار بزرگ دوسال پیش از تأمین اعتبار لازم برای تعریض و آسفالت کامل این جاده خبر داد و سال گذشته نیز دکتر حسن نیا معاون وزیر و راه و شهرسازی در بازدید از این جاده آدمکش تأکید کرد که تا شروع فصل زمستان 98 آسفالت کامل می شود و جاده در اختیار همشهریان دکتر علی شریعتی مزینانی قرار خواهد گرفت ولی این وعده نیز همچنان بر زمین مانده!.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 


نشست توجیهی  و هم اندیشی با محوریت تشریح ابعاد طرح توسعه اقتصادی و اشتغاایی روستایی مازندران به میزبانی  بنیاد مسکن انقلاب اسلامی تنکابن و با حضور فرمانداران شهرستانهای تنکابن ، عباس آباد و رامسر و کارشناسان و مسئولان برگزار شد.

در این نشست حسن مزینانی کارشناس سازمان مدیریت و برنامه و بودجه مازندران هم گفت:  بر اساس برنامه ششم توسعه برای مازندران  در اجرای این طرح هزار و ۵۶۵  روستا در نظر گرفته شده بود اما بدلیل شرایط خاص جغرافیایی روستاهای مازندران ، تفکیک آنها  میسر نبوده و پس از بررسی های لازم تصمیم گرفته شد تا تمامی  روستاهای مازندران در این طرح گنجانده شود.

وی با تاکید بر  این که مسئولان باید برای اجرای این طرح برنامه ریزی مدون داشته باشند ، خاطر نشان کرد :با برنامه ریزی مدون، تمامی اعتباراتی که در قالب این طرح وارد شهرستان ها می شود ، بدرستی مدیریت خواهد شد.

مزینانی همچنین نبود بازار فروش محصولات در روستاها را از جمله مشکلات مهم مازندران دانست و گفت : در تهیه این طرح برروی این گونه موارد و مشکلات کارشده است.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


دوشنبه یازدهم آذرماه مهمترین مرکز هنری کشور شاهد حضور مردمانی از جنس بلندهمتان کویر بود و گویی مزینان به آوازی از مهربانی دامنه ی وطنی خویش را در این مکان گسترده بود و فرزندان مزینانی از هر قشری و به دور از هرگونه وابستگی خود را به تالار وحدت رسانده بودند تا در ثبت یک خاطره ی ماندگارهنری که از حنجره ی طلایی هنرمند پرآوازه این کهن دیار استاد سیدمصطفی جلالی پور مزینانی طنین انداز می شود شریک و سهیم نمایند.


در این رویداد هنری گروه موسیقی سنتی ارنواز به سرپرستی نسیم اربابی و آهنگسازی نوید دهقان و با صدای دلنشین سید مصطفی جلالی‌پور مزینانی تصنیف های ماندگاری را در تالار وحدت اجرا کردند.

علیرضا گرانفر، نیلوفر شهبازی، سارا هستی، شاهین صفایی، ماهگل مقتدر و سپیده شایان‌راد نوازندگان این کنسرت را تشکیل می‌دهند که قطعاتی در دستگاه نوا، آواز دشتی و آواز اصفهان با بهره از اشعار سایه، اخوان ثالث، سیاوش کسرایی و حافظ اجرا کردند.



شهریورماه سال گذشته و آذر 96 نیز، مصطفی جلالی پور به همراه گروه ارنواز در تالار وحدت کنسرت برگزار کردند که مورد استقبال مخاطبان موسیقی قرار گرفت.

عکس؛ محسن مزینانی عسکری

شایان ذکر است علاوه بر استقبال خیل عظیمی از هنر دوستان جمعی از هنرمندان کشور از جمله بیژن بنفشه خواه، فاطمه گودرزی، منوچهر والیزاده و. در این کنسرت حضور داشتند.


مراسم دومین سال درگذشت ذاکر و شاعر انقلابی، عالم جلیل القدر زنده یاد حاج شیخ حبیب اله عسکری مزینانی روز پنجشنبه 21 آذر در بهشت علی علیه السلام زادگاهش مزینان برگزار شد.

دو سال از فراقش گذشت و همچنان داغ ماتم نبودنش بر دل هایی که زمزمه ی محبت او را شنیده اند سنگینی می کند و گویا این درد تا ابد خواهد ماند مردی که به راستی حبیب خدا بود و ذات احدیت او را عزتی جاودانه بخشیده است.

✔️21 آذر در تقویم زندگی پربرکت و طیبه عالم جلیل القدر و مجاهد نستوه و رزمنده هشت سال دفاع مقدس حاج شیخ حبیب اله عسکری مزینانی روز هجرت ابدی و پرواز او به سوی ملکوت ثبت شد روزی که هر شنونده ای این خبر را شنید به راستی متأثر و غمگین شد و مزینان یکپارچه در ماتمش گریست.

بیت معظم این فقید سعید ضمن تشکر از بستگان و مردم قدرشناس مزینان که هر فاتحه خوان مزار آن بزرگوار بوده و هستند همانند مجالس یادبود چهلم و سالگرد مبالغی را به نام مبارک پنج تن آل عبا علیهم السلام تقدیم مؤسسه خیریه حضرت نرجس خاتون(س)، صندوق خیریه باب الاحسان، هیئت الغدیر مزینانی های مقیم مشهد، بهشت علی علیه السلام، شورای اسلامی و دهیاری مزینان می نماید.

شعر زنده یاد حاج شیخ حبیب اله عسکری مزینانی که برای سنگ مزار خویش سروده است:

هان ای دل عبرت بین با دیده عرفانی
بنما نظری بر من با رافت رحمانی
وین خاک سیه گشته بالین من محزون
دوستان،شده ام تنها در خانه ی ظلمانی
دست ازهمه چیزشستم افتاده دراین‌وادی
نه فصل بهارم هست نه ماه زمستانی
ای رهگذران رحمی والله که مسکینم
محتاج دعایم من با سوره ی قرآنی
آیات خداوندی نور است که می تابد
هرکس که نصیبش شد قبرش شده‌نورانی
 معیار و ملاک این جا باشد عمل صالح
نه نسل و نسب پرسند نه ملک سلیمانی
بی بهره نباشیم ما از آمدن خوبان
از نورِ شهیدان و  از  عالمِ ربانی
گلگون کفنان ما، آیند به ملاقاتی
سرمایه ی ایرانند یا اهل مزینانی

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


ساقیا جام جهانبینی ایمان تو خوش

شمع تابان تو خوش، جمع جوانان تو خوش

سوی میخانه‌ی خرداد تو باز آمده ایم

نظری کن که شود حال حریفان تو خوش

به شب ساغر ما بادهء روشن برسان

تا بنوشیم به شکرانهء احسان تو خوش

و ببینیم درین آینه، فردا شده اند

مردمان تو خوش و میهن ایران تو خوش

باغ غارت شدهء بهمن خونین تو سبز

خاوران از گل پیروزی خوبان تو خوش

سرزمین تو پر از شادی آزادی و قسط

طالقان تو خوش و مشهد و تهران تو خوش

هیرمند و خزر و ارژن و کارون و سهند

زنده رود و ارس و دشت خراسان تو خوش

عکس رخسار تو ای ساقی همواره جوان

در زلال قدح باده گساران تو خوش

کاروان غزل حافظ و مهتاب کویر

شاهراه علی و تخت سلیمان تو خوش

ساقیا نغمهء اقبال حنیف تو بلند

نوبهاران جمال گل قرآن تو خوش

می رسد عاقبت از باغ نگاه تو بهار

ناز دستان تو خوش، مجلس مستان تو خوش

ساقیا نام تو خوش، جام تو خوش، جان تو خوش

شام هجران من و صبح مزینان تو خوش

27 خرداد 1391

فریدون انوشه

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


نه به باره نه به داره.
✍️کاربرد این ضرب المثل که قدیمی های ما  بارها در مکالمات خود تکرار می کردندنه به باره نه به داره.» بیشتر برای کاری است که سر زبان ها افتاده و مردم درباره ی آن صحبت می کنند و یا طرف مقابل از عنوانش حسابی کیف می کند و لذت می برد .
این جمله ی ناب درست حکایت بعضی از رسانه ها و پایگاه ها و کانال های خبری و مجازی شهرستان سبزوار و داورزن است که با ورود افراد به مرکز ثبت نام برای انتخابات مجلس شورای اسلامی مدام می نوشتند: فلانی آمد او با کی آمد که درست آدم را یاد کتاب اول ابتدایی می انداخت که: آن مرد آمد، آن مرد در باران آمد ، آن مرد با اسب آمد حالا آ اول ا غیر اول البته در زمان ما می گفتند آی با کلاه ای بی کلاه!»بگذریم.
این روش تبلیغاتی تنها به شهرستان ها و روستاهای ما محدود نمی شود بلکه به هر کانالی سر می زدی چنین مطلبی به خوبی قابل رؤیت بود و بعد هم لیستی بلند بالا که ۸۰ اسم را ردیف کرده بودند تهش را هم نبسته و اعلام کرده اند سه نفر دیگر هم از فلان حوزه می آیند!
در این میان هیچکس نپرسید خب این ۸۳ یار دبستانی که ثبت نام کرده اند باید در کنکور هم شرکت کنند و پس از قبولی در امتحان شورای نگهبان به میدان بیایند چرا برای هر اسم سریع عکسی و جمله ای ردیف می شود؟!
تازه بعضی ها از همین الآن باورشان شده که در عرصه ی انتخابات هستند و شهر را دور زده و حتی به گار شهیدان رفته و با یاد و نام آن ها کار خود را آغاز کرده بعضی عکس شهدا را در دست گرفته و به ستاد رفته اند و عده ای نیز با ولی و والدین خود و عده ای هم با اعوان و انصاری که شعار می دادند :ما اهل کوفه نیستیم دکتر تنها بماند .
بعضی هم هنوز نه به باره نه به داره خود را در کسوت نمایندگی می بینند و از همین الآن وعده و وعید خود را شروع کرده  و یادشان رفته که مردم چه دل پرخونی از این وعده ها دارند !
اما ما که نه تندتند نوشتیم فلانی آمد و نه لیستی را برای مردم نمایش دادیم یک جمله می گوییم: آی وکلای آینده! حرفی را بزنید که بتوانید به آن عمل کنید قولی را بدهید که مدیون مردم و همان خون شهدا نشوید .
ادعای ما برای همه ی بدقولی های نمایندگان سبزواربزرگ در ادوار مختلف: زمستان آمد؛ آسفالت  و تعریض جاده آدمکش مزینان به داورزن چه شد؟!»

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


ویژه برنامه ابوذر تا کویر با عنوان سازه کتاب تصویر» دکتر علی شریعتی مزینانی در ایستگاه مترو شریعتی تهران رونمایی شد.

  به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از ایرنا؛ این آئین عصر شنبه از سوی معاونت فرهنگی و اجتماعی شرکت بهره‌برداری راه آهن شهری تهران و حومه و با حضور برخی از مسئولان شهری، هنرمندان و دوستداران کتاب بخصوص طرفداران دکتر شریعتی برپا شد.
مدیرعامل شرکت بهره‌برداری مترو در حاشیه مراسم سازه کتاب علی شریعتی با عنوان ابوذر تا کویر در جمع خبرنگاران گفت: معاونت فرهنگی و اجتماعی شرکت بهره برداری مترو  برای هویت بخشی فرهنگی، تجلیل از بزرگان کشور، گرامی داشت یاد و خاطره شهدا  و توسعه فرهنگ شهادت، سازه‌ها و المان‌های هنری را در ایستگاه های خطوط مترو تهران به نمایش می گذارد.

فرنوش نوبخت افزود: در راستای هویت بخشی فرهنگی تاکنون سازه‌ها و المان‌هایی در ایستگاه امام حسین (ع) دیوارنگاری در ایستگاه انقلاب اسلامی و امروز نیز ساخت کتاب تصویر دکتر شریعتی با استفاده از کتاب‌های وی در ایستگاه مترو شریعتی تهران انجام شده و اقداماتی نیز در همین زمینه در دیگر خطوط مترو تهران انجام می‌شود.

همچنین احسان بیسادی معاون فرهنگی و اجتماعی شرکت بهره‌برداری مترو تهران و حومه نیز در این آیین با بیان اینکه برای هویت بخشی فرهنگی، ایستگاه های خطوط مترو به سازه‌ها و آلمان‌های هنری مزین می‌شود، گفت: تاکنون پروژه های مختلفی با آلمان های هنری در ایستگاه های مترو تهران اجرا شده و امروز نیز به مناسبت روز دانشجو  برای زنده نگهداشتن یاد و خاطره دکتر شریعتی با استفاده از کتاب های ایشان، سازه تصویر وی ساخته شد.

ابوذر تا کویر عنوان این برنامه بود که از  اسامی کتاب های دکتر شریعتی وام گرفته است.

قدردانی خانواده دکتر شریعتی از هنرمند سازه و شرکت بهره برداری مترو

مشاور فرهنگ و اطلاع رسانی معاون حمل و نقل شهرداری تهران نیز در آیین رونمایی از سازه دکتر شریعتی گفت: امروز سه فرزند دکتر شریعتی یعنی احسان، سارا و سوسن برای رونمایی از سازه کتاب تصویر دکتر شریعتی دعوت شدند اما به علت برخی مسایل کاری نتوانستند در این مراسم شرکت کنند.

علی پیرحسین با بیان اینکه خانواده دکتر شریعتی از هنرمندان و برگزار کنندگان این مراسم تقدیر کردند، افزود: امیدواریم با استفاده از این تصویر نمادین بتوانیم نام و یاد ایشان را زنده نگه داریم.  

به گزارش ایرنا، علی شریعتی مَزینانی، مشهور به دکتر علی شریعتی (زادهٔ ۲ آذر ۱۳۱۲ در روستای مزینان،  سبزوار  نویسنده، جامعه‌شناس و پژوهشگر دینی اهل ایران، از مبارزان و فعالان مذهبی و ی و از نظریه‌پردازان انقلاب اسلامی ایران بود شریعتی نگرشی نوین به تاریخ و جامعه‌شناسی اسلام عرضه کرد. او بازگشت به تشیع حقیقی و انقلابی را نیرویی برای تحقق عدالت اجتماعی قلمداد می‌کرد شریعتی، علاوه بر شهرت زیادش برای سهم داشتن در انقلاب ایران، به‌دلیل کارنامهٔ فعالیت‌هایش برای احیای مذهب و سنت در جامعه و بیدارگری دربارهٔ سلطنت وقت نیز شهرت داشته‌است.
از زمان انقلاب تاکنون یادبودهای زیادی به یاد او برگزار و اجرا شده است و از آن زمان نقدها و تجلیل‌های زیادی پیرامون آثار، آراء و تأثیراتی که او بر چند دههٔ معاصر ایران گذاشته وجود دارد وی در ۴۳ سالگی در انگلستان درگذشت و هم‌اکنون پیکر وی بر خلاف وصیتش در مکانی نزدیک مقبرهٔ زینب کبری در دمشق سوریه به امانت به خاک سپرده شده‌ است.

هبوط،  فاطمه فاطمه است،  تاریخ تمدن، کویر، ابوذر و خدا، انسان و عشق از جمله کتاب های دکتر شریعتی بشمار می‌آید.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


آدم‌ها مثل ِ کتاب‌ها هستند

زنده یاد قیصر امین‌پور در ۲ اردیبهشت ۱۳۳۸ در روستای گتوند (شهرستان امروزی) از توابع شهرستان شوشتر در استان خوزستان به دنیا آمد. از وی در زمینه‌هایی چون شعر کودک و نثر ادبی، آثارمتعددی منتشر شده‌است.

وی در سال ۱۳۶۹ قطعه شعری را به یاد دکترعلی شریعتی مزینانی سرود با نام آدمها مثل کتابهاهستند.»

 

آدم‌ها مثل ِ کتاب‌ها هستند”

بعضی آدم‌ها جلدِ زرکوب دارند،

بعضی جلدِ ضخیم و بعضی نازک،

بعضی آدم‌ها ترجمه شده اند،

بعضی از آدم‌ها تجدیدِ چاپ می‌شوند،

و بعضی از آدم‌ها توقیف

و بعضی از آدم‌ها فتوکپی ِ آدم‌های ِ دیگر اند.

بعضی از آدم‌ها صفحاتِ رنگی دارند،

بعضی از آدم‌ها تیتر دارند، فهرست دارند،

و روی پیشانی ِ بعضی از آدم‌ها نوشته اند:

حق ِ هر گونه استفاده ممنوع و محفوظ است.

بعضی از آدم‌ها قیمتِ روی ِ جلد دارند،

بعضی از آدم‌ها با چند درصد تخفیف به فروش می‌رسند،

و بعضی از آدم‌ها بعد از فروش پس گرفته نمی‌شوند.

بعضی از آدم‌ها را باید جلد گرفت،

بعضی از آدم‌ها را می‌شود توی ِ جیب گذاشت!

بعضی از آدم‌ها نمایش‌نامه اند و در چند پرده نوشته می‌شوند.

بعضی از آدم‌ها خط خوردگی دارند،

بعضی از آدم‌ها غلطِ چاپی دارند.

بعضی از آدم‌ها را باید چند بار بخوانیم تا معنی ِ آن‌ها را بفهمیم.

و بعضی از آدم‌ها را باید نخوانده دور انداخت.

کتاب‌ها مثل ِ آدم‌ها هستند.

بعضی از کتاب‌ها برای ِ ما قصه می‌گویند تا بخوابیم.

و بعضی قصه می‌گویند تا بیدار شویم،

بعضی از کتاب‌ها تنبل هستند.

بعضی از کتاب‌ها تقلب می‌کنند،

بعضی از کتاب‌ها ی می‌کنند!

بعضی از کتاب‌ها به پدر-و-مادر ِ خود احترام می‌گذارند.

و بعضی حتی اسمی هم از پدر-و-مادر ِ خود نمی‌برند.

بعضی از کتاب‌ها هرچه دارند، از دیگران گرفته اند.

بعضی از کتاب‌ها هرچه دارند به دیگران می‌بخشند.

و بعضی از کتاب‌ها فقیر اند و بعضی گدایی می‌کنند.

بعضی از کتاب‌ها پرحرف اند، ولی حرف برای ِ گفتن ندارند،

و بعضی ساکت و آرام اند ولی یک عالم حرفِ گفتنی در دل دارند.

بعضی از کتاب‌ها بیمار اند،

بعضی از کتاب‌ها تب دارند و هذیان می‌گویند.

بعضی از کتاب‌ها، کودکانه و لوس حرف می‌زنند.

و بعضی از کتاب‌ها فقط غر می‌زنند و نصیحت می‌کنند.

بعضی از کتاب‌ها پیش از تولد می‌میرند.

و بعضی تا ابد زنده هستند

***

خسته ام از این کویر”

خسته ام از این کویر، این کویر کور و پیر

این هبوط بی دلیل این سقوط ناگزیر

آسمان بی هدف، بادهای بی طرف

ابرهای سربه راه، بیدهای سربه زیر

ای نظاره شگفت ای نگاه ناگهان

ای هماره در نظر ای هنوز بی نظیر

آیه آیه ات صریح سوره سوره ات فصیح

مثل خطی از هبوط مثل سطری از کویر

مثل شعر ناگهان مثل گریه بی امان

مثل لحظه های وحی، اجتناب ناپذیر

ای مسافر غریب، در دیار خویشتن

با تو آشنا شدم با تو در همین مسیر

از کویر سوت و کور تا مرا صدا زدی

دیدمت ولی چه دور دیدمت ولی چه دیر

این تویی در آن طرف پشت میله ها رها

این منم در این طرف پشت میله ها اسیر

دست خسته مرا مثل کودکی بگیر

با خودت مرا ببر، خسته ام از این کویر

خرداد 69

***

دانلود اهنگ خسته ام از این کویر”:

download

 

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


تابش

شعری از محمد اسفندیاری – ۱۳۶۷

برای بزرگ منادی عرفان، برابری و آزادی: معلم شهید دکتر علی شریعتی مزینانی»

 

با صید یک ماهی

اقیانوس، اقیانوس است.

و با برکشیدن یک ستاره

آسمان، غرق ستارگان

مرگ یک عروس دریایی نیز

از وسعت دریا نمی‌کاهد.

***

و جنگل را،

خشکیدن یک درخت

– اگرچه سرو –

و باغ را،

پژمردن یک گل

– اگرچه سرخ –

دستخوش نمی‌کند.

***

اما تو؛

ای سرو از کویر خشکسار روییده

سپیدار سرزمین سربداران

سربدار سرزمین سرسپاران

ای که با سیماب آتشین برآمدی

و صبح راستین در آستین داشتی

و با کلام سرخ و سبز خود

سبزه در دست‌ها کاشتی؛

با مرگ تو

– اگرچه از تبار بی‌مرگانی –

کویر خشک دست،

دستخوش شده است.

***

اینک تو ای خورشید عالمتاب

از پشت خاک،

بر پشت خاک

بتاب

بر ما بتاب

محمد اسفندیاری

5 تیر 1367


نوزده سال پیش کلنگ مجتمعی به نام علی پسر مزینان زده شد و هر سال وعده ای دادند که بالاخره تکمیل می شود بعضی از همشهریان مزینانی می گویند: ما پسر یا دختر خانه بودیم و در مقطع راهنمایی درس می خواندیم که پیمانکاران مربوطه کار ساخت مجتمع را شروع کردند و اکنون فرزندان ما در همان مقطع درس می خوانند ولی هنوز به سرانجام نرسیده است.

پروژه ای که مانند خود شریعتی غریب و تنها در ابتدای ورودی مزینان رها شده است . هر سال در سالگرد عروجش نماینده و وزیر و مسئول و فرماندار و شهردار خبر از واگذاری میلیاردها بودجه دادند و جالب است که همگی میلیاردی است گاه ریال و گاهی تومان !

اکنون هم خبر رسیده که مهندس رمضانعلی‌سبحانی‌فر نماینده‌ی مردم شریف سبزوار و شهرستان های تابعه در مجلس شورای اسلامی در دیدار با دکتر نوبخت معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور، دستور موافقت با تخصیص پنج میلیارد تومان اعتبار به‌منظور تکمیل پروژه مجتمع فرهنگی دکتر علی شریعتی» در زادگاه این شخصیت پرآوازه و انقلابی دیار سربداران را اخذ کرد.

 بد نیست یادآوری کنیم این مجموعه نوزده سال پیش و در سال 1381با هدف حفظ یاد و نام فرزند شایسته کویر مزینان کلنگ زنی شد و زمینی به وسعت 20 هزار متر مربع و در یک هزار و 800 متر مربع زیر بنا را در شمال مزینان به خود اختصاص داده است.

    به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


نویسنده؛ علی جعفری مزینانی

یلدا فرصتی است مغتنم برای دیدارها؛ هنگامی که کشاکش روزگار ما را از دیدار آنانی که به چشمانمان نیازمندند باز می دارد تا با این بهانه بتوان دانه های نازک احساس را گلبوته کرد ودرخاطره ی گلها نشست ودرغایت مهربانی ها راچشید و مهر گلهای شقایق را در دلها کاشت  تا با گل سبز صداقت خانه ی دل را آباد تر کنیم.
یلدا با اولین شب شروع  فصل زمستان و ماه دی آغاز می شود که غالباً با بارش برف یاباران که از بهترین نعمات الهی است همراه است.
 آخرین شب پائیز در نزد ما ایرانیان از جایگاه و شکوه خاصی بر خورداراست زیرا طولانی ترین شب سال بوده که به آن #یلدا » گویند که درسراسر میهن اسلامیمان ؛ حتی خارج از کشور ؛ایرانیان و هموطنانمان نکوداشت وپاسداشت  آن را توأم باشادی برپا می دارند و تا پاسی از شب به سرور و جشن می گذرانند.
 البته به شرط آنکه گرانی فرا تصّور و شرایط دشوار اقتصادی وهزینه های کمر شکن از ماهیّت ومحتوای زیبای این مراسم خاطره انگیز وبیاد ماندنی نکاهد یا اینکه کمرنگ تر از گذشته اش نکند که به قطع  یقین چند سالی است که چنین اثر  ناخوشایندی را ازخود بجا گذاشته ونتیجه آن شده که کامها کمترشیرین شوند.
 گفتنی است که  هدف مهم تر ما در این متن این است که یادی شود از#یلدا » آنهم در حد فضای نوشتاری تا دست کم  ضمن استقبال از #یلدا نام و خاطرات خوشش  به دست فراموشی سپرده نشود بویژه عزیزان کم سن و سال تر که اطلاعات و آگاهی های چندان قابل توجهی از کم و کیف برگزاری مراسم شب یلدا ندارند.
یلدا در لغت از دو قسمت یل» و دا» تشکیل شده است.
#یلدا که از گویش های لُری و از بازمانده های زبان دوره ی هخامنشیان بوده به معنای رویش بزرگ گفته شده است.
یل» به معنای بزرگ و دا» به مفهوم مادر است.
ذکر این نکته ضروری بنظر می رسد که برگزاری هرگونه جشن ملّی از جمله #یلدا  با دستورات دینی ما نه تنها منافاتی ندارد بلکه سفارش مؤکّد شده زیرا در محتوای آن ابراز مهر و محبت و عشق ورزی و صله ی رحم و رفت و آمد با یکدیگر و روابط حسنه همچنین رونق کسب و کار و ده ها اثر مثبت دیگر بخوبی پیداست البته با این شرط که خدای ناخواسته ازمسیر راست ومستقیم الهی منحرف نشویم یا با آن زاویه پیدا نکنیم.
هخامنشیان بر این باور بودند که در شب اول زمستان دانه های گیاهان در زیر خاک جوانه می زنند و آماده می شوند برای روئیدن؛ از این نظر اولین ماه زمستان را دی» گویند. بنابراین یلدا یعنی رویش و زایش یا رویش بزرگ
#یلدا  یک سنت باستانی است که از قرون گذشته تا کنون در بین ما ایرانیان مرسوم بوده و همه ساله در چنین شبی اقوام، خویشاوندان، بستگان، دوستان ،همسایگان دور هم جمع می شوند و تا پاسی از شب در کنار هم به تفال از حضرت حافظ و خواندن اشعار مولانا و سعدی و،  بیان حکایت، طنز ، خاطرات و خوردن تنقّلات ، آجیل ، انواع میوه بخصوص انار،  هندوانه، خربزه ، خرمالو، سیب، پرتقال و همچنین شیرینی مشغول می شوند و غنیمت شمرده باهم بودن همراه با صمیمیت و مهربانی را وخاطرات زیبا وبیاد ماندنی می آفرینند و به شکرانه ی این نعمات الهی؛ پرودگار هستی بخش را ستایش کرده و مراتب شکر گزاری اورا بجا می آورند.
شب یلدا  را شب چلّه» نیز می گویند و آن بلندترین شب سال است که بعد از #یلدا رفته رفته در نیمکره ی شمالی زمین از طول شب کم و به ساعات روز افزوده می گردد.
برخی از هم میهنانمان مانند اهالی خوب و شاد شمال ؛ بر این باورند که در شب یلدا دعا مستجاب می شود.

در جایی با استفاده ازحروف کلمه ی #یلدا » جملاتی به صورت ذیل خواندم :
ی: یا صاحب امان( عج)
ل: لوایت را علم کن
د: دیگر جدایی بس است
ا: اللهم عجل لولیّک الفرج

یا خوش ذوق دیگری شعری نو سروده بود:
.فرش دل را بتکانیم درآب /زیر باران برویم/تن خودرابچلانیم درآن/ سرگذاریم لب باغچه ای/ شنویم از نفس گرم گُلی با خاکی/ سرتقسیم صداقت برویم/ طعمی از سفره ی #یلدا بچشیم/نمک مهر برآن لقمه زنیم/نان شادی در آن سفره نهیم/پرکنیم خلوت تنهایی را/ سینه ی سرد پریشانی را/ بزدائیم زدل زخمی را/ بگذاریم بر آن مرهمی از عاطفه ها

ظریفی هم با این نوشتار به سلام  یلدا» رفته است:
 چه سخاوتمند و باهمت و گشاده روی است پائیز که شکوه و عظمت بلند ترین شبش را صادقانه و بی منّت ، صمیمانه و عاشقانه پیشکش  وتقدیم به تولّد زمستان می کند.!!!
شاعرخوش قریحه ای هم برای یلدا  چنین قطعه ای سروده است.

شب یلدا ز راه آمد دوباره
بگیر ای دوست از غمها کناره
به هر جا محفلی گرم و صمیمی است
که مهمانی در آن رسمی قدیمی است
به دور هم تمام اهل فامیل
شده برپا بساط میوه _آجیل
شمردم من زچله تا به نوروز
نمانده هیچ ،جز هشتاد و نه روز
کنون مع بشمارید یاران
که در راه است فصل نوبهاران

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


کپسول تاریخ
نویسنده؛روح اله احسانی مزینانی

روزگاری نه چندان دور درضلع شمال شرقی حیاط ما در مزینان مطبخ قرار داشت، درآن تنوری و تختی خشت چین و دو عدد دیگدان .سوخت آن زمانی این مطبخ چوب بود و هیزم.
هیزم ازبوته های خار و چوب ازدرختان خشک تاق وگز.
یادم هست که دیواره های مطبخ چنان ازتراکم دود سالیان دراز زندگی اجدادی، سیاه قیرگون بود که قطر نشست آن بردیوار های کاه گلی به دو سه سانتیمتر می رسید.
درآن زمان که دوران کودکی ام را شامل می شود ،تحمل رنج زحمات تهیه نان و آشپزی بردوش مادر بود.هنوز چهره برافروخته مادر که از هرم آتش تنور در تابستان داغ به سرخی می گرایید و عرق جبینش چون قطرات باران براطراف حدقه چشم ها و برگونه ها یش جاری بود و بذل بیدریغ تمام جان مایه اش مصروف رفاه ما می شد؛در مقابل چشمانم است و لحظه ای ازخیالش غافل نمی شوم.
این را گفتم تا اشارتی باشد به جهت یاد آوری و گرامیداشت مادرانمان اعم از درگذشتگان و آنانکه حیاتشان به زندگی ما نور و گرمی می بخشد ،به قصد تبرک و تیمن و ابقای حرمتشان در سنن اخلاقی دیرینه.دستانشان را می بوسیم وگام هایشان زینت بخش چشمانمان.
اما چنانکه از عنوان این نوشته پیداست بنا دارم به بهانه ذکر تاریخ نشان دهم که نسل ما چکیده کاملی از پیوستگی تاریخ گذشته های دور و اتفاقات مدرنیستی عصر حاضر است.
• نسل مارا می توان به تاریخ فشرده قرون و اعصارگذشته تادوران جدید ،دریک کپسول تعریف کرد.
• آن روزها دروازه و برج و باروی مزینان پا برجابود و دروازه ورودی مزینان در قسمت جنوب با معماری چشم نواز بسیارزیبا بیانگر حکایت دوران گذشته بود.
• درمجاورت دروازه اداره پست و تلگراف قرارداشت و درساختمان شرکت فعالیت گسترده پنبه پاک کنی و آسیاب برقرار بود.وکامیون های حمل بار پنبه وگندم دررفت وآمد بودند.

• این ها مقدمات ورود به دوران جدید را حکایت می کرد،دورانی که حد فاصل کاروان های شتربود و یواش یواش و بی سروصدا می آمد تا ظرف کپسول تاریخی مارا یه آینده عجیب اماناپیدا پیوند دهد.
• آب شرب اهالی ازسر چشمه قنات فاخر مزینان و آب میان قلعه تامین بود و وسیله حمل آن به منازل کوزه های برآبادی و محصولات مرحوم فخاری ،بردوش همان مادران دلبند بود.
• کسی از آینده خبرنداشت ،استحمام، درحمام وسط روستا که باسبک معماری خاص و بسیار زیبا بناشده بودباخزینه انجام می شد.
• اماعلائم تغییر درهمه شئون خود را نشان می داد.یادم هست که استاد محمد سلمانی علاوه بر تراشیدن موی سر ، دندان های فاسد را هم می کشید،البته بدون داروی بی حسی! و یاتجویز آنتی بیوتیک.
• مزینان ما روستا بود ،اما از اوان تاریخ پیدایشش ازمدنیت بالایی برخورداربود.
مدرسه امیرشاهی درکوچه سرهنگ که بعد ها به منزل جناب رضوانی تغییر وضعیت داد محل تحصیل ما بود.و از عجایب روزگار است که آن زمان مختلط بود و دختران هم سن و سال ما هم در آن مدرسه باپسرها درس می خواندند.
وجود این مدرسه و افراد فرزانه ای که دراین کهن دیار می زیستند نماد یک شهرک با توان علمی بالا رانشان می داد.
درنتیجه آموزش مدرن ، ما بامفاهیم جدید آشنا می شدیم ،دنیا را از زاویه دید علم می دیدیم .بچه های مزینان پس از طی دوره ابتدایی راهی سبزوار یا مشهد می شدند و دراین شهرها به تحصیل ادامه می دادند.
تحصیل و ارتقا دانش بخشی از نیازهای مشخص اجتماعی مزینان بود.
چنین بود که ظرف کپسول تاریخی ما باپدیده تغییر نه تنها بیگانه نبود که عطش وافری برای همراهی و پرشدن ازپدیده های نو نشان می داد.در نتیجه چنین پنداری ،ازجامعه مزینان متخصصان عالیقدری به منصه ظهور رسیدند.
قصد من دراینجا معرفی چهره ها نیست،بلکه بنادارم بیشتر به محتویات این کپسول اعجاب انگیز بپردازم که ابتدایش ازقدمت تاریخی آغاز می شود وانتهایش که زمان حال است به جایگاهی رسیده که پیشرفت خارق العاده علم ما را به دنیای نوینی پرتاب کرده است و سرعت تغییراتش و درک وضعیت نو در عین سادگی از چنان ابعاد عمیقی برخوردار است که دستیابی به همه زوایای آن غیر ممکن و آموختن مطالبش نیازمند طی نمودن شاخه های تخصصی درحد درجه دکتری است. نسل ما حلقه رابط گذشته مآلوف قدمت هیزم و زغال و حال لجام گسیخته دانش است.بعداز ما اما دیگرانی که خواهند آمد باچنین پارادوکس مهیبی مواجه نخواهند بود ،انسان های فردا اما از نوع دیگرند .گذشته را بیاد نمی آورند و درسرعت تغییر اوضاع چنانند که در هرلحظه شاهد پدیده ای نو خواهند بود. بی آنکه قدرت انتخاب داشته باشند‌.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


ساقیا جام جهانبینی ایمان تو خوش

شمع تابان تو خوش، جمع جوانان تو خوش

سوی میخانه‌ی خرداد تو باز آمده ایم

نظری کن که شود حال حریفان تو خوش

به شب ساغر ما بادهء روشن برسان

تا بنوشیم به شکرانهء احسان تو خوش

و ببینیم درین آینه، فردا شده اند

مردمان تو خوش و میهن ایران تو خوش

باغ غارت شدهء بهمن خونین تو سبز

خاوران از گل پیروزی خوبان تو خوش

سرزمین تو پر از شادی آزادی و قسط

طالقان تو خوش و مشهد و تهران تو خوش

هیرمند و خزر و ارژن و کارون و سهند

زنده رود و ارس و دشت خراسان تو خوش

عکس رخسار تو ای ساقی همواره جوان

در زلال قدح باده گساران تو خوش

کاروان غزل حافظ و مهتاب کویر

شاهراه علی و تخت سلیمان تو خوش

ساقیا نغمهء اقبال حنیف تو بلند

نوبهاران جمال گل قرآن تو خوش

می رسد عاقبت از باغ نگاه تو بهار

ناز دستان تو خوش، مجلس مستان تو خوش

ساقیا نام تو خوش، جام تو خوش، جان تو خوش

شام هجران من و صبح مزینان تو خوش

27 خرداد 1391

فریدون انوشه

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


یلدا به شبِ بلندِ خود می نازد.
گرمیِ شبش به سردیش،می تازد.

رسمی است،که از کهن در اینجا باقی،
با خنده و شادی و طرب می  سازد.
شاعر؛حسن صدیقی مزینانی.(راه)

.

شب یلدا شب طولانی سال
یکی غمگین و جمعی شاد و خوشحال

روند مردم کنار  سالمندان
که تاپرسند ز آنان حال و احوال

خوشا  اندر کنار این اکابر
که مارا هم تماشا هست هم فال

مرا  یاد آمد از ایام  دیرین
کنارکرسی و آن قیل و این قال

به لبهای پدر درّ و گهر  بود
به مرغ روح ما دادی پروبال

به جای کرسی اکنون هست شوفاژ
که اینسان مردمان را کرده غربال

به جای انس با پیران دانا
شدیم مانوس باگوشی موبایل

همه گشتیم جدا و دور از هم
نپرسیم حال از پیر کهنسال

کجا شد آن نشان آدمیت
که از هم دور گردیم مابه هرسال

خدایا باز بر دلها صفا ده
که دلهامان شود پرشور و پر حال

مزین از جای خیز و یا علی گوی
کند نامش همه را شاد و سرحال

اکبر مزینانی علیشاه

.

شب یلدا شب میلاد نور است

شب زاییدن بهزاد هور است

"به نام آنکه جان را فکرت آموخت"

شب یلدا شب جشن و سرور است

(از انجمن ادب وقلم مزینان)

محمد مزینانی ساعت ساز

باورم شد که یلدایی
امشب از خجلت نگاه کودکانم
که در انتظار دست های خالی ام ایستاده اند
به پناه دیوار تاریکی
و نگاه مهربان ماه پناه برده ام
سیاهی این شبِ درماندگی
دور از نوازش تابش مهتاب
مرا به سکوت فرا می خواند
کاش خودت را نشان نمی دادی
کاش عزیزانم را به میهمانی نمی خواندی
کاش سپیده ات زودتر سر برآوَرَد
خدا را شکر
آن ها با قصه ی ننه سرما پای کرسی خوابیدند
و من عارفانه
برای سفره ی خالی حافظ می خوانم

علی مزینانی عسکری

یلدا رسیده است بجای کلام و حرف
امشب تو با حضور به جانم سرور بخش

مانندکرسی داغ پدربزرگ،امشب
به جسم و جان عزیزان غرور بخش

صحبت زِ هندوانه و حرف مویزنیست
اینها بهانه ایست به این کلبه نوربخش

مطرب.غریب ویکه وتنها نشسته ام
دستی بزن به سازهمایون و شور بخش

یلدا بهانه ایست برای یکی شدن
امشب بیاعصای محبت به کور بخش

یادی کن از پدرسخن ازمادران بگو
ازیاد،رفته را تو سروری به گور بخش

آخر کلام وحرف "مزینانی" این بُود
بابینوانشین به فقیران تو سور بخش

حسین محمدی مزینانی

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


         

راوی ؛ علی مزینانی عسکری

✍️اسم هردو نفر ما علی بود اسم پدرها و پدر بزرگانمان هم شبیه به هم. هر دو سال 1364 به جبهه اعزام شدیم و از همان لحظه ی اول مشکلات کارگزینی و حضور و غیاب شروع شد این موضوع با رفتن من به پادگان حمیدیه و ماندن آن علی در پادگان شهید برونسی حل شد اما دردسر بزرگتر برای نامه رسان مزینان مرحوم حاج سیداحمد جلالی بود که وقتی یکی از ما نامه می نوشت نمی دانست الآن باید برای کدام خانواده ببرد.

بعداز عملیات والفجر هشت نوبت به کربلای چهار و پنج رسید آن علی زودتر به جبهه رفت و یک روز غروب که به اتفاق دوسه نفر از دوستان مقابل ترانس برق روبروی دفتر پست تلگراف نشسته بودیم نامه رسان مهربان با موتور به ما نزدیک شد و از خورجینش یک نامه در آورد و گفت : خب الآن شما بگویید این نامه برای کیست ؟ دوستانم تعجب کردند و متحیر که منظور آقا سید چیه؟

سید لبخندی زد و گفت : این دوتا من رو بیچاره کردند خودتون ببینید؛ فرستنده علی مزینانی اکبر محمدعلی برسد به دست علی مزینانی اکبر محمدعلی!!

این تمام ماجرا نبود عملیات کربلای چهار آن علی شهید شد و والدین من در مجلس عروسی عمه ی ما بودند و از همه جا بی خبر و ناگهان طبق  معمول از بلندگوی بسیج مزینان برای مراسم تشییع شهید مردم را دعوت کردند و گوینده اعلام می کند : فردا مراسم تشییع پیکر شهید علی مزینانی فرزند اکبر حاج محمدعلی تشییع می شود.  به همین آسانی مجلس عروسی تبدیل به عزا می شود و هرچه اطرافیان می کوشند که برای مادر ما تفهیم کنند که این علی پسراکبر حاج محمدعلی است نه اکبر محمدعلی او قبول نمی کند.

از آن طرف صبح روز بعد به اتفاق چندنفر از دوستان مزینانی خودمان را به مخابرات اهواز رساندیم و هنوز از پشت گوشی به مرحوم جلالی که هم کار مخابرات و هم نامه رسانی را انجام می داد گفتم : الو من علی اکبر محمدعلی هستم . دستپاچه گفت: علی جان گوشی گوشی که مادرت بنده ی خدا از کلّه ی سحر اینجاست. بیا بنده ی خدا این هم علی

مادر که گوشی را گرفت گفتم : سلام  گفت : تو کیستی؟ . گفتم : مادر منم علی .گفت : کدوم علی علی ما شهید شده تو داری صداش رو در میاری!. گفتم : نه مادر اون علیِ اکبرِ حاج محمدعلی است من زنده ام  .

نمی دانم کی باور کرد که من زنده ام و آن علی شهید شده چون در همان لحظه  خیابان مخابرات اهواز را نیروهای صدام بمباران کردند و ما دیگر صدایی نمی شنیدیم. 

#شهید_علی_مزینانی

#عملیات_کربلای_چهار

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


 

مهندس علی مزینانی، مجری خط شش مترو تهران، در مورد وضعیت آب چشمه علی گفت: در حال حاضر آب چشمه علی در وضعیت مناسبی قرار دارد به گونه ای که براساس آخرین اندازه‌گیری 70متر مکعب آب در ثانیه وارد این چشمه می‌شود.

وی افزود: تقریبا عملیات حفر تونل مترو از محدوده چشمه علی عبور کرده و دیگر شاهد کاهش سطح دبی آب نخواهیم بود هرچند که قطعا در فصل تابستان به دلیل شرایط اقلیمی شاهد کاهش سطح آب در همه چشمه‌ها هستیم.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


شعری از زنده یاد غلامرضا قدسی در رثای دکترعلی شریعتی مزینانی

غلامرضا قدسی سال ۱۳۰۴ در مشهد به دنیا آمد، نسب او به میرزا محمد جان قدسی مشهدی، شاعر مشهور دورهٔ صفویه می‌رسد.وی پس از گذراندن دورهٔ ابتدایی، به تحصیلات قدیمه روی آورد.  او در  ۲۱ آذر ۱۳۶۸در مشهد درگذشت.

 

 

خرم درین بهار گلستان نیست              رنگ صفا به  عارض بستان  نیست

یک گل ندیده‌ام که درین گلشن             همچون بنفشه سر به گربیان نیست

گل را نمانده ذوق شکفتن‌ها                 بلبل به باغ مست و غزل خوان نیست

گر سر گران نرفت نسیم از باغ              یک گل چرا شکفته و خندان نیست

مانند  زلف پر شکن  سنبل                  آزاده نیست هر  که پریشان  نیست

باده زبان خموش بود سوسن              زیرا که آن هزار خوش الحان نیست

غیر  از  غبار  سوک  پراکنده                 گویی که در فضایِ بیابان نیست

در خاک خفت آن که چو او بیدار            امروز  در  سراسر  ایران  نیست

ای دُرّ که خفته در صدف خاکی             چون گفتة تو گوهر رخشان نیست

تا دیده بستی ای همه اعضا چشم        ما را به جز سرشک به دامان نیست

در این محیط از غم تو چون ابر               چشمی ندیده‌ایم که گریان نیست

در گوش جان کشید سخن‌هایت             آن کو ز جمع حلقه‌بگوشان نیست

پنهان ز دیده گرچه شدی لیکن               از چشم جان خیال تو پنهان نیست

آسان ز هر چه دیده توان بستن              صرف‌ نظر ز یاد تو  آسان  نیست

بیتی سروده‌ام ز پی ترجیع                     لطفش نهان ز چشم سخندان نیست

تاریخ سال هجرت و مرگ تو                    بهتر از این دو مصرع شایان نیست

ای رهـــرو جهاد روانــت شاد                   پاینده با ندای تو شد ارشاد»

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


❤️برگی از زندگینامه شاهدکویر شهید محمداسدی مزینان

✍️محمد اسدی مزینانی فرزند حاج علی سال1342ه.ش درمزینان به دنیا آمد . شخصیت معنوی او در دامان والدینی شکل گرفت که سراسر زندگی شان برای رضای خداوند و شرکت درمجالس مذهبی بوده و می باشد.

پدرمحمد انسانی خوش برخورد و خوش صحبتی است که علی رغم زحمات طاقت فرسایش درکشاورزی هیچگاه لبخند ازلبانش محو نمی شود او از طرف مادری وابسته سلسله جلیله سادات است و مادری نمونه و به شدت معتقد داشت که کراماتش همیشه درذهن فرزندان و نوه هایش متبادراست.محمد خوش خلقی و مهربانی را از والدین و جده اش به ارث برده بود.

مادرمحمد سیده ای مهربان، زحمتکش و مذهبی است که در عشق به فرزند و علاقه به آنها زبانزد است اما به هنگام خبر شهادت پسر ارشدش چنان  صبر و شکیبایی زینب وار از خود نشان داد که دیگران را به حیرت وا داشت.

 محمد درچنین خانواده ای رشد کرد.و با همین اعتقاد پس از سپری کردن دوران تحصیلی ابتدایی و راهنمایی به خیل سبزپوشان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و داوطلبانه عازم میادین نبرد شد.

تازه داماد بود ولی جبهه را ترجیح داد و به منطقه جنگی رفت و درآخرین روز ازآبان 1362در منطقه پنجوین به فیض شهادت نائل آمد ولی پیکرمطهرش پس ازده سال توسط گروه تفحص کشف و پس ازتشییع در سبزوار در زادگاهش مزینان و دربهشت حضرت علی (ع) به خاک سپرده شد.

 

منتظرم محمدم برگردد

هر کس حرفی می زد و دلیلی می آورد برای نیامدنش پانزده سال حرف ها ادامه داشت تا اینکه . خبر دادند برگشته است. همه مردم مزینان برای استقبالش آماده شدند.

سبکبال رفته بود و سبکبار آمده بود. یک کودک خرد سال هم می توانست بلندش کند چه برسد به آن همه آدم مشتاق.

آنهایی که می شناختندش باورشان نمی شد توی آن تابوت کوچک و سبک، محمد خوابیده است. حق داشتند می گفتند: محمد هیکلش مثل پهلوان ها بود و قدش نزدیک دو متر!

می گفتند: این سه تکه استخوان و این تکه پارچه مال هر کسی می تواند باشد جز سید محمد.

اما . فرقی نمی کرد چه می گویند. محمد پانزده سال قبل رفته بود پیش خدا.

***

- محمدم از بچگی به نیش پشه حساس بود. یک پشه می نشست روی تنش به حالت مرگ می افتاد. آن وقت ها مردم ناچار بودند برای معیشت خودشان توی خانه گاو و گوسفند و مرغ نگهداری کنند.داشتن حیوان هم توی خانه پشه ها را خود به خود می کشاند سمت اهل خانه. شب های تابستان می نشستم بالای سر محمدم و پارچه ای بر می داشتم، تا صبح چشم روی هم نمی گذاشتم و پشه ها را از روی سر و صورت و بدنش کنار می زدم.

پسر خوبی بود. خیلی مراقب بود به من و پدرش بی احترامی نکند. حتی بدون اجازه مان از سفره نان بر نمی داشت. سرشیر، صبحانه شاهانه مان بود. خیلی وقت ها بشقاب سرشیر را می گذاشتم وسط سفره، دستش جلو نمی رفت. می گفت: اول بابا بخوره اگه اضافه اومد ما می خوریم!

درس هایش خوب بود اما چند نفر از معلم هایش موافق انقلاب نبودند و از امام بدگویی می کردند. دوم راهنمایی بود آمد و گفت: الهی بلای این حکومت اسلامی و امام بخوره به جون این ضد انقلاب ها!

می گفتم: کدوم ضد انقلاب ها؟

می گفت: چند تا از معلم هامون تا فرصت پیدا می کنند شروع می کنند به بد و بیراه گفتن به امام و انقلاب!

گفتم: تو درست رو بخون مادر جان بذار اونا هم این قدر بگن که خودشون خسته بشن!

گفت: دیگه نمی رم مدرسه!

هر کاری کردیم راضی نشد برود مدرسه درسش را ادامه بدهد.

***

- با هزار زحمت خمیر درست می کردم و توی تنور گلی خانه مان نان می پختم. وقتی زحمت زیادم را می دید غصه می خورد، می گفت: با این زحمتی که می کشی خوردن این نون برای من حرومه.

می گفتم: نه مادر این چه حرفیه، بخور نوش جونت!

***

- خیلی بچه دوست داشت. می گفت: مادر یه بچه دیگه بیار تا من این قدر قربون صدقه بچه های مردم نرم!

می خندیدم و می گفتم: دیگه از من گذشته، چند وقت دیگه باید تو رو داماد کنم و بچه تو رو ببینم نه اینکه خودم بچه دار شم!

تازه توی خانه مان حمام ساخته بودیم. گفت: خودم می رم افتتاحش می کنم. رفت یک دسته گل گذاشت توی حمام، اسمش را هم روی دیوار نوشت و آمد بیرون.

***

 وقت سربازی رفتنش شده بود. آمد و گفت: مادر می ذاری پاسدار بشم؟

با هول و هراس گفتم: نه مادر!

گفت: چرا؟

گفتم: دیشب تلویزیون نشون داد اون کردهای نامرد.

لب هایش را گاز گرفت و گفت: نگو کرد، بگو کومله! همه کردها که مثل اونا نیستن!

گفتم: زبونم نمی چرخه مادر! اسمشون سخته وگرنه خودمم می دونم.

کردها چقدر غیرت و مردونگی دارن! خلاصه همونایی که تو می گی جلوی پای عروس و دومادشون چند تا از پاسدارامونو با کاشی سر بریدن!

خندید و گفت: توچقدر ساده ای مادر جان! اونا همش فیلمه! و گرنه خودت با عقل خودت بشین فکر کن ببین کسی می تونه با هموطنش این کار و کنه.

حرفش برایم حجت بود. گفتم: یعنی تو می گی اینایی که نشون میدن دروغه؟

گفت: بله که دروغه!

بعد هم آن قدر از سپاه تعریف کرد که بالاخره رضایتم را گرفت و رفت سپاه پاسداران.

شب ها که از سبزوار می آمد و جای پدرش را خالی می دید، راه می افتاد می رفت سر زمین هایمان، کمک پدرش.

چیزی نگذشت که از سبزوار خسته شد. می گفت: کاش سبزوار کنار خرمشهر بود و صدام به جای خرمشهر اونو به توپ می بست!

می گفتم: این چه حرفیه مادر جان. اون همه آدم بی گناه گشته می شن چی به تو می رسه؟

گفت: اونا رو نمی گم. اما به خدا خیلی هاشون جزء سازمان حجتی ها و منافقین هستن، همه اش سعی می کنن مردم کم سواد رو بکشونن توی سازمان خودشون.

بعد هم شروع کرد به تعریف کردن از جبهه و کردستان و مردم بی دفاع و مظلوم آنجا. عاقبت امضایم را گرفت و راهی جبهه کردستان شد.

هر از گاهی به وسیله دوست هایش برایش پسته و انار می فرستادم. خیلی وقت ها می شنیدم دوستانش به خاطر بیش از حد خطرناک بودن منطقه ای که او آنجاست به وسیله عده ای دیگر سوغاتی ها را به دستش می رسانند.

***

- از کردستان که آمد مریض بود. پشه ها کارش را ساخته بودند. حالش آن قدر بد بود که مردم منتظر بودند بمیرد. هر روز راه می افتادیم می بردیمش بیمارستان. به دکتر گفتم: بچه ام به پشه حساسسیت داره، یه سرم بهش بزنی خوب می شه! گفت: تو دکتری یا من؟

فایده نداشت ده روز بردیم و آوردیمش. درمان های دکتر جواب نمی داد. فرمانده اش هم از کردستان زنگ می زد که بلند شو بیا، اینجا لازمت داریم!

دوباره بردیمش دکتر. گفتم: آقا شما با سوادید و من هم یه زن بی سواد. اما من این بچه رو بزرگ کردم، چیزی ازت کم نمی شه یه سرم به این بچه بزنی حداقل دل من آروم بگیره! فرمانده اش یه سره براش زنگ می زنه باید برگرده، یه سرم که ضرری نداره!

آن قدر اصرار کردم که بالاخره راضی شد. بعد از تزریق سرم، انگار نه انگار حال محمد بد بوده است. فورا از جایش بلند شد. دکتر هاج واج مانده بود که معجزه شده است!

***

- امام فرمان داده بود پاسدار ها ازدواج کنند. محمد فقط نوزده سالش بود. گفت: زن می خوام!

گفتم: خودت کسی رو زیر سر نداری؟

گفت: نه شما بگید خوبه، منم راضیم.

هر چه فکر کردم دیدم چه کسی بهتر از دختر خواهر خودم، ربابه. هم مهربان است هم مثل گل پاک و نجیب. سن و سالشان به هم می خورد. ربابه ۱۳ سالش بود اما مردم هنوز دخترهایشان را کم سن و سال می فرستادند خانه بخت. جریان را با بقیه در میان گذاشتم. جواب مثبت بود. عقدشان کردیم. خیلی همدیگر را دوست داشتند. بعضی وقت ها حرف هایشان را می شنیدم که از آینده شان حرف می زدند. محمد می گفت: دوست دارم بچه اولمون دو قلو باشه!

هنو هم دست از عشق و علاقه اش به بچه بر نداشته بود.

محمد می گفت: ان شاءالله همین عید که بیاد عروسیمون نو می گیریم و می ریم سر خونه زندگیمون.

ربابه بچه بود و چیزی از مسائل ی نمی فهمید، محمد هم سر به سرش نمی گذاشت و ذهنش را با این مسائل پر نمی کرد اما در عوض یک کتاب توضیح المسائل امام خمینی(ره) را برای ربابه گرفته بود. قرار می گذاشتند تا وقتی برای مرخصی می آید تا فلان صفحه بخواند و امتحان بگیرد. ربابه می نشست و با اشتیاق رساله را می خواند. محمد که می آمد و امتحان می گرفت اگر نمره اش بیست می شد از خوشحالی بال در می آوردند!

هیچ وقت از ربابه نشنیدم به جبهه رفتن محمد اعتراض کند، فقط می گفت: محمد تو دیگه زن داری!

یعنی کمتر برو جبهه. حق داشت، تازه عروس بود و دلش می خواس شوهرش کنارش باشد. محمد می گفت: اگه من جبهه نرم کی بره تا تو و بقیه راحت و آسوده زندگی کنید؟

ربابه هم دیگر چیزی نمی گفت.

***

- آن وقت ها محمد ایلام بود. اخبار اعلام کرد عراق، ایلام را موشک باران کرده است. دل نگران شدیم. هم ما هم بقیه مردم آبادی که توی ایلام رزمنده داشتند، نامه نوشتیم. خیلی طول کشید تاجواب نامه رسید. نوشته بود: این طور که مردم می گویند صدام امروز اینجا را زده دیروز فلان جا را، تا الان کسی زنده نمانده بود! خیالتان راحت، جایمان خوب است!

یک بار هم چهل روز نامه ننوشته بود. جانم به لب رسید تا یکی از دوستانش آمد و نامه اش را به دستم داد. نوشته بود می دانم شما هم مثل من خیلی دلتنگ شده اید اما شما هم مثل حضرت زینب(س) صبور باشید تا پیش خدا شرمنده نباشید.

***

- خبر دادند عبدالله جلمبادانی یکی از فرمانده های دلیر سبزوار شهید شده است. محمد معاونش بود. وقتی آمد تعریف کرد: قسمتش بود مادر. رفته بودیم برای شناسایی گفت یه نگاه دیگه به او طرف بکنم. همین که سرشو بالابرد زدنش. افتاد اون طرف سیم خاردار. اگه همون جا می موند کسی نمی تونست جنازه شو برگردونه. به بچه ها گفتم سرو صدا نکنید تا برم جنازه جلمبادانی رو بیارم.

گفتند: می زننت.

گفتم: نه جلمبادانی شش تا بچه داره که منتظرن بر گرده، اگه جنازه شو ببینن باورشون می شه باباشون مرده و دیگه چشم انتظار نمی مونن!

رفتم به زور جناز شو کشیدم این طرف. بعد از سه ماه بچه ها تونستن جنازه شو برگردونن سبزوار. خدا بیامرزدش هر چی از خوبیش بگم کم گفتم. این جوری دل مادر و زن وبچه اش آروم گرفته!

گفتم: خدا خیرت بده مادر، کار خوبی کردی.

***

حاج علی (شوهرم) با یک گوسفند آمده بود خانه. گفتم: این زبون بسته رو برای چی آوردی؟

طنابش را برد یک گوشه توی طویله بست و گفت: یه خواب بد برای محمدمون دیدم.

هول برم داشت. گفتم: چه خوابی؟

گفت: خواب دیدم محمد مثل یه بره زیر کارده و می خوان قربونیش کنن! اما یه دفعه از زیر کارد فرار کرد.

دلم لرزید. گفت: هر جا هست دشمن محاصره اش کرده اما به سلامت می یاد. این گوسفند و خریدم تا بیاد و برای سلامتی اش قربونی کنم.

تا وقتی محمد آمد توی دلم غوغایی به پا بود. محمد که آمد به پدرش گفت: بابا یه گوسفند برام قربونی می کنی؟

پدرش پرسید برای چی؟

محمد گفت: پانزده روز توی دریاچه ارومیه روی یه تخته سنگ وسط عراقی ها بودم، شش تا از بچه هامونو مثله کردن اما حتی یه دونه ریگ هم به من نخورد! تا اینکه اومدن و نجاتم دادند. هنوز حیرونم چه طور عمرم به دنیا بود.

***

- چند روزی بود دنبال وسایل غذای روز عروسی محمد و ربابه بودیم. خیلی از دوستان پاسدار محمد هم دعوت بودند. آن زمان برنج توی بازار نبود. تصمیم گرفتیم چلو قیمه بدهیم تا جلوی غریبه ها سربلند باشیم. حاج علی با صد نفر صحبت کرد تا توانست چند کیسه برنج بگیرد و بیاورد خانه. من هم گوجه های زمینمان را جمع کردم و دانه دانه شستم، خرد کردم و پختم تا رب خورشت غذای مجلسمان هم آماده باشد. مانده بود تهیه آرد. سیصد کیلو گندم خریدیم و پاک کردیم و فرستادیم آسیاب.وقتی آردها را آوردند دیگر خیالم راحت بود که مجلسمان لنگ نمی ماند و با آبرومندی تمام می شود.

روز عید قربان بود. قرار بود قربانی کنیم و چند روز بعد هم عروسی محمد را بگیریم. داشتم شیر گاوها را می دوشیدم. یک دفعه در طویله را باز کرد و گفت: مادر می خوام برم کردستان با من کاری نداری؟

خشکم زد. گفت: قربونی داریم مادر!

گفت: من فرمانده ام مادر، الان بهم نیاز دارن، نمی تونم بمونم، باید برم! فقط منم که به او منطقه واردم!

گفتم: پانصد تا مهمون اینجا هستن بذار عروسی تو بگیریم بعد برو!

گفت: اگه روزم تموم باشه که وسط زمین و آسمون هم باشم تمومه، اگه نباشه صحیح و سالم بر می گردم اون وقت عروسیمو می گیریم، الان جنگ مادر، باید جنگید و گرنه، نه دینی می مونه نه کشوری!

من و عروس و پانصد نفرمهمان را گذاشت و رفت.

***

- توی شرکت تعاونی کار داشتم. مردم توی بازار پچ پچ می کردند. کسی به من حرفی نمی زد. فهمیدم خبرهایی شده. شنیدم یک پسر جوان از آبادی های اطراف دنبال مادر محمد اسدی می گردد. همین که مرا نشانش دادند پا گذاشت به فرار! شکم به یقین تبدیل شد. رفتم خانه خواهرم، مادر ربابه. گریه می کردند. گفتم: چه خبر شده؟

گفت: می گن محمدمون اسیر شده!

چه بلوایی توی دلم به پا شد خدا می داند و بس.

هر روز یک نفر می آمد سراغ محمد را می گرفت. پسر خواهرم که اسم او هم محمد بود مجروح شده بود. توی جگرش ترکش بود حتی خوب نمی توانست نفس بکشد. برای استراحت فرستاده بودنش مزینان. هر روز می آمد دم در خانه مان می نشست. حتی یک استکان چایی نمی خورد. می گفت: خاله جان می یای اینجا می شینی که چی بشه؟

می گفت: مواظبم هر کی از راه می رسه نیاد خبری بهت بده و غصه بخوری!

می گفتم: تو خودت حالت خوب نیست خاله جان دیگه چرا غصه منو می خوری! هر چی خیره پیش می یاد!

می گفت: مواظبم یه وقت بیشتر از این خون دل نخوری.

فایده نداشت. حالش که بهتر شد دوباره رفت جبهه. او هم مثل محمدم بر نگشت با این فرق که شهادتش را با چشم دیده بودند.

***

- یکی از همرزم های محمدم آمده بود. با دامادم رفتند توی یکی از اتاق های خانه و در را بستند. فهمیدم خبری از محمد دارد، رفتم پشت در گوش ایستادم. شنیدم گفت: عملیات تموم شده بود قرار بود برگردیم. محمد ساک وسایل شو فرستاد عقب تا بیارن خونه. فرمان رسید که یه بار دیگه باید به عراقی ها حمله کنیم. محمد گفت: این حمله دیگه برگشتنی نداره.

حنا درست کرد و گذاشت توی دستای ما و خودش. گفت: دیدی حواسم نبود پلاکمو با ساکم فرستادم عقب!

گفتم: می خوای برم بیارم؟

گفت: نه ولش کن. اگه خواست خدا باشه بر می گردم اگه نه که هیچ!

رفتیم جلو. توی پنجوین عراق.نمی دونستیم توی خودمون جاسوس داریم. یه دفعه شنیدیم که با رمز می گن سیب نیست، پرتقال نیست!

فهمیدیم ستون پنجمی ها توی ما نفوذ کردن. تا اومدیم به خودمون بجنبیم یه دفعه رگبار گلوله روی سرمون بارید.

با چشم خودم دیدم که محمد را به رگبار بستند و او هم کنار یک درخت چنار به حالت نشسته سرش روی سینه اش افتاد. هر کاری کردم فرمانده ها اجازه ندادند بروم طرفش!

انگار آتشم زدند. یک دفعه در را باز کردم و داد زدم: تو سنی ازت گذشته چرا نرفتی ببینی بچه من زنده است یا مرده حداقل می رفتی چشماشو می بستی تا دل منم آروم بگیره، خدا ازت نگذره که بچه مو تنها گذاشتی!

زار زار گریه می کرد. اما دست خودم نبود. هر کاری می کردم دست خودم نبود. می گفت: به خدا بی بی جان نذاشتن!

خواستم برم اما اجازه ندادن!

کو گوش شنوا. حرف توی سرم نمی رفت. چیزی نگذشت که او هم داغ پسر جوانش را دید اما هنوز به این فکر می کردم که پسرم را تنها گذاشته اند. با خودم می گویم محمد من جنازه دوستش را آورد عقب تا خانواده اش آرام شوند اما کسی این کار را برای او نکرد.

خیلی زود پلاک محمدم را با ساکش فرستادند اما خبری از جنازه اش نبود. ربابه با همه بچگی اش خیلی غصه می خورد.

حاج علی می گفت: عمو جان بیا خونه خودمون پیش خودمون زندگی کن!

ربابه می گفت: نه عمو. من هنوز منتظرم محمد برگرده وخودش منو بیاره خونه تون.

طفلک عروسم چشم انتظار ماند و نشست به پای محمدم.

***

- هر از گاهی خواب می دیدم محمد زنده است و برگشته است. خوشحال می شدم. اما خواب کجا و واقعیت کجا؟! هر روز یک خبر می رسید. یکی می گفت اسیر شده. یکی می گفت صدام او را فروخته به شاه اردن! نمی فهمیدم چرا و به چه دلیل این حرف ها را می زنند، فقط برایم مهم بود محمدم برگردد.

***

- جنگ تمام شد اما پیدایش نکردند. جنازه خیلی از شهدای مفقودالاثر را آوردند اما باز هم خبری از محمد نشد.

- پانزده سال از رفتن محمدم گذشت اما.

پانزده سال تمام هر بار در خانه مان را کوبیدند از جا پریدم و به شوهرم گفت: حاجی در می زنن!

بنده خدا می دانست منظورم چیست. می گفت: ای بابا اگه محمد باشه که به همین راحتی نمی یاد در خونه رو بزنه با کلی سلام و صلوات میارنش در خونه و تحویلش می دن!

خدا خیرش بدهد، اگر مردی به خوبی او این همه سال کنارم نبود خدا می دانست تا الان چه بلایی سرم آمده بود. خیلی مراقب بود غصه محمدم دیوانه ام نکند. می نشست پای حرف های دلم و دلداری ام می داد. اگر نبود حتما تا امروز دیوانه شده بودم.

اما چه کنم هنوز هم نتوانستم با این موضوع کنار بیایم.

بالاخره خبر دادند مسافرتان برگشته. رفتم دیدنش. مردم تابوت ها را چیده بودند جلویشان و نماز میت می خواندند. چه حالی شدم. حتی نمی توانم بگویم چه شوری توی دلم به پا شد. در تابوتش را باز کردند، یک تکه از اورکتش بود و سه تکه استخوان. محمد بلند بالای من کجا و این استخوان های پوسیده کجا. محمد من با آن قد و بالایش برای خودش رستم دستانی بود و موهای مشکی و چشم های میشی رنگش زبانزد خاص و عام بود، حال این استخوان ها را نشانم می دادند و می گفتند پسرت است، چه کسی باور می کرد که من باور کنم.

خودش سفارش کرده بود مراسم پر هزینه ای نگیریم. تمام خرج مراسم عزایش را بخشیدیم به یک مدرسه.

***

- بالاخره ربابه با پسر عمه اش که آزاده جانباز هم هست ازدواج کرد. یک پسر هم دارند به نام محمد مهدی. خدا را شکر بعد از این همه صبوری کردن، مرد خوبی توی زندگی اش آمد و دوستش دارد. مرد خیلی خوبی است. بهتر از پسرم نباشد کمتر نیست. مثل پسر خودم دوستش دارم. محمد مهدی هم که روی چشم هایم جا دارد.

هر وقت پایشان به مزینان می رسد اول می آیند خانه ما.

***

- هر کس قسمتی دارد، قسمت پسر من هم این بود. حاجی می گوید: اگه محمد بود مثل خیلی ها چهار تا اشکنه می خورد و معلوم هم نبود چطور بمیرد. خوب شد که خدا خواست و همین سعادت نصیبش شد.

اما چون به چشم خودم جنازه اش را ندیده ام خواهی نخواهی هنوز هم منتظرش هستم. بعضی وقت ها می روم توی فکر که آلان در باز می شود و محمدم با موی سفید می آید توی خانه!

هنوز دست خطش روی دیوار حمام خانه مان است، هر از گاهی می روم و قربان صدقه خودش و دستخطش می روم. هنوز بعد از این همه سال وقتی می روم سر قبرش باورم نمی شود که او توی آن قبر خوابیده است. برای همین دلم نمی آید بگویم خدا رحمتت کند می گویم: هر جا هستی ان شاءالله با علی اکبر امام حسین(ع) باشی.

چه کنم مادر هنوز هم می گویم اگر جنازه اش را می دیدم آرام می گرفتم. روی مرده سرد است و آدم را سرد می کند اما چشم انتظاری سخت است مادر جان. خیلی سخت.

به قلم طیبه مزینانی منتشر شده دررومه رسالت، شماره 6748 به تاریخ 20/4/88، صفحه 6 (شرح عشق) 

سفارش شهید محمد اسدی مزینانی:
برادرانم ! بدانید که من آگاهانه در این راه قدم برداشتم،چرا که خون شهیدان ازصدر اسلام تا کنون صدا می زنند که برای چه نشسته اید؟ اکنون انقلاب اسلامی به پیش می رود تا اسلام را در سراسر جهان گسترش دهد

دلنوشته ی یکی از همرزمان شهید#محمد_اسدی_مزینان

شهیدی از دیارمزینان

عکسی که پیش روی شماست شهید محمد اسدی مزینانی است. این شهید عزیز از همرزمان ما در عملیات والفجر 4 می باشد.این شهید یکی از چندین گل و بلبلی است که در این عملیات به شهادت رسید و جنازه مطهرش در منطقه باقی ماند و سرانجام پس از پانزده سال جنازه اش به خانواده تحویل شد.

این شهید عزیز؛ معاون گروهان یک از گردان سیف الله تیپ امام موسی کاظم (ع) لشکر نصر بود قبل از عملیات در پادگان امام خمینی و دشت شیلر توفیق بهرمندی از سجایای اخلاقی اش را داشتیم شاید بدون اغراق توصیف مادر در وصفش اندک باشد.

❤️خندان،صبور، رشید و قدبلند با چشمانی زیبا و نافذ از خصوصیات این بزرگ دلاور جبهه اسلام بودالبته شب عملیات بنده شهادت این عزیز را ندیدم فقط وقتی روز بعد از عملیات وارد چادر فرماندهی گروهان شدم و پیگیر عدم حضورش شدم خبر شهادتش را از دیگر همرزمان شنیدم عکس از وبلاگ شاهدان کویر مزینان می باشد.

دکترحسین نوروزی مقدم(همرزم شهید اسدی)

 

 

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


مهندس اسدالهی فرماندار داورزن دراولین جلسه تهیه سند راهبردی شهرستان : سربداران و خاندان دکتر علی شریعتی مزینانی سرمایه ی نمادین و ویژه داورزن هستند

✍️به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از روابط عمومی فرمانداری داورزن ؛ اولین جلسه تهیه سند راهبردی با حضور فرماندار ،اساتید دانشگاه، مدیر اداره میراث فرهنگی و شهردار داورزن در محل سالن اجتماعات فرمانداری برگزار شد.
مهندس اسدالهی فرماندار شهرستان داورزن با تأکید برظرفیت های متنوع در این خطه اظهار داشت :  شهرستان داورزن از ظرفیت های متنوع فرهنگی ، تاریخی ، جغرافیایی و اقتصادی فراوانی برخوردار است که از این ظرفیت ها به خویی استفاده نشده و با تهیه سند توسعه راهبردی محور توسعه ،  اولویت ها ، راهکارهای مواجهه با مسائل ، ایجاد انسجام و هماهنگی و هم افزایی در بخش های مختلف برای نیل به توسعه همه جانبه و پایدار شهرستان  مشخص خواهد شد.
وی در ادامه به سربداران و خاندان دکتر علی شریعتی مزینانی به عنوان سرمایه نمادین شهرستان که مبحث مکان رویداد و ویژه شهرستان است اشاره کر د و افزود : علاوه بر ظرفیت های فرهنگی ، تاریخی ،  شهرستان داورزن در بخش کشاورزی بخصوص در کشت گیاهان دارویی و توسعه محصولات گلخانه ای بخصوص در توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی از مزیت نسبی برخوردار است که باید در برنامه توسعه همه جانبه شهرستان قرار گیرد.
اسدالهی  تصریح کرد: باید  به شهرستان داورزن با برند میقات الرضاعلیه السلام به عنوان درگاه خراسان رضوی و گردشگری زیارت به عنوان اصالت و رکن اساسی ، نگاه ویژه داشت.
در ادامه این جلسه مدیر میراث فرهنگی شهرستان گفت : 250 اثر تاریخی فرهنگی مذهبی و طبیعی در حوزه شهرستان شناسایی شده که 80 اثر آن در فهرست آثار ملی ثبت شده است لذا شهرستان داورزن به لحاظ میراث فرهنگی ، طبیعی و معنوی غنی است و باید با برنامه ریزی کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت نسبت به ساماندهی و عملیاتی شدن آن ها در جهت تأثیر گذاری در گردشگری استفاده کرد.
دکتر وکیل الرعایا مشاور طرح اظهار داشت : سالانه 25 تا 30 میلیون مسافر و زائر بارگاه ملکوتی آقا علی ابن موسی الرضا (ع) از محور مواصلاتی شهرستان داورزن تردد می کنند و با توجه به اینکه در مسافت شاهرود تا داورزن ؛ آبادی جهت استراحت مسافران نیست شهرستان داورزن بهترین فرصت برای تبدیل از معبر به مقصد مسافران جهت بالا بردن میزان اقامت و ماندن گردشگر می باشد.
مهندس فتح الهی شهردار داورزن نیز در این جلسه از تهیه طرح گردشگری خبر داد وگفت : طرح شهرک گردشگری داورزن تهیه شده و با حمایت سرمایه گذار اجرایی می شود.
در پایان مقرر شد شرح خدمات توسط مشاورین طرح ارائه شود تا موضوع عملیاتی و اجرایی شود.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


حجت‌الاسلام والمسلمین هادی مزینانی، کارشناس مسائل شرعی و رئیس مرکز فرهنگی خانواده ناجا، در گفت‌وگو با

ایکنا، به بیان نکاتی درباره ابعاد فقهی بیمه در اقتصاد اسلامی و دیدگاه فقهای مسلمان درباره این صنعت پرداخت و گفت: اگر بخواهیم نگاهی ریشه‌ای از نظر فقه اسلامی به صنعت بیمه داشته باشیم، خالی از لطف نیست که به عنوان مقدمه ورود به بحث، مروری بر تاریخچه بیمه درکشورمان داشته باشیم. بیمه صنعتی نوپا و جدید است و سابقه این قرارداد طرفینی که بیمه» نام گرفته، اگرچه در غرب به ٤٠٠ سال قبل برمی‌گردد، اما رواجش ظرف ٢٠٠ سال اخیر است و بعد از صنعت بانکداری، دومین صنعت بزرگ اقتصادی دنیا است؛ به این معنا که از نظر سودآوری هم، گاه رتبه اول و گاه رتبه دوم است.

دیدگاه امام خمینی(ره) درباره بیمه

وی ادامه داد: از زمانی که این صنعت وارد کشورهای اسلامی شد، علمای برخی فرقه‌ها تحت عنوان ربا، غرر، قمار و اکل مال به باطل، به آن خدشه وارد کرده‌اند، اما اکثر علمای شیعه با تصحیح این قرارداد به عنوان عقد قرارداد جدید» یا عقود معین» مثل هبه معوض» یا نوعی از ضمان و کفالت، آن را مطرح و مورد بررسی فقهی قرار داده‌اند.

رئیس مرکز فرهنگی خانواده ناجا یادآور شد: محل بحث اینجاست که اگر بیمه تحت عنوان مستقل باشد، برخی احکام و اگر تحت عقود باشد، احکام متفاوت دیگری خواهد داشت. از جمله مراجعی که بیمه را قراردادی مستقل دانسته‌اند، حضرت امام (ره) است که می‌توان ایشان را بنیانگذار این نگاه دانست.

تفاوت اساسی معاملات و عبادات

مزینانی در پاسخ به این سؤالی که گاه مطرح می‌شود که آیا حق داریم قرار داد جدیدی را به شرع اضافه کنیم؟ اظهار کرد: در پاسخ به این سؤال باید عرض کنم که باب معاملات یک تفاوت اساسی با باب عبادات دارد؛ چون عبادات را شریعت تأسیس می‌کند و به دست عرف نمی‌سپارد و اصطلاحاً توقیفی است، یعنی بعد از رسول خدا (ص) کسی نمی‌تواند مثلاً از رکعات نماز کم یا آنها را زیاد کند.

این کارشناس مسائل شرعی ادامه داد: درباره معاملات باید گفت که معاملات تأسیسی نیستند مثلاً مضاربه حتی قبل از اسلام هم، در روم باستان بوده و می‌توان گفت اختراع آن‌هاست که بیش از ٢٠٠٠ سال قدمت دارد و اسلام هم با تعیین شرایط خاصی آن را مورد تأیید قرار داده است. یا مثلاً قرار داد مرابحه، که اصالتاً ایرانی است و حتی تا عصر امام کاظم (ع) از واژه‌های فارسی در آن استفاده می‌شده است. مثلاً متداول بوده که در هنگام قرارداد اظهار می‌داشتند با ده درصد سود خریدم و به ١١ درصد سود می‌فروشم.

لازم‌الاجرا بودن قراردادها از منظر قرآن

وی افزود: این امور از جمله معاملاتی است که توسط عقلاً طراحی و بر شریعت عرضه می‌شود و گاه در شرع مورد قبول قرار می‌گیرد لذا برخی مراجع نیز قائل هستند که می‌توان متناسب با نیاز جامعه قراردادهایی انشاء کرده و با تطابق آن با موازین شریعت، از آن‌ها استفاده نمود که حضرت امام خمینی(ه) نیز چنین دیدگاهی دارد. سند بالادستی این نظر فقهی هم از أوفوا بالعقود» در آیه یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ لَکُمْ بَهِیمَةُ الْأَنْعَامِ إِلَّا مَا یتْلَى عَلَیکُمْ غَیرَ مُحِلِّی الصَّیدِ وَأَنْتُمْ حُرُمٌ إِنَّ اللَّهَ یحْکُمُ مَا یرِیدُ؛ اى کسانى‌که ایمان آورده‏‌اید به قراردادهاى خود وفا کنید براى شما گوشت چارپایان حلال گردیده جز آنچه حکمش بر شما خوانده مى‌‏شود در حالى که نباید شکار را در حال احرام حلال بشمرید خدا هر چه بخواهد فرمان مى‏‌دهد.» (المائده/ ۱) گرفته شده است.

رئیس مرکز فرهنگی خانواده ناجا تأکید کرد: می‌دانیم که این آیه دلیل بر لازم الاجرا بودن قراردادهاست، مگر آن اموری که در شریعت، نفی آن وارد شده باشد. مستندات این دیدگاه از آیات و قواعد فقهی مرتبط مانند أوفوا بالعهد» و تجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ» در آیه یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَأْکُلُوا أَمْوَالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَنْ تَکُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ مِنْکُمْ وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِکُمْ رَحِیمًا؛ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَأْکُلُوا أَمْوَالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَنْ تَکُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ مِنْکُمْ وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِکُمْ رَحِیمًا» (النساء/ ۲۹) و الناسُ مُسَلَّطُونَ على أموالهم» یا المؤمنون عند شروطهم» اخذ شده و سیره شارع و متشرعه در باب معاملات و . همه مؤید همین مسائل هستند.

ضوابط فقهی درباره بیمه

مزینانی در پاسخ به این سؤال که در بحث بیمه آیا شرعاً مجاز به عقد قرارداد جدید، غیر از عقود سابق هستیم؟، تأکید کرد: در این مورد باید بگویم که از حدود ١٠٠ سال قبل که سید یزدی(ره) وارد این بحث شده، علما بعد هم قائل شده‌اند که اشکال ندارد و ماده ١٠ قانون مدنی هم آن را نافذ دانسته است، پس می‌توان بیمه را مشمول این قانون دانست.

این کارشناس مسائل شرعی با اشاره به شرایط فقه برای مبرا بودن بیمه از شبهات بیان کرد: اما آنچه به عنوان ضوابط فقهی درباره بیمه مطرح شده این است که مبرای از برخی موارد باشد که از جمله آن‌ها این است که اکل مال به باطل نباشد» حال آنکه شبهه وارد کرده‌اند که شخص حق بیمه می‌دهد و اتفاقی هم رخ نداده است. لذا می‌شود اکل مال به باطل چون عوضی نداشته است. دوم اینکه ضرر و ضرار نداشته باشد» که باز هم شبهه مطرح شده که اگر حادثه رخ ندهد شما ضرر می‌کنید و اگر رخ بدهد بیمه ضرر می‌کند.

بیمه غرری یا ربوی نیست

وی درباره دیدگاه برخی افراد مبنی بر غرری یا ربوی بودن صنعت بیمه نیز ادامه داد: برخی مدعی شده‌اند بیمه غرری است، چون اصل وجود آن معلوم نیست که حادثه رخ بدهد یا ندهد. همچنین گفته شده که قرارداد ربوی است چون بیشتر از آنچه داد‌ه‌ای، می‌گیری، حتی ادعای قماری بودن بیمه هم مطرح شده است، چون اگر حادثه رخ بدهد شما برده‌اید و گرنه باخته‌اید، اما اگر دقیق نگاه داشته باشیم متوجه خواهیم شد که بیمه جزیی از هیچ‌کدام از اینها نیست چون شرایط و حدود هرکدام در شرع به صراحت بیان شده و محل ابهامی باقی نمانده است.

امام خمینی(ره)؛ بنیانگذار نگاه مستقل به صنعت بیمه/ درآمد کدام بیمه مشمول خمس می‌شود

مزینانی درباره دلایل استقبال انسان‌ها از صنعت بیمه افزود: ناگفته نماند در پاسخ به این سؤال که چرا انسان‌ها به بیمه پرداختند؟ در گذشته چون زندگی‌ها ساده بود خیلی خسارت و تبعات در بر نداشت اما به مرور که زندگی‌ها پرهزینه‌تر شد، بحث نیاز به بیمه برای جبران حوادث به صورت جدی مطرح شد.

عناصر بیمه از منظر فقه

این کارشناس مسائل شرعی ادامه داد: پس می‌توان در تعریف صنعت بیمه به بیان عامیانه گفت که صنعتی است که پول‌ها را خُرد خُرد جمع کند و در زمان حادثه به صورت یکجا هزینه کند. قابل ذکر است که تقسیم‌بندی‌های مختلفی برای انواع بیمه به حسب شرایطشان بیان شده که از حوصله بحث فعلی خارج است.

رئیس مرکز فرهنگی خانواده ناجا با بیان اینکه بیمه دارای دقت زیادی است اظهار کرد: در یک نگاه کلی می‌گویم از منظر فقه، عناصر بیمه عبارت‌اند از بیمه‌گر»، بیمه‌گذار»، حق بیمه» و موضوع یا حادثه». جالب اینکه چون ساعت هم در بیمه درج می‌شود، می‌توان گفت بیمه جزو دقیق‌ترین قراردادهاست لذا اگر ماهیت بیمه را خوب ترسیم کنیم خیلی از اشکالات مرتفع خواهد شد.

دیدگاه شهید مطهری

مزینانی اظهار کرد: شهید مطهری معتقد است: قرارداد بیمه، تقابل دو مال نیست که ربا و غرر و . شود بلکه تصویر آن باید روی امنیت بنا گذاشته شود؛ مثل اینکه امنیت اعتباری را می‌خواهیم و اجرت آن را می‌دهیم و مثل اینکه امنیت ظاهری را می‌خواهید و نگهبان استخدام می‌کنید. پس عقدُ التأمین» می‌شود. مشابه این نگاه می‌‌توان عقد کفالت و ضمانت را مثال زد.

درآمد کدام بیمه مشمول خمس می‌شود

این کارشناس مسائل شرعی تصریح کرد: برای مثال، من یکسال حق بیمه می‌دهم و بیمه هم یکسال امنیت خاطر به من می‌دهد پس اکل مال به باطل نیست، ولو که تصادف رخ ندهد دقیقاً مثل اینکه اگر نگهبان استخدام کنید و نیاید، آیا می‌توانیم مزد داده شده به نگهبان را پس بگیریم؟ رخ دادن حادثه و عدم آن هم مثل همین مسئله است.

مزینانی ادامه داد: در بیمه عمر هم عمدتاً در قالب معمولی و سرمایه‌گذاری عرضه می‌شود و معمولی آن مثل بیمه حوادث است که سه قسم شامل بیمه حیات»، بیمه وفات» و بیمه مختلط» است که مرکب از دو نوع قبلی است و پرداخت‌ها هم طبق قرارداد می‌تواند دفعی یا تدریجی باشد.

رئیس مرکز فرهنگی خانواده ناجا در پایان گفت: نوع دیگر بیمه عمر از سنخ سرمایه‌گذاری است که ماهیت حادثه در آن نقش ندارد. بلکه ملاک مدت است و با انقضای مدت، نوبت شرکت بیمه می‌شود که پول بپردازد. ماهیت این بیمه‌ها سپرده‌گذاری بانکی و سرمایه‌گذاری و پس‌انداز است. همچنین لازم است بگویم که اگر بیمه از نوع تعهدی باشد، وجه دریافتی حکم درآمد دارد و مشمول خمس نیز می‌شود.

 

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


علی اکبر رضوانی پناه رییس شورای اسلامی مزینان با ابراز دلخوری از عدم واریزی مبالغ اعلام شده از طرف نمایندگان سبزوار بزرگ گفت: در این چند روز هیچ مبلغی برای کمک به دهیاری یا فضای سبز و مجتمع فرهنگی دکترعلی شریعتی به حساب دهیاری و شورای اسلامی واریز نشده است.

رییس شورای اسلامی مزینان افزود: در حال حاضر برای آبیاری فضای سبز حدود 10 میلیون تومان بدهی اعلام شده که  اداره آب و فاضلاب شهرستان چندین بار برای قطع آن به مزینان آمده اند و اخطاریه فرستاده اند اما با صحبت هایی که توسط شورا و دهیاری انجام شد مهلتی را برای پرداخت بدهی منظور کرده اند.

رضوانی پناه خاطر نشان کرد: پس از انتشار خبر کمک به دهیاری روستاهای سبزوار و داورزن  انتظار این بود که به مزینان هم مبلغی  کمک می شد و علی رغم دریافت خبر کمک 50میلیونی از طرف یکی از نمایندگان هنوز هیچ اتفاق خاصی رخ نداده و مسئول دفتر ایشان هم پاسخ مطمئنی نسبت به این قضیه ندادند.

رییس شورای اسلامی در خصوص آسفالت جاده مزینان به داورزن که به یک تراژدی تاریخی تبدیل شده اظهار داشت: همین امروز با مسئولین اداره راه شهرستان سبزوار تماس گرفتم و گفتند در زمستان آسفالت انجام نمی شود اما سعی می کنیم باقیمانده تعریض را ادامه دهیم .

وی تأکید کرد: ما به هیچ وعده ای دلخوش و خوشبین نیستیم مگر آن که کار انجام بشود و به چشم خودمان ببینیم که این اتفاق افتاده برای نمونه مگر از معاون وزیر راه و ساختمان در قول دادن برای جاده مزینان کسی مهم تر هست؟ آقای دکتر حسن نیا به مزینان آمدند و دستور دادند که باید این جاده تا آغاز زمستان آسفالت و تعریض شده باشد و حالا چند روز از زمستان هم گذشته و هیچ خبری نیست.

شایان ذکر است در روزهای اخیر مهندس رمضانعلی سبحانی فر و حسین مقصودی دو نماینده مردم شریف سبزوار بزرگ در مجلس شورای اسلامی از تخصیص مبلغ پنج میلیارد تومان برای تکمیل پروژه نیمه تمام مجتمع فرهنگی دکترعلی شریعتی در مزینان و پنجاه میلیون تومان برای کمک به فضای سبز میدان عاشورای مزینان خبر دادند که بیشتر به نظر می رسد تبلیغات انتخاباتی باشد تا واقعیت و باید دید تا قبل از اسفند 98 و موعد برگزاری انتخابات اتفاقی می افتد یا بازهم گول زدنی از نوع تبلیغات همیشگی و مکرر نمایندگی است!

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


✍️شاعر و ذاکر آل الله حجت الاسلام زنده یاد حاج شیخ حبیب اله عسکری مزینانی که به مناسبت های مختلف اشعاری ماندگار سروده و برای شاهدان کویر مزینان ارسال می کرد پس از پیروزی مدافعان حرم بر نوکران آمریکایی شعری را در وصف سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و مدافعان حرم سرود که همان ایام منتشرشد اکنون به مناسبت شهادت این سرباز ولایت تقدیم می گردد:

 

بنازم نازِ شستت را که تو فرزندِ ایرانى
کیانى یا وزیرِ عالِمِ عصرِسلیمانى

تو اَندر عصر و نَسلِ خویش سپهدارى و سالارى
تو را از بهرِمظلومان خداوند کرده ارزانى

خَرَد گر داورى بنماید و وانگه دهد فَتوا
بگوید پیروِ مولاىِ خود محصولِ قرآنى

جهانِ کُفر و مُستکبِر شده سر گشته و حیران
بِگاهِ رزم در میدان بگفتند مردِ میدانى

سرانِ فتنه گر با ارتجاعِ مَنطقه امروز
پشیمان گشته اند سودى ندارد این پشیمانى

نمی دانم اَحزابست یا بَدر است یا خیبَر
همی دانم امیرِلشکرى و شیرِ یزدانى

شده جنگِ جهانى یک جهان عِصیان و هم طُغیان
بُوَد کاخِ سِیَه فِرعون بزرگ ابلیسِ شیطانى

صف آرائی نموده رو برو گردیده اند باهم
تمامِ کُفر و ایمان از یهودىّ و مسلمانى

صَفى از حیدریّون فاطمیّون داده اند تشکیل
زپاکستانِ اسلامىّ و نیروهاىِ افغانى

که تا آزادگردید خاکِ کشور هاى اسلامى
ز دستِ داعشِ ننگین و گُرگانِ بیابانى

بیادِ پاسدارانِ حریمِ حضرتِ زینب
هَماره رحمتِ رحمان بر اَرواحِ شهیدانى

اگرآنها نبودند هم گرفتارِستم بودند
در ایران شهروندانش خراسانىّ و تهرانى

جهادى هاى سورىّ و عراقیّون و افغانى
مبارک برشما پیروزى و اَلطافِ سبحانى

مبارک بر امام و رهبر بیدارایران باد
و هم بر مرجَعیَّت آیتِ عُظماىِ سیستانى

سرافرازاست یقین اى عسکرى سردار دین قاسم
همان سردارِ تاریخ ساز آقاى سلیمانى

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


تقدیم به روح مطهر سید شهیدان مقاومت سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی

قاسم ای مرد خدا داغ تو بر این دل ماست
تا ابد راه تو سر لوحه ی مردان خداست

به خداوند کریمی که تو را هدیه نمود
نام تو پرچمِ یاران علی شیرِ خداست

داعش آن نوکر ارباب شیاطین زمان
ضربتی خورده زشمشیر تو که دست خداست

حرم آل علی بعد ابوالفضل رشید
دیگر این گونه ندید مرد دلیر که باوفاست

گرچه کشتند خبیثان دگر جسم تو را
لیکن آوازه ی تو شرط همه رمز بقاست

قوم ظالم که فریب خورد و ندانست فقط
آرزویت همه دم رفتن از این دار فناست

داغ بر دل بنهادی و تو رفتی به جنان
مزد آزادگی ات نزد خدای شهداست

یک جهان مانده که این نام سلیمانی چیست
رفتنش زنده تر از بودن در این دنیاست

لرزه افتاده ببین بر بدن قوم شریر
هرچه تهدید کنند گو که دگر باد هواست

عزتی بردی به کرمان که کریمان مبهوت
قبله ی حاجت ما بعد از این در آنجاست

تو امیر دل مایی و خداست یاور تو
"آری آن جلوه که فانی نشود نورخداست"

خوش به حالت که شدی محرم اسرار ولی
از غم هجر تو بین گریه کنان آن مولاست

وای اگر رهبر من حکم جهادی بدهد
کاخ ارباب ستم در هدف اهل ولاست

وعده ی حضرت حق غیر از این هست مگر؟
ظلم ظالم به جهان منهدم و رو به فناست

گاوچرانی که چنین آتشی افروخته یقین
هیچ ندانست که دگر منتقمت ملت ماست

بشنو ای خصم زبون گفته مزینانی چنین
سخن مردم ما مرگِ بر این آمریکاست
علی مزینانی عسکری
تهران.هفدهم دی ماه1398

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


دستی به قلم گیرم با حال پریشانی
ریزم ز درون بیرون صد عقده پنهانی

زآستین برون آمد دستی ز در فتنه
زین فتنه جهان را کرد شور وشرر افشانی

با تیر بلای او سروی به زمین افتاد
در خون خودش غلطید سردار سلیمانی

در ثلمه او رهبر اینگونه سخن فرمود
گفتا که تو در خیل و آغوش شهیدانی

بر لشکر جندالله سردار سپه بودی
در جنگ بدی پیروز در جبهه و میدانی

دشمن شده است مسرور از بود نبود تو
یاران تو اَند مغموم بادیده ی گریانی

آسوده بخواب اینک از دغدغه دنیا
هستند به راه تو یاران فراوانی

سرتاسر این عالم گردیده پر از فتنه
در کل زمین برپاست صد فتنه شیطانی

ای کاش رسد مهدی شمشیر و علم گیرد
گردد به همه عالم او رهبر و سلطانی

برخیز مزین اینک دستی به دعا بردار
بر خیر و صلاح این بوم و برِ ایرانی

بگرفت علم بر دوش سرداری دگر اینک
بیرق بگرفت برکف اسماعیل قاآنی

اکبر مزینانی علیشاه

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


پژوهشی درباره ی هنر و هنرمندان کهن دیار مزینان

نویسنده و محقق؛ علی مزینانی عسکری

  در بخش قبلی که به عنوان مقدمه و تاریخچه تقدیم شد به هنر چند بانوی مزینانی اشاره کردیم که در حوزه های مختلف هنری مشغول به فعالیت هستند اکنون شایسته است که به چند نام پرآوازه ی دیگر بپردازیم تا ثابت کنیم ادعای هنر نزد مزینانیان است و بس! بیهوده نیست و اینکه گفته اند مزینانی ها مردمان با مروت و هنرمندند گزافه نبوده است.

یکی از چهره های هنری که نقاش زبردستی است و در مسئولیت ها و مدیریت های اداری نیز فعال و پیشرو است و هراز چندگاهی مصاحبه های تند و آتشین او صفحات خبرگزاری ها و مطبوعات کشور را تحت الشعاع قرار می دهد سرکار خانم آسیه مزینانی فرزند سردار علی رضا مزینانی است که خود او نیز از چهره های ماندگار تبلیغات است و می توان گفت روابط عمومی و تبلیغات دفاع مقدس مدیون زحمات و فکر و اندیشه این رزمنده پیشکسوت و فعال فرهنگی است و بالطبع فرزندان او از جمله آسیه خانم در راه پدر گام نهاده و با گذراندن دوره های مختلف هنری و تحصیلات دانشگاهی در زمینه هنر نقاشی فعالیت می کند و  تاکنون این بانوی هنرمند مزینانی چندین نمایشگاه از آثار خود را در فرهنگسراهای مختلف تهران به معرض دید عموم گذاشته است.

وی در حال حاضر مدیر گالری آ و معاون فرهنگی خانه ی هنرمندان ایران است.

از دیگر هنرمندان حوزه ی نقاشی و گرافیک که بانوان هنرمند مزینانی در آن حضور فعال دارند باید به اسامی سرکار خانم نسرین مزینانی فرزند زنده یاد کربلایی عباس ذبیح اله که بارها در شبکه های تلویزیونی داخلی و برون مرزی نیز به آموزش هنر نقاشی و طراحی بر روی شیشه و آینه پرداخته و اکنون یکی از استادان این هنر در کشور است اشاره کرد.

یکی از دیگر بانوان هنرمند مزینانی که آثار آن ها مخاطبان زیادی را جذب کرده است می توان به خانم ها سمیه مزینانی و ساناز مزینانی ساکن سانفرانسیسکو اشاره کرد.

خانم سمیه مزینانی متولد ۱۳۵۹ دارای لیسانس زبان انگلیسی و دانش آموخته رشته زبان چینی در دانشگاه پکن چین است که در زمینه ی نقاشی با تکنیک های اکریلیک(شب نما) و فلورسنت فعالیت می کندو بدون گذراندن هیچ کلاس آموزشی توانسته با خلق آثاری متفاوت و منحصر به فرد در این رشته پیشرفت و ترقی کند از جمله آثار این بانوی هنرمند می توان به آثار چشم خدا، پرواز زمان، سفینه آشنایی، آرزو، تاریکی مرموز و . اشاره کرد.

یکی دیگر از بانوان هنرمند کهن دیار مزینان که در هنر چهره‌پردازی و بازیگری سینما و تلویزیون فعالیت دارد سرکار خانم زهره مزینانی، فرزند زنده یاد غلامرضا صادق منش است و در آثاری همچون سریال تلویزیونی من یک مستاجرم» ،به خاطر مونا» حضور داشته است. وی همسر ارسیا صنعتی بازیگر و مجری توانای صدا و سیما و تأتر و سینماست که با هم در چند فیلم و سریال تلویزیونی به ایفای نقش پرداخته اند.

در ادامه ی این مطلب با دو بانوی نویسنده و هنرمند مزینانی که آثارشان چشم جهانیان را خیره و معطوف به خود کرده است آشنا خواهید شد.

 

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


✍️جلسه هماهنگی و اجرایی تکمیل پروژه باغ اسرار مزینان با حضور رؤسای اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان داورزن، شورای بخش مرکزی و عضو شورای اسلامی مزینان،مدیر عمرانی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی و مهندس زرقانی پیمانکار مدعو امروز شنبه 28دی ماه،درمحل اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی استان برگزارشد

دراین جلسه مقرر شد باپیگیری های بعمل آمده بعد از برآورد طرح کارشناسی هزینه های پروژه (درفاز اول) به زودی  عملیات تکمیل پروژه بعد از چندین سال توقف شروع شود.

صدقی مدیر عمرانی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی تأکید کرد: با پیگیری مستمر رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی داورزن و تخصیص پنج میلیارد ریال برای آغاز کار بر آن هستیم درصورت امکان سقف اختصاص را از مجاری قانونی ممکن افزایش بدهیم.
 آزاده رییس شورای اسلامی بخش مرکزی  هم ضمن اعلام آمادگی و  همکاری صددرصدی شورا و مردم مزینان برای ادامه این پروژه از زحمات و پیگیری‌های مهندس اسدالهی  فرماندار، توکل رییس  اداره فرهنگ و ارشاد شهرستان  و همچنین پشتیبانی اداره کل اشتان  تشکر و قدر دانی کرد.
وی افزود: تکمیل این پروژه به یقین یکی از باقیات و صالحات اداره  کل و  اداره  ارشاد داورزن و فرماندار درمزینان و شهرستان داورزن خواهدبود.

محسن توکل رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی داورزن نیز ضمن اعلام خرسندی از پیشرفت زیرساخت‌های فرهنگی شهرستان ازابتدای تاسیس تاکنون عنوان کرد: به حمد خداوند پیگیری‌های 4 ساله این اداره جهت ارتقای زیرساخت‌های فرهنگی شهرستان از صفر به12000مترمربع درسال98 نعمتی بود که بدون پشتوانه مردمی هرگز محقق نمی شد.

مجتمع فرهنگی دکتر علی شریعتی مزینان در ابتدای ورودی میدان استاد شریعتی مزینان در سال 1381 کلنگ زنی شد و زمینی به وسعت 20 هزار متر مربع و در یک هزار و 800 متر مربع زیر بنا را در شمال مزینان به خود اختصاص داده است علی رغم پیگیری های متعدد شورای اسلامی و دهیاری مزینان و وعده و عیدهای نمایندگان شهرستان و مسئولین مربوطه همچنان نیمه تمام مانده است. 

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

                                                                   


 رییس شورای اسلامی مزینان با حضور در  اداره راه و شهرسازی سبزوار و گفت و گو با عابدی پور رییس این اداره و سعیدی نیک معاون وی پیگیر وضعیت پروژه تعریض و آسفالت جاده مزینان به داورزن شد.

در این دیدار که برای چندمین بار از زمان حضور دکتر حسن نیا معاون وزیر راه و شهرسازی تیرماه سال جاری در مزینان صورت گرفته علی اکبر رضوانی پناه از سرانجام این پروژه و علت تأخیر و توقف آن پرسید که بازهم مسئولین راه و شهرسازی سبزوار وعده دادند به محض پایداری وضعیت جوی و شرایط مساعد آب و هوایی دوباره کار را شروع می کنند

رییس اداره راه و شهرسازی سبزوار با تشکر از پیگیری های مداوم شورای اسلامی مزینان ضمن تأکید بر ادامه این طرح از عدم واریز  بودجه ی تخصیصی خبر داد که بارها نمایندگان شهرستان قول آن را داده اند .

وی همچنین یکی دیگر از دلایل توقف ادامه این پروژه را استقبال نه چندان پیمانکاران در مناقصه عنوان کرد و افزود: تکمیل این طرح دیر یا زود دارد اما سوخت و سوز نخواهد داشت و با توجه به قرار گرفتن پروژه در فهرست کارهای اجرایی  اداره راه سبزوار ما به عنوان مسئول همچنان پیگیر آن هستیم.

شایان ذکر است بنا بر تأکید دکترحسن نیا معاون وزیر راه و شهرسازی قرار بود این جاده آدمکش تا شروع فصل زمستان به طور کامل تعریض و آسفالت شود اما با گذشت یک ماه از این فصل هیچ خبری از آن نیست و شورای اسلامی و دهیاری مزینان بارها با حضور در فرمانداری داورزن و اداره مربوطه سبزوار پیگیر طرح شده اند.

این جاده چهل سال پیش به طول 7کیلومتر در محور مزینان به داورزن ساخته شد و تا کنون با توجه به خرابی و عرض کم و نور کافی در شب موجب داغدار شدن بسیاری از شهروندان منطقه شده است.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 

 


نمایش هفت‌خوان کودکان» به نویسندگی و کارگردانی دکتر حسین مزینانی ویژه کودکان ۵ تا ۱۲ سال است و هنرمندانی همچون محمدرضا معجونی، حسین مزینانی، فرشید عسگری و مانی کلاته در آن ایفای نقش می‌کنند.

به گزارش شاهدان کویر به نقل از خبرگزاری صبا؛ این نمایش صبح‌ها با هماهنگی قبلی ویژه مهدهای کودک و مدارس و بعدازظهرها در ساعت ۱۸ برای عموم علاقه‌مندان تا پایان اسفند ۱۳۹۸ در مرکز تولید تئاتر و تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان واقع در پارک لاله تهران بر روی صحنه است.

قرار است نمایش هفت‌خوان کودکان» با حضور هنرمندانی همچون مجید قناد، رودابه حمزه‌ای و مهرداد یکتا افتتاح شود.

در خلاصه این نمایش آمده است: یک گروه نمایشی به‌طور اتفاقی با دو کودک به نام‌های ازل و ابد که از دل زمان آمده‌اند، آشنا می‌شوند و از سوی آن‌ها به دل زمان می‌روند تا هفت‌خوان رستم را روایت کنند و لشگر ایران را از دست دیو سفید نجات دهند.

عوامل این نمایش ملیحه مزینانی دستیار کارگردان، حسین مزینانی طراح صحنه و طراح لباس و عروسک، مریم رئیسی‌اردلی‌ طراح پوستر و بروشور، محمدرضا شاملوفر طراح نور و فاطمه شیرینی، منشی صحنه هستند.

همچنین آهنگ‌ساز نمایش هفت‌خوان کودکان» مهرداد یکتا و ساخت تیزر و افکت آن بر عهده آرش خزایی است. اختر تاجیک عکاس و روشنک کریمی و روژین ستاری در بخش روابط عمومی با این گروه همکاری می‌کنند.

علاقه‌مندان می‌توانند برای تماشای این نمایش بلیت آن را از سایت تیوال و یا شماره تلفن ۰۹۲۲۳۹۳۲۸۹۲ تهیه کنند.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


پژوهشی درباره ی هنر و هنرمندان کهن دیار مزینان

نویسنده و محقق؛ علی مزینانی عسکری

در تاریخ معاصر فرزندان هنرمند مزینان، این خاک گوهر خیز و ادب پرور همیشه برتارک زرین هنر ایران زمین درخشیده اند و ما در بخش های قبلی به تعدادی از این نام های ماندگار به خصوص بانوان هنرمند مزینانی اشاره کردیم و اکنون شایسته است به چهره های دیگری اشاره کنیم  که آثار فاخرشان در سینما و تآتر زبانزد خاص و عام است و این روزها بزرگان هنر در فرهنگسراها و مجامع و محافل هنری به تجلیل از آن ها می پردازندمانند هنرمندان طراز اولی در سینمای ایران استاد علی اکبر و منصور مزینانی فرزندان زنده یاد حاج میرزا حسین مزینانی(صدیقی) دو تهیه کننده، فیلمبردار و مدیر تولید بزرگ سینمای ایران .

منصور مزینانی متولد 1323 مزینان است . وی فعالیت سینمایی خود را از سن 15سالگی با ایفای نقش های کوتاه در چند فیلم آغاز کرد.

منصور  پس از اخذ دیپلم از سال 1340 با ورود به کادر فنی و گذراندن مراحل مختلف بعنوان مدیر تدارکات، تولید و اسپشیال افکت در بیش از 20 فیلم فعالیت داشته است. وی در سال 1361 با تأسیس مؤسسه سینمایی روشن فیلم (تولید و توزیع فیلم) تهیه کنندگی و سرمایه گذاری در این عرصه را آغاز کرد و در توزیع و پخش بیش از صد فیلم نیز فعالیت داشته است.

منصور در کنار برادرکوچکترش علی اکبر مزینانی مدیر فیلمبرداری و تهیه کننده سینمای ایران از سال 1360 در عرصه ی تهیه کنندگی فیلم فعالیت داشته که مهمترین آن ها عبارت است از: ۱ -  عقاب ها (۱۳۶۳)  2 -  و نویسنده (۱۳۶۵)۳ -  قربانی (۱۳۷۰)  4-  متهم (۱۳۷۵) 5- شب بخیر غریبه (۱۳۸۰) و بوی گل سرخ

این هنرمند مزینانی که فعالیت خود را در سینما، قبل از انقلاب شروع کرده  مدیر تهیه دو فیلم با نام :1 -  غلام ژاندارم (۱۳۵۰) 2-  گرگ بیزار (۱۳۵۲) را در کارنامه سینمایی خود دارد.

منصور خان مزینانی مدیر تولیدی سینما را نیز تجربه کرده و در سال 1355 تولید فیلم سینمایی شام آخر را برعهده داشته است.

فیلم سینمایی  عقاب ها که یکی از فیلم های شاخص ژانر جنگی دوران دفاع مقدس و پرفروش سینمای ایران است با تهیه کنندگی ، فیلمبرداری و تدارکات برادران مزینانی و جلوه های ویژه که منصور برعهده داشت در سال 1363 تولید شد

منصور مزینانی که در عرصه های مختلف تولید ، تهیه کنندگی و تدارکات سینمای ایران فعالیت کرده در فیلم مشکل آقای اعتماد  که در سال۱۳۵۶تولید شده به عنوان مدیر فنی حضور داشته است.

این هنرمند پر تلاش مزینانی همچنین در سال های مختلف در 4 فیلم سینمایی به عنوان مدیر تدارکات  و در 3 فیلم نیز وظیفه تدارکات را برعهده داشته است که عبارتند از :( مدیر تدارکات) 1- غریبه (۱۳۵۱) 2 -  خروس (۱۳۵۲) 3-  سازش (۱۳۵۳)4 -  شب غریبان (۱۳۵۴)–(تدارکات) 1-  زن و عروسک هایش (۱۳۴۴)۲ -  حسن سیاه (۱۳۵۱)3-  سوته دلان (۱۳۵۶)

منصور  مزینانی با همراهی برادرش علی و با کارگردانی مرحوم قویدل فیلم عاشورای مزینان را تولید کرده که در محرم سال ۱۳۹۶ از شبکه ی مستند سیمای جمهوری اسلامی پخش شد.

منصور مزینانی تهیه کننده سینما در گفت و گو با خبرنگار ایسنا که 29 دی ماه 1380 در این خبرگزاری منتشر شد در خصوص نقش مخاطب و موفقیت یک فیلم می گوید: تازه به این نتیجه رسیده‌ایم که نقش مخاطب در موفقیت فیلم تعیین کننده است. از سوی دیگر درجه بندی فیلم به مشکلی اساسی تبدیل شده است و برخوردهای سلیقه‌ای در درجه بندی علاوه بر ایجاد مشکل برای سینماگران در حقیقت توهین به تمامی عوامل تولید محسوب می‌ شود.

تهیه کننده فیلم بوی گل سرخ که نامزد حضور در بیستمین جشنواره فیلم فجر بود، با اشاره به خصوصیات جشنواره‌های فیلم فجر، کمبود اعتبار و نبود سالن‌های مطلوب نمایش را از چالش‌های سینمای ایران دانست و افزود: در سطح کشور، 270 سینما وجود دارد که در مقایسه با جمعیت کشور بسیار ناچیز است.

مزینانی اضافه کرد: بیشتر فیلم‌هایی که در جشنواره به نمایش در می‌آیند، به دلیل مشکلات خاص کیفیت چندانی ندارند، البته هیچ فیلمسازی فیلم بد نمی‌سازد، بلکه هر فیلم تحت تاثیر عوامل خاص خود قرار دارد. لذا فیلم های شرکت کننده در جشنواره فجر از لحاظ هنر و مخاطب باید کلی باشند.

وی گفت: کسانی که به جشنواره می‌آیند، خیل علاقه‌مندان به سینما هستند که حتی در تهیه و خرید کارت با مشکل مواجه می‌شوند؛ در صورتی که به عناوین مختلف و توقعات نابجا به ارگان‌ها و نهادها کارت داده می‌شود که اصلا به دیدن فیلم نمی‌آیند و مردم از این امر گله‌مند هستند.

مزینانی دیدگاه خود را نسبت به روند برگزاری جشنواره‌ها مثبت ارزیابی کرد و با تشبیه رقابت‌های جشنواره به کنکور سراسری دانشگاه‌ها، گفت: معرفی هنرمندان با ذوق و استعداد و دارای ساختار مثبت می‌تواند از نتایج کنکور فیلم فجر باشد.

وی خاطرنشان کرد: با دیدن فیلم‌های خارجی متوجه می‌شویم که در فیلمسازی کجاییم و نسبت به تکنولوژی آن چقدر عقب هستیم، زیرا دور خویش حصاری کشیده‌ایم و این‌جاست که ضرورت وجود جشنواره‌های فیلم فجر احساس می‌شود.

در ادامه این مطلب با هنرمند دیگر خاندان صدیقی استاد علی اکبر مزینانی آشنا خواهید شد.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


پژوهشی درباره ی هنر و هنرمندان کهن دیار مزینان

نویسنده و محقق؛ علی مزینانی عسکری

✍️آنان که با آثار مکتوب دفاع مقدس آشنایی دارند و اهل مطالعه این قبیل آثار هستند به طور قطع تاکنون نام طیبه مزینانی» را شنیده اند یا روی جلد برخی از این کتاب ها دیده اند و احتمالا نوشته ها و روایت های مملو از احساس او را خوانده اند. برخی خاطرات شهدا با روایت این نویسنده جوان گویی خواندنی تر و شنیدنی تر است. از نوشته هایش این طور بر می آید که او فقط نمی نویسد» بلکه با سوژه هایش روزگار می گذراند و در ذهن و ضمیرش آن قدر با آن هاگپ و گفت می کند تا آنچه می نویسد از دل»اش برآید. جالب است که بدانید او که روایتگر داستان های حقیقی دلاور مردان و ن ایثارگر این عصر می باشد با شنیدن خبر فوت یکی از همسران قهرمان داستانش به شدت ناراحت و غمگین شد .

  از خانم طیبه مزینانی که از سال 1385 به طور جدی به عرصه نویسندگی دفاع مقدس وارد شده، تاکنون ده ها جلد کتاب در حوزه های دفاع مقدس با رویکرد خاطرات و معرفی شخصیت جهادی و اخلاقی شهدا منتشر شده که تعدادی نیز در نوبت چاپ قرار دارد. بوی نم خاک»، حکایت باران»، کنعان »،پسرم یوسف( پسر آقای سناتور)»،حاجت روا» ، گلویت را می بوسم» ،بی قرار(وزیر خارجی)» ، بی طرف» ،حوراء»، مرشد بنواز»،روایت زندگی سرلشکر شهید فلاحی»،تشت آتش»،سوار بر اسب سرخ»، شانزده تکه استخوان» و. از آثار ماندگار این نویسنده سرشناس مزینانی است. این بانوی هنرمند دختر عباس مزینانی علیشاه است و به زودی در شاهدان کویر با قلم وی با خاطرات شهدا و خانواده معزز شهدا و جانبازان و رزمندگان مزینان آشنا می شویم.

یکی دیگر از بانوان هنرمند مزینان که آوازه ی هنری او در ینگه دنیا مورد توجه علاقه مندان قرار گرفته سرکار خانم ساناز مزینانی است.

این بانوی هنرمند سال ۱۳۵۷ در تهران متولد شد و در یازده سالگی به همراه والدین از ایران خارج شد اما هیچ گاه وطن خویش را فراموش نکرده و و بارها برای دیدن وطن خویش به تیران آمده و عکس های بسیار زیبایی را به ارمغان برده است.

خانم ساناز مزینانی مدارک هنری خود را ازدانشکده‌ی هنر و طراحی اونتاریو، تورنتو، کانادا دریافت و مدرک فوق‌لیسانس هنرهای زیبا در رشته‌ی هنر اجرایی را از  دانشگاه استنفورد ایالات متحده اخذ کرد برخی از مقام ها و جوایز هنریو  نمایشگاه آثار این هنرمند مزینان به شرح زیر است؛

1384 برنده‌ی جایزه از شورای هنر اونتاریو

1385 کسب جایزه از شورای هنر تورنتو

1385 آرت فر فوتومیامی، گالری استوین بالجر، ساختمان سوهو، میامی، فلوریدا

1389 دریافت کمک هزینه ی سوزان باروخ لوئیس، دانشگاه استنفورد

1390 اقامت هنری فلاکس فَکتوری، کوئین، نیویورک

1390 دریافت مدرک فوق‌لیسانس هنرهای زیبا در رشته‌ی هنر اجرایی، دانشگاه استنفورد، ایالات متحده

1391 نمایشگاه انفرادی، قاب‌های مرئی»، گالری استیون بالجر، تورنتو، کانادا

1393 نمایشگاه انفرادی، قاب‌های مرئی»، گالری تیمور گراهان، نیویورک

1393 آرت فر، گالری استیون بالجر، کاخ بزرگ، پاریس

1393 آرت فر، آرت14 لندن، گالری تیمور گراهان، لندن

1394 نمایشگاه انفرادی، آستانه»، موزه‌ی هنر آسیایی، نمایشگاه‌گردانی شده بتوسط مارک مایِر، سان‌فرانسیسکو، کالیفرنیا

1394 برنده جایزه‎ی اِمریکنز فور ذِ آرتس، بخاطر انجام بهترین پروژه‌ی عمومی

1395 نمایشگاه انفرادی، (نا)مریی»، آب-انبار، تهران

1397 نمایشگاه هنری (آرت فر)، ابوظبی آرت، گالری کوادرو، امارات متحده عربی

کتاب تصاویر گشایشگر» به تازگی و همزمان با نمایشگاه انفرادی این هنرمند عکاس در کانادا منتشر و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.

بی شک تعداد بانوان هنرمند مزینانی که در شاخه ها و گرایش های مختلف هنری و ادبی کشور فعالیت دارند بیشتر از آن است که در این سطور یاد شده و ممکن است از آن بی اطلاع باشیم و بازهم این شما همراهان گرامی هستید که می توانید یاری رسان ما باشید و این افتخار آفرینان را معرفی نمایید و بی تردید در عرصه های دیگر علمی ،فرهنگی، اجتماعی، ورزشی و.بانوان سرافراز مزینان فعالیت گسترده ای دارند که در آینده به شرط حیات و یا باقلم توانای نویسندگان این دیار به آن خواهیم پرداخت  ولی در این نوشتار رویکرد ما هنر و هنرمندان مزینان است. در همین راستا دکتر ربابه مزینانی، دکتر آتوسا محمدی، دکتر ملیحه مزینانی،دکتر سعیده مزینانی،دکتر نسرین صدیقی، دکتر سمیه بهمن آبادی، سرکارخانم فاطمه گلستانی،خانم منصوره محمدی و. از جمله بانوانی بوده اند که به لحاظ فعالیت های علمی، پزشکی، نانو فناوری و فعالیت های خیرخواهانه در همین پایگاه به مخاطبان گرامی معرفی شده اند.

 

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 


دهه ی فاطمیه و سوگواری ایام شهادت بانوی دو عالم حضرت صدیقه طاهره ام ابیها فاطمه ی زهرا سلام الله علیها به همان اندازه نزد مردم ولایتمدار مزینان ارزشمند است که در شهادت فرزندش عاشورایی دیگر برپا می کنند.

بزرگداشت سنت و آیین های دینی و مذهبی به ویژه ایام شهادت معصومین علیهم السلام از دیرباز نزد این مردم بسیار محترم و از جایگاه والایی برخوردار است به طوری که در هر شرایطی حتی زمان تنگدستی سعی می کنند این مناسبت ها را زنده نگهدارند حتی اگر شده با استکان چایی و لقمه نان پنیری از میهمانان پذیرایی کنند.

در مزینان موقوفات بسیاری برای گرامیداشت یاد و نام ائمه ی اطهار علیهم السلام به خصوص فاطمیه وقف شده و این شب ها مجالس روضه و اطعام بستگان و میهمانان منعقد می شود و اگر چنان چه خودشان حضور نداشته باشند متولی یا نایب آن ها مؤظف به این کار می باشند.

امسال نیز بعد از مجالسی که در دهه ی اول از سوی همشهریان مزینانی برگزار گردید و شرح آن در کانال های فضای مجازی شاهدان کویر منعکس شد در این دهه ی آخر نیز چندین مراسم به همت فرزندان این دیار برگزار می شود که به شرح آن می پردازیم:

ایام ،تعلق به گل یاس گرفته

افراشته بنگر همه جا پرچم زهرا.

ضمن عرض تسلیت ایام شهادت حضرت زهرا(س) به اطلاع عاشقان ولایت می رساند مراسم سوگواری دهه ی فاطمیه از روز یک شنبه 6 بهمن ماه بعد از نماز مغرب و عشا(ساعت 18) به مدت پنج شب در هیئت شاهزاده علی اصغر (ع) مزینان برگزار می شود.

 

عرش را اوجی اگر باشد مقام فاطمه است
نه فلک، فرشی مرصع زیر گام فاطمه است
حرمت دین خدا در احترام فاطمه است
راه و رسم مادری، الحق مرام فاطمه است
 
✍️اطلاعیه برگزاری مجالس تعزیه خوانی در مزینان
 
 به مناسبت ایام فاطمیه و شهادت بی بی دو عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مجالس تعزیه خوانی به شرح زیر برگزار می گردد:
 
 ۱- مجلس تعزیه خوانی شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
چهارشنبه شب مورخ۹۸/۱۱/۰۹ بعد از نماز جماعت مغرب و عشاء.

 ۲-مجلس تعزیه خوانی شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
پنجشنبه شب مورخ ۹۸/۱۱/۱۰
بعد از نماز جماعت مغرب و عشاء .

مکان : هیئت حسینی مزینان

شرکت کنندگان ارجمند در هردو شب جهت صرف شام میهمان سفره با کرامت اهل بیت علیهم السلام خواهند بود.

بانی اطعام : آقای حاج قاسم خیرخواه مزینانی 


اَلسّلامُ عَلیکِ اَیّتهاالصِّدِّیقَه الشَّهیدَه
             ---------
هیئت الغدیر مزینانی های مقیم مشهد مقدس برگزار می کند:
مراسم عزاى شهادت حضرت زهرا(س)
به همراه قرائت
 حدیث شریف کساء
(خواهران و برادران)
                    ---------
◀️ زمان
چهارشنبه ٩٨/١١/٩
ساعت شروع ۱۹/٣۰ (به صرف شام)
                    ---------
◀️ مکان
 هیأت الغدیر مزینانى ها
(امام رضا ٦٠ ، بعد از چهارراه دوّم)
                    ---------
◀️ سخنران
حجةالاسلام فرجو

مراسم سوگواری دهه ی فاطمیه در هیئت ائمه ی بقیع علیهم السلام

سخنران؛ حجت الاسلام حاج شیخ محمدمزینانی با موضوع(سیره فاطمی در سلوک شهید سلیمانی)
شروع مراسم شب اول ؛ ساعت19:30 همراه با آموزش قرآن سه شنبه هشتم بهمن. مراسم شب های دوم و سوم در تارخ نهم و دهم از ساعت20:30
✅نشانی؛ نبرد جنوبی انتهای خ گل شناس خ رحمتی کوچه حسن یعقوبی پلاک 9

دل حوریہ با غم خو گرفتہ
سرشڪ از دیدگانش سو گرفتہ

ببار اے آسمان دل ڪه ، زهرا (س)
سہ ماه اسٺ دسٺ بر پهلو گرفتہ

همزمان با سالروزشهادت صدیقه کبری حضرت زهرا(س)مراسم عزاداری همراه با ی سنتی(دوره)با حضور همشهریان محترم مزینانی در مهدیه مزینانی های مقیم تهران برگزار می شود  زمان؛ روز چهارشنبه نهم بهمن ماه  از ساعت ۱۰صبح 

شایان ذکر است؛مجالس دیگری در مزینان و شهرهای مختلف از سوی هیئات مذهبی مزینانی ها درحال انجام است که به محض دریافت اطلاعات دقیق در همین پایگاه اطلاع رسانی می شود

 

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


مرتضی مزینانی»،‌ عضو انجمن رومه‌نگاران مسلمان:
تحریم خبرگزاری فارس و مسدودسازی دامنه دات کام این خبرگزاری پرمخاطب، بار دیگر تعهدات جهانی دولت آمریکا را زیر سؤال برد.
یادمان نمی‌رود که دولت‌های بوش و اوباما در آمریکا، بارها در رسانه‌ها و سخنرانی‌هایشان بر تعهد دولت این کشور مبنی بر آزادی اینترنت تأکیدات فراوانی داشتند و به‌نوعی آن را نشانه اوج دموکراسی غربی می‌دانستند.
هیلاری کلینتون، وزیر وقت امور خارجه آمریکا موضوع آزادی در برقراری ارتباط را در چند سخنرانی خود مطرح کرده بود و همواره به دولت‌های کشورهای مختلف جهان توصیه می‌کرد تا مانع برقراری ارتباط مردم با اینترنت و وب‌سایت‌ها نشوند و آن را مخالف آزادی بشر می‌دانست.
امروز باید دید چه شده است که دولت دونالد ترامپ همه این تعهدات را زیر پا می‌گذارد و دامنه اینترنتی یک خبرگزاری پرمخاطب و بین‌المللی را تحریم می‌کند؟

اکنون این خبرگزاری با دامنهir.در اینترنت فعال است

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


به سراغ من اگر می آیید نیایید در قفل است!

✍️قریب به دوسال از تعطیلی و پلمپ کاروانسرای تاریخی مزینان معروف به رباط شاه عباسی می گذرد دعوایی که سرانجامش محرومیت گردشگران و خود شهروندان مزینانی که در ایام عیدنوروز و سه ماه تعطیلی و محرم به زادگاهشان می آیند شده است.

چند ماه پیش یعنی تیرماه 98 سیستم قضایی و میراث فرهنگی داورزن از حل این موضوع در دادگاه تجدید نظر و نفع رأی صادره به میراث خبر دادند و قرار بود به زودی وضعیت آن روشن شود. اما این به زودی تا کی ادامه خواهد داشت والله اعلم!

در بحبوحه ی کش و قوس های میراث فرهنگی و اجاره کنندگان مزینانی که بعدها از سوی مدیر میراث سودجو و متصرف عدوانی معرفی شدند! چند خبر دیگر مانند واگذاری مدیریت کاروانسرا به دانشگاه حکیم سبزوار و ایجاد اردوگاه فرهنگی و ملی دانشجویی و همچنین اختصاص یک میلیارد تومان برای مرمت و نگهداری آن از سوی دولت در لایحه ی بودجه 98 به گوش رسید و حتی مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان رضوی   هم در ذیل  خبر واگذاری ۳۹ اثر تاریخی به بخش خصوصی از جمله کاروانسرای مزینان خبر داد که در اولویت واگذاری قرار دارد.در این میان شورای اسلامی و دهیاری مزینان نیز پیگیری هایی انجام دادند که نتیجه اش برداشتن قفل به مدت یک روز برای شرکت کنندگان در مراسم سالروز عروج دکترعلی شریعتی مزینانی بود اما باز هم این در بسته شد و هنوز وضعیت آن برای توریست هایی که از راه دور و حتی خارج به این دیار می آیند مشخص نیست.

کمتر از دو ماه دیگر به پایان سال و آغاز نوروز 99 مانده است و امیدواریم مسئولین محترم اعم از شورای اسلامی و دهیاری مزینان و میراث فرهنگی و دادستانی داورزن و در نهایت وزارت میراث فرهنگی جمهوری اسلامی صدای مردم را بشنوند و بازهم چراغ این بنای تاریخی روشن و درِ آن حداقل برای خود مزینانی ها باز شود.

کاروانسرای مزینان معروف به کاروانسرای شاه عباسی در مسیر راه باستانی ابریشم قرادارد و با شمارهٔ ۱۶۶۴ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


پژوهشی درباره ی هنر و هنرمندان کهن دیار مزینان

نویسنده و محقق؛ علی مزینانی عسکری

  در بخش قبلی که به عنوان مقدمه و تاریخچه تقدیم شد به هنر چند بانوی مزینانی اشاره کردیم که در حوزه های مختلف هنری مشغول به فعالیت هستند اکنون شایسته است که به چند نام پرآوازه ی دیگر بپردازیم تا ثابت کنیم ادعای هنر نزد مزینانیان است و بس! بیهوده نیست و اینکه گفته اند مزینانی ها مردمان با مروت و هنرمندند گزافه نبوده است.

یکی از چهره های هنری که نقاش زبردستی است و در مسئولیت ها و مدیریت های اداری نیز فعال و پیشرو است و هراز چندگاهی مصاحبه های تند و آتشین او صفحات خبرگزاری ها و مطبوعات کشور را تحت الشعاع قرار می دهد سرکار خانم آسیه مزینانی فرزند سردار علی رضا مزینانی است که خود او نیز از چهره های ماندگار تبلیغات است و می توان گفت روابط عمومی و تبلیغات دفاع مقدس مدیون زحمات و فکر و اندیشه این رزمنده پیشکسوت و فعال فرهنگی است و بالطبع فرزندان او از جمله آسیه خانم در راه پدر گام نهاده و با گذراندن دوره های مختلف هنری و تحصیلات دانشگاهی در زمینه هنر نقاشی فعالیت می کند و  تاکنون این بانوی هنرمند مزینانی چندین نمایشگاه از آثار خود را در فرهنگسراهای مختلف تهران به معرض دید عموم گذاشته است.

وی در حال حاضر مدیر گالری آ و معاون فرهنگی خانه ی هنرمندان ایران است.

از دیگر هنرمندان حوزه ی نقاشی و گرافیک که بانوان هنرمند مزینانی در آن حضور فعال دارند باید به اسامی سرکار خانم نسرین مزینانی که بارها در شبکه های تلویزیونی داخلی و برون مرزی نیز به آموزش هنر نقاشی و طراحی بر روی شیشه و آینه پرداخته و اکنون یکی از استادان این هنر در کشور است اشاره کرد.

یکی از دیگر بانوان هنرمند مزینانی که آثار آن ها مخاطبان زیادی را جذب کرده است می توان به خانم ها سمیه مزینانی و ساناز مزینانی ساکن سانفرانسیسکو اشاره کرد.

خانم سمیه مزینانی متولد ۱۳۵۹ دارای لیسانس زبان انگلیسی و دانش آموخته رشته زبان چینی در دانشگاه پکن چین است که در زمینه ی نقاشی با تکنیک های اکریلیک(شب نما) و فلورسنت فعالیت می کندو بدون گذراندن هیچ کلاس آموزشی توانسته با خلق آثاری متفاوت و منحصر به فرد در این رشته پیشرفت و ترقی کند از جمله آثار این بانوی هنرمند می توان به آثار چشم خدا، پرواز زمان، سفینه آشنایی، آرزو، تاریکی مرموز و . اشاره کرد.

یکی دیگر از بانوان هنرمند کهن دیار مزینان که در هنر چهره‌پردازی و بازیگری سینما و تلویزیون فعالیت دارد سرکار خانم زهره مزینانی، فرزند زنده یاد غلامرضا صادق منش است و در آثاری همچون سریال تلویزیونی من یک مستاجرم» ،به خاطر مونا» حضور داشته است. وی همسر ارسیا صنعتی بازیگر و مجری توانای صدا و سیما و تأتر و سینماست که با هم در چند فیلم و سریال تلویزیونی به ایفای نقش پرداخته اند.

در ادامه ی این مطلب با دو بانوی نویسنده و هنرمند مزینانی که آثارشان چشم جهانیان را خیره و معطوف به خود کرده است آشنا خواهید شد.

 

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


بغض سنگین

یک بغض سخت و سنگین جامانده در گلویم
تصویر کوچه ای هست پیوسته روبرویم

بی وقفه می چکد غم در آسمان قلبم
ماندم که از سقیفه یا از فدک بگویم

تصویرِ مادرم را در قاب چشم دارم
باید به آب دیده این قاب را بشویم

دیدم که جسمِ خود را چون مرغ پر شکسته
با زحمتی فراوان می آورد به سویم

در کوچه روی مادر شد رنگ ارغوانی
عمری است من به یاد رویِ کبود اویم

یک روزه روزگارم در کوچه شد سیاه و
یکباره خودنماشد رنگِ سپید مویم

فواره می زد آن شب اشک از میان چشمم
شد قطره قطره اشکم آغشته با وضویم

در کوچه نانَجیبی فریاد می زد و من .
یک بغض سخت و سنگین جامانده درگلویم
شاعر؛ منصوره محمدی مزینان

******

 

در هجر یاس

هر گل که دهد بویی. چون یاس نمی‌گردد
هر سنگ بیابانی. که الماس نمی‌گردد

دیبا و حریر ناب. زیبنده ٔشاهانست
تن پوش شهنشاهان. کرباس نمی گردد

زر ارزش زر دارد. همسان مطلا نیست

گوهر به عیار مس. مقیاس نمی گردد

عالم نشدی ایجاد. گر آن که نبُدزهرا
دنیا نه به جز مهرش. احداث نمی‌گردد

نفرین خدا تا . بر قاتل زهرا باد
مانند مقیره کس. خناس نمی گردد

زان فتنه شرار شر. بر خرمن دین افتاد
شیطان چو عدوی او. وسواس نمی گردد

میراث فدک با زور. دشمن بگرفت از او
هیچ کس مُتِعرّض بر. میراث نمی گردد

بر خیز مهیا کن.  نان جو مولا را
از چیست که با دستت. دستاس نمی گردد

فرمود ابوفاضل. من نوکر زهرایم
هر کس که فدایی شد. عباس نمی گردد

گردیده مزین عالم. خوشبو ز گل زهرا
بویی نه جز این مارا. احساس نمی گردد

شاعر؛اکبر مزینانی علیشاه

وسواس در اینجا به معنای وسوسه کننده است

****

دوبیتی

جهان گر عزّتی دارد، ز زهراست
ڪه نامش برده آدم،عَد،ز زهراست.


قرارِ جسم و جان آمد به حوّا،
دو بیننده چو جان آرد،ز زهراست.

حسن صدیقی مزینانی.(راه)

****

شب خاکسپاری

شهر درسکوتی مرگبار آرامیده است

خفته اند مردان همیشه خفته

چشمانشان خیلی پیش بسته شده بود

حتی گوش های شان هم

انگار خاک مرده بر روی این شهر ریخته اند

چه می گویم!

آن ها حتی تحمل شنیدن ناله ای

از بانوی دل شکسته ای

 که تازه در فراق پدر نشسته ندارند

شاید همین مردمان

که روز را با علی بودند و شب

پیراهن خونین خلیفه ای را بهانه

فرزندش را هنوز به دنیا نیامده، کشته اند

خود می کشند و برآن گریه می کنند

شحنه هم خواب است

تابوت، خود راه را می داند

صدای گام ها تنها ضرب آهنگ غم دارد

مانند دل مردی که برای چنین بدرقه ای آرام می گرید

او دیگر تنهاتر از تنها شده است

و اکنون باید با دستان خویش

در سکوت مرگبار شب

همراه با اشک های کودکانش

که آن ها نیز مانند مادر نبایند بگریند

تا مبادا همان ها که او را کشتند

باز به خونخواهی برخیزند!

مادر وصیتش همین است

شبانه و در سکوت مرا به خاک بسپارید

فقط

مراقب دل شکسته ی مرد تنهایم باشید.

علی مزینانی عسکری

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 


عصمت الله وقت آن نیست که فریاد کنی

به دمی  کاخ  ستم  را  همه برباد کنی

گر علی بسته به زنجیر عدو گردیده

مهدی ات را تو به امداد دمی یاد کنی

ای که مظلومه ای و همره مظلوم شدی

شکوه ی ظلم و ستم را به کجا داد کنی

ناخدای همه  گردیده  و ساحل  ببری

کشتی پر ز  تلاطم  دگر  امداد  کنی

ارث بر زینب مظلومه تو دادی به یقین

ورنه در کرببلا شکوه ز بیداد کنی

ای که قوت سحرت را به اسیری بخشی

با عنایت به فقیر از غمش آزاد کنی

همه ی دلخوشی ام درصف م این است

به  شفاعت دل ناشاد  مرا  شاد  کنی

گر فراخوان بزنی منتقم خون حسین

حرم  آل  نبی  از  ستم  آزاد  کنی

منتظر دیده به ره مانده مزینانی ولی

همچنان صبر بر این قصه ی فریاد کنی

تقدیمی؛علی مزینانی عسکری

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


پژوهشی درباره ی هنر و هنرمندان کهن دیار مزینان

نویسنده و محقق؛ علی مزینانی عسکری

✍️یکی دیگر از فرزندان بلند آوازه و هنرمند کهن دیار مزینان استاد علی اکبر مزینانی است. که در نزد ما مزینانی ها با نام علی شناخته می شود. او که بسیاری از کارگردانان مانند صدر عاملی و  مهدی فخیم زاده ماندگاری خود را در سینما حاصل تجربه و کار با این سینماگر می دانند سال 1325 در مزینان به دنیا آمد.

علی که به همراه والدین به پایتخت مهاجرت کرد در سن چهارده سالگی با ورود به کادر فنی شروع به کار در عرصه ی هنر سینما کرد و پس از طی مراحل مختلف (نورپردازی و دستیاری) به عنوان فیلمبردار در فیلم مرگ در باران مشغول فیلمبرداری شد.

وی بعد از مدتی به سمت مدیر فیلمبرداری انتخاب شد و  فیلمهای مرگ در باران، اضطراب، ه جنوب، شهر شراب را فیلمبرداری کرد. او سپس به تهیه کنندگی نیز روی آورد و در سال های اول انقلاب موفق به ساخت فیلم های خونبارش و رهایی گردید.

سال 1364 به طور مستقل کار تهیه کنندگی را با فیلم های عقاب ها، خواستگاری، دو همسفر، قربانی، شب بخیر غریبه و دنیا شروع کرده و در کنار دو حرفه فیلمبرداری و تهیه کنندگی در امر پخش فیلم نیز به فعالیت پرداخت.                                                                                                                              مستند عاشورای مزینان یکی دیگر از آثار شایسته ی این هنرمند مزینانی است که سال 97 در ایام محرم از شبکه ی مستند پخش شد و مورد استقبال شهروندان قرار گرفت.

قفس طلایی آخرین کار هنری است که این هنرمند مزینانی تمامی سرمایه ی خود را برای تهیه ی آن هزینه کرد اما با توجه به اتفاقات 88 و ساخت فیلم قلاده های طلا اکران فیلم وی با مشکل روبرو شد و در مراسم تجلیلی که از وی در فرهنگسرای ارسباران صورت گرفت با این جمله که هرچه در سال های کار هنری اندوخته بودم در قفس طلایی از دست دادم ناراحتی و رنجش خود را اعلام کرد. او در مصاحبه ای با سینما پرس نیز با ذکر ناملایمتی های بعضی نهادها و ارگان ها اظهار داشت: من ۵۱ سال است که در سینما فعالیت دارم و اگر در هر شرکتی مشغول به کار بودم امروز بازنشسته شده بودم؛ متأسفانه زمانی که فیلم های من با شکست روبرو شدند کسی برای کمک به من اقدامی انجام نداد و سینماگران به گونه ای رفتار کردند که گویا فراموش شده ام در حالیکه فیلم های من برای رونق گرفتن سینمای ایران، مخصوصاً وضعیت سینماداران بسیار مفید بودند و در زمان خود هر یک به سینماها رونق بخشیدند.»

هرچند استاد علی مزینانی هنوز هم از بی مهری ها و عدم حمایت برخی دست اندرکاران فرهنگی دلخور است اما همگان می دانند که هنر هفتم نیازمند فکر و تخصص این هنرمندان با تجربه و بزرگ است و امیدواریم بازهم به زودی شاهد هنرنمایی این فرزند هنرمند مزینان باشیم.

او که مانند هر مزینانی عاشق زادگاه خویش است محرم امسال در مزینان حضور یافت و با دیدن مراسم عاشورا به تجدید خاطرات خود به ویژه اثر ماندگار عاشورایی اش پرداخت.

رسول صدر عاملی در نکوداشت علی مزینانی با تجلیل و تشکر از وی اظهار داشت :حرفه ای گری در سینما را علی مزینانی به من یاد داد . او در استودیو میثاقیه بزرگ شد که به طور کامل حرفه ای آغاز کرده است ، باعلی رفتیم جبهه تا محل شهادت برادرم را از نزدیک ببینیم علی وقتی شهدا را می دید با گریه اشک می ریخت و فیلمبرداری  می کرد.»

مهدی فخیم زاده کارگردان و بازیگر و تهیه کننده سینما نیز در همین مراسم درباره ی علی چنین گفت:دهه ی شصت دفترم ورشکست شد چون فیلم من درجه ی دال گرفته بود و از نظر تجاری فیلم شکست خورد ، در آن زمان می گفتند آدم حرفه ای  باید با فیلمبردار غیر حرفه ای کار کند وقتی برداشت ها را دیدم متوجه فاجعه شدم و به مسئولین گفتم این نتیجه فشار شماست و علی مزینانی من را  از آن ورشکستگی نجات داد. ذهن مزینانی با تماشاچی نزدیک است و می داند که چه کار می کند من وقتی با علی کار می کردم می دانستم با چه آدمی کار می کنم حرفه ای گری، هیجان و انضباط را از او یاد می گرفتم.»

یکی دیگر از برادران این هنرمند برجسته؛ زنده یاد محمد مزینانی است که در فیلم عقاب ها به عنوان تدارکات، دو برادر خود منصور و علی را همراهی می کرد .

به منظور آشنایی بیشتر با این هنرمند توانای مزینان مصاحبه ی صمیمانه علی رستگار با او را که در شهریور سال 98 در جام جم منتشر شده بخوانید.

 گفت و گو با علی اکبر مزینانی، مدیر فیلمبرداری خونبارش» اولین فیلمی که به ماجرای ۱۷ شهریور پرداخته است

خونبارش، احتمالا تنها فیلم سینمای ایران است که به شکل مستقیم به واقعه ۱۷ شهریور پرداخته و ظاهرا شما جزو کسانی هستید که از صفر تا صد این فیلم، همراه آن بودید.

صد در صد. قرار نبود این فیلم دو ساعت زمان داشته باشد، بلکه قرار بود یک فیلم  ۲۰ دقیقه ای باشد. پایه گذاری این فیلم در دفتر خودم  انجام شد. خودم نگاتیو، دوربین و وسایل نورپردازی را در اختیار فیلم قرار دادم و فیلمبرداری اش را هم خودم به عهده داشتم. اما متاسفانه بعدها به خاطر کودتای نوژه، جلوی فیلم را گرفتند.

 یعنی فیلم اکران نشد؟

چرا، بعدا فیلم اکران شد، اما در تیتراژ فیلم، تغییر و تحولاتی دادیم. همان موقع با زنده یاد تیمسار نامجو در این مورد صحبت کردم.

 به عنوان مدیر فیلمبرداری، حتما در کار با بازیگرانی تازه کار (درواقع نابازیگرانی که نقش خودشان در واقعیت را بازی می کردند)، با چالش هایی روبه رو بودید.

بله، خیلی سخت بود. شیوه کار ما اینطور بود که من نورها را به شکل مستندگونه تنظیم می کردم و دوربین را می کاشتیم و فیلم می گرفتیم. آن موقع هم که امکانات الان نظیر ویدئو را نداشتیم. ما فیلم را به صورت ۱۶ میلی متری فیلمبرداری و بعد آن را تبدیل به نسخه ۳۵ میلی متری کردیم. ضمن این که آن موقع، اوایل انقلاب بود و نگاتیو هم نبود. نگاتیوهای ۱۶ میلی متری ما هم کهنه بود که البته همان کهنگی به من خیلی کمک کرد تا فیلم جنبه مستند پیدا کند. با تبدیل فیلم به نسخه ۳۵ ،این مستندگونگی بیشتر هم شد. حتی فیلم در بخش رقابتی جشنواره مسکو هم شرکت کرد. دو نفر از بازیگران که نقشهای واقعی خودشان را بازی می کردند و به جای آن سربازی که در واقعیت ماجرا شهید شده بود، هم یکی از اعضای کادر فنی ما بازی کرد که به او شباهت داشت. به جرات می گویم حدود ۸۰ درصد این فیلم را من مستندگونه گرفتم. روال ما این بود که بازیگران، کارهای خود را به صورت روزانه و براساس خط قصه انجام دهند و ما فیلم بگیریم. آقای امیر قویدل با آنها صحبت می کرد و آنها را به فضای موضوع می برد تا آماده بازی شوند.

 پس باتوجه به محدودیت نگاتیو، برداشت، زیاد گرفتید؟

حدود ۵۰ نگاتیو ۱۰ دقیقه ای مصرف کردیم. همان طور که بازیگران، براساس واقعیت دیالوگ می گفتند، دوربینم روشن بود و مدام کلوزآپ، مدیوم شات و لانگ شات می گرفتم. اینقدر فیلم می گرفتم که آن نگاتیو ۱۰ دقیقه ای تمام شود. وقتی تمام می شد، دو ساعت استراحت می دادیم و بعد به بازیگران می گفتیم حالا از یک دقیقه بعد آن صحنه و حرف قبلی، دوباره شروع کنید.

 از این وضعیت کلافه می شدید یا فیلمبردار صبوری بودید؟!

این کار ۹ ماه طول کشید که قطعا نیاز به صبوری داشت. ما ابتدا تهیه کننده نداشتیم.

 بعدا که رسول صدرعاملی تهیه کنندگی کار را به عهده گرفت.

رسول را خودم به سینما آوردم، او قبل از آن خبرنگار رومه اطلاعات بود. رسول در مراسم قدردانی از من که در ارسباران برگزار شد، گفت من اصلا کارگردان نبودم و علی مزینانی باعث کارگردانی من شد.

 زنده یاد قویدل هم اولین بار بود که فیلم سینمایی می ساخت.

بله، اولین فیلم سینمایی اش همین بود، اما اولین کارش به عنوان کارگردان، سریال چنگک بود که من هم فیلمبرداری اش را انجام می دادم. چنگک اولین سریالی بود که صدا سرصحنه ضبط می شد. من با دوربین اکلر فیلم می گرفتم و برادرم منصور هم مدیرتولید کار بود. آقای جلال مقدم هم سرپرست گروه بود و باز بالای سر ما زنده یادان مازیار پرتو و نصرت الله کنی بودند.

 می گویند اولین فیلم بعد از انقلاب، همین خونبارش است، این موضوع صحت دارد؟

دقیقا، البته قبل از آن یکی دو فیلم را شروع کردیم مثل انفجار» آقای ساموئل خاچیکیان که توقیف شد. خودم فیلمبردار کار بودم و تهیه کننده هم مرتضی نیکخواه بود.

 انبوه سربازانی که در صحنه های ابتدایی فیلم خونبارش و آن صحنه های تظاهرات می بینیم، سرباز واقعی بودند؟

بله، سربازان ارتش بودند که برای حضور در فیلم از آنها استفاده شد.

 فیلم، کجا فیلمبرداری شد؟

در پادگان قصر فیروزه نیروی هوایی که زنده یاد حسن نورهادی، نقش فرمانده را بازی می کرد. البته برای همین سربازان، پدر ما را درآوردند! حدود ۳۰۰ سرباز در پادگان به ما می دادند و ما باید شب تا صبح، فیلمبرداری می کردیم. به جرات می گویم صد نفر از سربازان به خاطر سختی کار فیلم - فرار می کردند و قایم می شدند!

 از سختی های دریافت تجهیزات جنگی در آن سال ها هم بگویید.

سختی که داشتیم، اما دیگر از عقابها» سخت تر نبود که خودم تهیه کننده و مدیر فیلمبرداری آن بودم. به من ۱۵۰ قبضه اسلحه داده بودند، به آنها می گفتم یکی را برای دریافت آنها بفرستید، می گفتند نه، دست خودت باشد قبول است! (می خندد) ولی البته سختی های دیگری داشتیم، به عنوان مثال روز اولی که همراه خدابیامرز خاچیکیان، پیش فرمانده نیروی هوایی رفتم، از من پرسید: چه می خواهی جوان؟!» آن موقع یک دانه موی سفید هم نداشتم. گفتم: هیچی آقا! آمدم که چهار هواپیمای فانتوم به من بدهید. به قول ما فیلمبرداران، با نگاهش تیلت (حرکت عمودی دوربین) کرد و گفت: جوان! راهت را اشتباه نیامدی؟» گفتم چطور سرهنگ؟ گفت: مگر آمدی آژانس، ماشین بگیری؟! مرد حسابی! من اگر چهار تا فانتوم داشتم، خودم کلی از عراق را می گرفتم.» آن فانتوم هایی که شما در عقابها می بینید که آقای سعید راد و دیگر خلبانان ما سوار آن هستند، درواقع هواپیماهای از رده خارج است که آنها را بکسل و برای فیلم بازسازی کردیم. این هواپیماها روی زمین بود، اما من جوری فیلمبرداری کردم که انگار در آسمان هستند. البته صحنه هایی هم بود که از آسمان و از هواپیما گرفته شده است.

 همان صحنه های پایانی فیلم که از داخل بالگرد فیلمبرداری شده است؟

فیلمبرداری آن صحنه ها که کار بچه های گروهمان بود! (می خندد) آن صحنه هایی که از بالای میدان آزادی در فیلم می بینید را من سوار بر بالگرد و هواپیما گرفتم. این تودماغی حرف زدن من، از اثرات فیلمبرداری همین فیلم عقابهاست. مرا سوار هواپیما کرده بودند و ۸۰۰۰ پا بالا بردند. به محض این که در هواپیما را باز کردند، همه صورت من دفرمه شده بود. تازه مرا با چتر بسته بودند که اگر از هواپیما پرت شدم بیرون، اتفاقی برایم نیفتد و با چتر فرود بیایم. حتی قبل از فیلمبرداری، تمرین چتربازی کردم.

 قبل از عقابها، تجربه این چنینی برای فیلمبرداری داشتید؟

در فیلم تپه ۳۳۰ هم داشتم که امان منطقی آن را ساخته بود و بازیگرانی چون سعید راد، پرویز فنی زاده و بیک ایمانوردی در آن بازی می کردند.

 پس قبل از عقابها هم با سعید راد کار کرده بودید؟

بله، قبل از تپه ۳۳۰ هم فیلم فاتحین صحرا را با او کار کرده بودم.

 صحنه های هوایی عقابها کجا فیلمبرداری شد؟

پایگاه یکم شکاری.

 آن صحنه های آب انبار خونبارش که یکی از سربازان در آن به شهادت می رسد و دو نفر دیگر دستگیر می شوند، را چطور گرفتید؟ زدید به آب؟

بله، این صحنه که چیزی نبود، ما فیلمبرداران آن موقع این قدر دیوانه بودیم که این چیزها برایمان عادی بود! در فیلم حسن کچل (علی حاتمی) آقای کنی، مدیر فیلمبرداری بود و من دستیار ایشان بودم، من در خزینه هشتگرد، یک چراغ ژاپنی را روشن دستم گرفتم و رفتم توی آب ایستادم! شما فکر کنید اگر یک درصد فاز و نول این چراغ قاطی می کرد، چه بلایی سر ما می آمد. نه تنها من بلکه برای همه کسانی که در آب بودند. من در خونبارش هم ته انبار نشسته بودم و چراغ ها را تنظیم کرده بودم تا مستندطور تصاویر را بگیرم.

 در همین خونبارش و هم در عقابها، به شیوه سینمای آن سال ها، از زوم های اغراق شده برای نزدیک شدن به شخصیت ها و سوژه ها استفاده کرده اید، شیوه ای که چندان با سینمای این سال ها همخوانی ندارد و دیگر از آن استفاده نمی شود.

مساله به ژانر و فضای فیلم، مربوط می شود. همان زمان من فیلم دستنوشته ها را کار کردم که زمین تا آسمان، شیوه تصویربرداری آن با این فیلم ها فرق می کرد. به جز تفاوت ژانر فیلم، شیوه کار کارگردان ها هم با یکدیگر تفاوت داشت. مهم تر از همه اینها پیشرفت فناوری و سینماست و با رایانه همه کار می توانند با تصاویر انجام دهند. مرا برای فیلم ه جنوب، با کابل یک فاز برق، زیر تریلی بستند که چرخ های ماشین، جلوی کادر من بچرخد تا نیروهای ژاندارمری که در تعقیب این تریلی است، از زیر هشت چرخ عقب دیده شوند. بعد دوربین پن (حرکت افقی دوربین) می کند و پلان را از آینه می گرفتم. خود خدابیامرز خاچیکیان رفته بود بالای ماشین و می کوبید توی سر من  و می گفت اگر کابل پاره شود و بیفتی، مثل مگس، پخش زمین می شوی! من هم به او گفتم تو گفتی این صحنه را می خواهی و من هم باید آن را بگیرم. اما الان به دستیار فیلمبردار می گویی رابط بیاور، او هم به یکی دیگر می گوید رابط بیاور و او هم به دیگری می گوید رابط! بامزه است برای دوربینی که کلا نیم کیلو وزن هم ندارد، چهار پنج کادر فنی می برند. اما ما آن موقع فقط سه کادر فنی بودیم که هم تراولینگ می کردیم و هم چراغ می کشیدیم و هم دوربین و سه پایه می آوردیم و همه کارها را خودمان می کردیم.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


مزینانی یکی از کارکنان امانت دار شهرداری سبزوار، کارت بانکی ۴۰ میلیون تومانی را که در یکی از بوستان های سبزوار پیدا کرده بود به صاحبش بازگرداند.

به گزارش مدیریت ارتباطات شهرداری سبزوار، هادی مزینانی از کارکنان این اداره، کارت بانک یک هموطن را که در بوستان بهمن سبزوار پیدا کرده بود و دارای ۴۰ میلیون تومان وجه به همراه رمز کارت بود، به سازمان سازمان سیما، منظر و فضای سبز شهری شهرداری تحویل و سپس به صاحبش برگرداند.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


بغض سنگین

یک بغض سخت و سنگین جامانده در گلویم
تصویر کوچه ای هست پیوسته روبرویم

بی وقفه می چکد غم در آسمان قلبم
ماندم که از سقیفه یا از فدک بگویم

تصویرِ مادرم را در قاب چشم دارم
باید به آب دیده این قاب را بشویم

دیدم که جسمِ خود را چون مرغ پر شکسته
با زحمتی فراوان می آورد به سویم

در کوچه روی مادر شد رنگ ارغوانی
عمری است من به یاد رویِ کبود اویم

یک روزه روزگارم در کوچه شد سیاه و
یکباره خودنماشد رنگِ سپید مویم

فواره می زد آن شب اشک از میان چشمم
شد قطره قطره اشکم آغشته با وضویم

در کوچه نانَجیبی فریاد می زد و من .
یک بغض سخت و سنگین جامانده درگلویم
شاعر؛ منصوره محمدی مزینان

******

 

در هجر یاس

هر گل که دهد بویی. چون یاس نمی‌گردد
هر سنگ بیابانی. که الماس نمی‌گردد

دیبا و حریر ناب. زیبنده ٔشاهانست
تن پوش شهنشاهان. کرباس نمی گردد

زر ارزش زر دارد. همسان مطلا نیست

گوهر به عیار مس. مقیاس نمی گردد

عالم نشدی ایجاد. گر آن که نبُدزهرا
دنیا نه به جز مهرش. احداث نمی‌گردد

نفرین خدا تا . بر قاتل زهرا باد
مانند مقیره کس. خناس نمی گردد

زان فتنه شرار شر. بر خرمن دین افتاد
شیطان چو عدوی او. وسواس نمی گردد

میراث فدک با زور. دشمن بگرفت از او
هیچ کس مُتِعرّض بر. میراث نمی گردد

بر خیز مهیا کن.  نان جو مولا را
از چیست که با دستت. دستاس نمی گردد

فرمود ابوفاضل. من نوکر زهرایم
هر کس که فدایی شد. عباس نمی گردد

گردیده مزین عالم. خوشبو ز گل زهرا
بویی نه جز این مارا. احساس نمی گردد

شاعر؛اکبر مزینانی علیشاه

وسواس در اینجا به معنای وسوسه کننده است

****

دوبیتی

جهان گر عزّتی دارد، ز زهراست
ڪه نامش برده آدم،عَد،ز زهراست.


قرارِ جسم و جان آمد به حوّا،
دو بیننده چو جان آرد،ز زهراست.

حسن صدیقی مزینانی.(راه)

****

شب خاکسپاری

شهر درسکوتی مرگبار آرامیده است

خفته اند مردان همیشه خفته

چشمانشان خیلی پیش بسته شده بود

حتی گوش های شان هم

انگار خاک مرده بر روی این شهر ریخته اند

چه می گویم!

آن ها حتی تحمل شنیدن ناله ای

از بانوی دل شکسته ای

 که تازه در فراق پدر نشسته ندارند

شاید همین مردمان

که روز را با علی بودند و شب

پیراهن خونین خلیفه ای را بهانه

فرزندش را هنوز به دنیا نیامده، کشته اند

خود می کشند و برآن گریه می کنند

شحنه هم خواب است

تابوت، خود راه را می داند

صدای گام ها تنها ضرب آهنگ غم دارد

مانند دل مردی که برای چنین بدرقه ای آرام می گرید

او دیگر تنهاتر از تنها شده است

و اکنون باید با دستان خویش

در سکوت مرگبار شب

همراه با اشک های کودکانش

که آن ها نیز مانند مادر نباید بگریند

تا مبادا همان ها که او را کشتند

باز به خونخواهی برخیزند!

مادر وصیتش همین است

شبانه و در سکوت مرا به خاک بسپارید

فقط

مراقب دل شکسته ی مرد تنهایم باشید.

علی مزینانی عسکری

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 


پژوهشی درباره ی هنر و هنرمندان کهن دیار مزینان

نویسنده و محقق؛ علی مزینانی عسکری

✍️یکی دیگر از فرزندان بلند آوازه و هنرمند کهن دیار مزینان استاد علی اکبر مزینانی است. که در نزد ما مزینانی ها با نام علی شناخته می شود. او که بسیاری از کارگردانان مانند صدر عاملی و  مهدی فخیم زاده ماندگاری خود را در سینما حاصل تجربه و کار با این سینماگر می دانند سال 1325 در مزینان به دنیا آمد.

علی که به همراه والدین به پایتخت مهاجرت کرد در سن چهارده سالگی با ورود به کادر فنی شروع به کار در عرصه ی هنر سینما کرد و پس از طی مراحل مختلف (نورپردازی و دستیاری) به عنوان فیلمبردار در فیلم مرگ در باران مشغول فیلمبرداری شد.

وی بعد از مدتی به سمت مدیر فیلمبرداری انتخاب شد و  فیلمهای مرگ در باران، اضطراب، ه جنوب، شهر شراب را فیلمبرداری کرد. او سپس به تهیه کنندگی نیز روی آورد و در سال های اول انقلاب موفق به ساخت فیلم های خونبارش و رهایی گردید.

سال 1364 به طور مستقل کار تهیه کنندگی را با فیلم های عقاب ها، خواستگاری، دو همسفر، قربانی، شب بخیر غریبه و دنیا شروع کرده و در کنار دو حرفه فیلمبرداری و تهیه کنندگی در امر پخش فیلم نیز به فعالیت پرداخت.

مستند عاشورای مزینان یکی دیگر از آثار شایسته ی این هنرمند مزینانی است که سال 97 در ایام محرم از شبکه ی مستند پخش شد و مورد استقبال شهروندان قرار گرفت.

قفس طلایی آخرین کار هنری است که این هنرمند مزینانی تمامی سرمایه ی خود را برای تهیه ی آن هزینه کرد اما با توجه به اتفاقات 88 و ساخت فیلم قلاده های طلا اکران فیلم وی با مشکل روبرو شد و در مراسم تجلیلی که از وی در فرهنگسرای ارسباران صورت گرفت با این جمله که هرچه در سال های کار هنری اندوخته بودم در قفس طلایی از دست دادم ناراحتی و رنجش خود را اعلام کرد. او در مصاحبه ای با سینما پرس نیز با ذکر ناملایمتی های بعضی نهادها و ارگان ها اظهار داشت: من ۵۱ سال است که در سینما فعالیت دارم و اگر در هر شرکتی مشغول به کار بودم امروز بازنشسته شده بودم؛ متأسفانه زمانی که فیلم های من با شکست روبرو شدند کسی برای کمک به من اقدامی انجام نداد و سینماگران به گونه ای رفتار کردند که گویا فراموش شده ام در حالیکه فیلم های من برای رونق گرفتن سینمای ایران، مخصوصاً وضعیت سینماداران بسیار مفید بودند و در زمان خود هر یک به سینماها رونق بخشیدند.»

هرچند استاد علی مزینانی هنوز هم از بی مهری ها و عدم حمایت برخی دست اندرکاران فرهنگی دلخور است اما همگان می دانند که هنر هفتم نیازمند فکر و تخصص این هنرمندان با تجربه و بزرگ است و امیدواریم بازهم به زودی شاهد هنرنمایی این فرزند هنرمند مزینان باشیم.

او که مانند هر مزینانی عاشق زادگاه خویش است محرم امسال در مزینان حضور یافت و با دیدن مراسم عاشورا به تجدید خاطرات خود به ویژه اثر ماندگار عاشورایی اش پرداخت.

رسول صدر عاملی در نکوداشت علی مزینانی با تجلیل و تشکر از وی اظهار داشت :حرفه ای گری در سینما را علی مزینانی به من یاد داد . او در استودیو میثاقیه بزرگ شد که به طور کامل حرفه ای آغاز کرده است ، باعلی رفتیم جبهه تا محل شهادت برادرم را از نزدیک ببینیم علی وقتی شهدا را می دید با گریه اشک می ریخت و فیلمبرداری  می کرد.»

مهدی فخیم زاده کارگردان و بازیگر و تهیه کننده سینما نیز در همین مراسم درباره ی علی چنین گفت:دهه ی شصت دفترم ورشکست شد چون فیلم من درجه ی دال گرفته بود و از نظر تجاری فیلم شکست خورد ، در آن زمان می گفتند آدم حرفه ای  باید با فیلمبردار غیر حرفه ای کار کند وقتی برداشت ها را دیدم متوجه فاجعه شدم و به مسئولین گفتم این نتیجه فشار شماست و علی مزینانی من را  از آن ورشکستگی نجات داد. ذهن مزینانی با تماشاچی نزدیک است و می داند که چه کار می کند من وقتی با علی کار می کردم می دانستم با چه آدمی کار می کنم حرفه ای گری، هیجان و انضباط را از او یاد می گرفتم.»

یکی دیگر از برادران این هنرمند برجسته؛ زنده یاد محمد مزینانی است که در فیلم عقاب ها به عنوان تدارکات، دو برادر خود منصور و علی را همراهی می کرد .

به منظور آشنایی بیشتر با این هنرمند توانای مزینان مصاحبه ی صمیمانه علی رستگار با او را که در شهریور سال 98 در جام جم منتشر شده بخوانید.

 گفت و گو با علی اکبر مزینانی، مدیر فیلمبرداری خونبارش» اولین فیلمی که به ماجرای ۱۷ شهریور پرداخته است

خونبارش، احتمالا تنها فیلم سینمای ایران است که به شکل مستقیم به واقعه ۱۷ شهریور پرداخته و ظاهرا شما جزو کسانی هستید که از صفر تا صد این فیلم، همراه آن بودید.

صد در صد. قرار نبود این فیلم دو ساعت زمان داشته باشد، بلکه قرار بود یک فیلم  ۲۰ دقیقه ای باشد. پایه گذاری این فیلم در دفتر خودم  انجام شد. خودم نگاتیو، دوربین و وسایل نورپردازی را در اختیار فیلم قرار دادم و فیلمبرداری اش را هم خودم به عهده داشتم. اما متاسفانه بعدها به خاطر کودتای نوژه، جلوی فیلم را گرفتند.

 یعنی فیلم اکران نشد؟

چرا، بعدا فیلم اکران شد، اما در تیتراژ فیلم، تغییر و تحولاتی دادیم. همان موقع با زنده یاد تیمسار نامجو در این مورد صحبت کردم.

 به عنوان مدیر فیلمبرداری، حتما در کار با بازیگرانی تازه کار (درواقع نابازیگرانی که نقش خودشان در واقعیت را بازی می کردند)، با چالش هایی روبه رو بودید.

بله، خیلی سخت بود. شیوه کار ما اینطور بود که من نورها را به شکل مستندگونه تنظیم می کردم و دوربین را می کاشتیم و فیلم می گرفتیم. آن موقع هم که امکانات الان نظیر ویدئو را نداشتیم. ما فیلم را به صورت ۱۶ میلی متری فیلمبرداری و بعد آن را تبدیل به نسخه ۳۵ میلی متری کردیم. ضمن این که آن موقع، اوایل انقلاب بود و نگاتیو هم نبود. نگاتیوهای ۱۶ میلی متری ما هم کهنه بود که البته همان کهنگی به من خیلی کمک کرد تا فیلم جنبه مستند پیدا کند. با تبدیل فیلم به نسخه ۳۵ ،این مستندگونگی بیشتر هم شد. حتی فیلم در بخش رقابتی جشنواره مسکو هم شرکت کرد. دو نفر از بازیگران که نقشهای واقعی خودشان را بازی می کردند و به جای آن سربازی که در واقعیت ماجرا شهید شده بود، هم یکی از اعضای کادر فنی ما بازی کرد که به او شباهت داشت. به جرات می گویم حدود ۸۰ درصد این فیلم را من مستندگونه گرفتم. روال ما این بود که بازیگران، کارهای خود را به صورت روزانه و براساس خط قصه انجام دهند و ما فیلم بگیریم. آقای امیر قویدل با آنها صحبت می کرد و آنها را به فضای موضوع می برد تا آماده بازی شوند.

 پس باتوجه به محدودیت نگاتیو، برداشت، زیاد گرفتید؟

حدود ۵۰ نگاتیو ۱۰ دقیقه ای مصرف کردیم. همان طور که بازیگران، براساس واقعیت دیالوگ می گفتند، دوربینم روشن بود و مدام کلوزآپ، مدیوم شات و لانگ شات می گرفتم. اینقدر فیلم می گرفتم که آن نگاتیو ۱۰ دقیقه ای تمام شود. وقتی تمام می شد، دو ساعت استراحت می دادیم و بعد به بازیگران می گفتیم حالا از یک دقیقه بعد آن صحنه و حرف قبلی، دوباره شروع کنید.

 از این وضعیت کلافه می شدید یا فیلمبردار صبوری بودید؟!

این کار ۹ ماه طول کشید که قطعا نیاز به صبوری داشت. ما ابتدا تهیه کننده نداشتیم.

 بعدا که رسول صدرعاملی تهیه کنندگی کار را به عهده گرفت.

رسول را خودم به سینما آوردم، او قبل از آن خبرنگار رومه اطلاعات بود. رسول در مراسم قدردانی از من که در ارسباران برگزار شد، گفت من اصلا کارگردان نبودم و علی مزینانی باعث کارگردانی من شد.

 زنده یاد قویدل هم اولین بار بود که فیلم سینمایی می ساخت.

بله، اولین فیلم سینمایی اش همین بود، اما اولین کارش به عنوان کارگردان، سریال چنگک بود که من هم فیلمبرداری اش را انجام می دادم. چنگک اولین سریالی بود که صدا سرصحنه ضبط می شد. من با دوربین اکلر فیلم می گرفتم و برادرم منصور هم مدیرتولید کار بود. آقای جلال مقدم هم سرپرست گروه بود و باز بالای سر ما زنده یادان مازیار پرتو و نصرت الله کنی بودند.

 می گویند اولین فیلم بعد از انقلاب، همین خونبارش است، این موضوع صحت دارد؟

دقیقا، البته قبل از آن یکی دو فیلم را شروع کردیم مثل انفجار» آقای ساموئل خاچیکیان که توقیف شد. خودم فیلمبردار کار بودم و تهیه کننده هم مرتضی نیکخواه بود.

 انبوه سربازانی که در صحنه های ابتدایی فیلم خونبارش و آن صحنه های تظاهرات می بینیم، سرباز واقعی بودند؟

بله، سربازان ارتش بودند که برای حضور در فیلم از آنها استفاده شد.

 فیلم، کجا فیلمبرداری شد؟

در پادگان قصر فیروزه نیروی هوایی که زنده یاد حسن نورهادی، نقش فرمانده را بازی می کرد. البته برای همین سربازان، پدر ما را درآوردند! حدود ۳۰۰ سرباز در پادگان به ما می دادند و ما باید شب تا صبح، فیلمبرداری می کردیم. به جرات می گویم صد نفر از سربازان به خاطر سختی کار فیلم - فرار می کردند و قایم می شدند!

 از سختی های دریافت تجهیزات جنگی در آن سال ها هم بگویید.

سختی که داشتیم، اما دیگر از عقابها» سخت تر نبود که خودم تهیه کننده و مدیر فیلمبرداری آن بودم. به من ۱۵۰ قبضه اسلحه داده بودند، به آنها می گفتم یکی را برای دریافت آنها بفرستید، می گفتند نه، دست خودت باشد قبول است! (می خندد) ولی البته سختی های دیگری داشتیم، به عنوان مثال روز اولی که همراه خدابیامرز خاچیکیان، پیش فرمانده نیروی هوایی رفتم، از من پرسید: چه می خواهی جوان؟!» آن موقع یک دانه موی سفید هم نداشتم. گفتم: هیچی آقا! آمدم که چهار هواپیمای فانتوم به من بدهید. به قول ما فیلمبرداران، با نگاهش تیلت (حرکت عمودی دوربین) کرد و گفت: جوان! راهت را اشتباه نیامدی؟» گفتم چطور سرهنگ؟ گفت: مگر آمدی آژانس، ماشین بگیری؟! مرد حسابی! من اگر چهار تا فانتوم داشتم، خودم کلی از عراق را می گرفتم.» آن فانتوم هایی که شما در عقابها می بینید که آقای سعید راد و دیگر خلبانان ما سوار آن هستند، درواقع هواپیماهای از رده خارج است که آنها را بکسل و برای فیلم بازسازی کردیم. این هواپیماها روی زمین بود، اما من جوری فیلمبرداری کردم که انگار در آسمان هستند. البته صحنه هایی هم بود که از آسمان و از هواپیما گرفته شده است.

 همان صحنه های پایانی فیلم که از داخل بالگرد فیلمبرداری شده است؟

فیلمبرداری آن صحنه ها که کار بچه های گروهمان بود! (می خندد) آن صحنه هایی که از بالای میدان آزادی در فیلم می بینید را من سوار بر بالگرد و هواپیما گرفتم. این تودماغی حرف زدن من، از اثرات فیلمبرداری همین فیلم عقابهاست. مرا سوار هواپیما کرده بودند و ۸۰۰۰ پا بالا بردند. به محض این که در هواپیما را باز کردند، همه صورت من دفرمه شده بود. تازه مرا با چتر بسته بودند که اگر از هواپیما پرت شدم بیرون، اتفاقی برایم نیفتد و با چتر فرود بیایم. حتی قبل از فیلمبرداری، تمرین چتربازی کردم.

 قبل از عقابها، تجربه این چنینی برای فیلمبرداری داشتید؟

در فیلم تپه ۳۳۰ هم داشتم که امان منطقی آن را ساخته بود و بازیگرانی چون سعید راد، پرویز فنی زاده و بیک ایمانوردی در آن بازی می کردند.

 پس قبل از عقابها هم با سعید راد کار کرده بودید؟

بله، قبل از تپه ۳۳۰ هم فیلم فاتحین صحرا را با او کار کرده بودم.

 صحنه های هوایی عقابها کجا فیلمبرداری شد؟

پایگاه یکم شکاری.

 آن صحنه های آب انبار خونبارش که یکی از سربازان در آن به شهادت می رسد و دو نفر دیگر دستگیر می شوند، را چطور گرفتید؟ زدید به آب؟

بله، این صحنه که چیزی نبود، ما فیلمبرداران آن موقع این قدر دیوانه بودیم که این چیزها برایمان عادی بود! در فیلم حسن کچل (علی حاتمی) آقای کنی، مدیر فیلمبرداری بود و من دستیار ایشان بودم، من در خزینه هشتگرد، یک چراغ ژاپنی را روشن دستم گرفتم و رفتم توی آب ایستادم! شما فکر کنید اگر یک درصد فاز و نول این چراغ قاطی می کرد، چه بلایی سر ما می آمد. نه تنها من بلکه برای همه کسانی که در آب بودند. من در خونبارش هم ته انبار نشسته بودم و چراغ ها را تنظیم کرده بودم تا مستندطور تصاویر را بگیرم.

 در همین خونبارش و هم در عقابها، به شیوه سینمای آن سال ها، از زوم های اغراق شده برای نزدیک شدن به شخصیت ها و سوژه ها استفاده کرده اید، شیوه ای که چندان با سینمای این سال ها همخوانی ندارد و دیگر از آن استفاده نمی شود.

مساله به ژانر و فضای فیلم، مربوط می شود. همان زمان من فیلم دستنوشته ها را کار کردم که زمین تا آسمان، شیوه تصویربرداری آن با این فیلم ها فرق می کرد. به جز تفاوت ژانر فیلم، شیوه کار کارگردان ها هم با یکدیگر تفاوت داشت. مهم تر از همه اینها پیشرفت فناوری و سینماست و با رایانه همه کار می توانند با تصاویر انجام دهند. مرا برای فیلم ه جنوب، با کابل یک فاز برق، زیر تریلی بستند که چرخ های ماشین، جلوی کادر من بچرخد تا نیروهای ژاندارمری که در تعقیب این تریلی است، از زیر هشت چرخ عقب دیده شوند. بعد دوربین پن (حرکت افقی دوربین) می کند و پلان را از آینه می گرفتم. خود خدابیامرز خاچیکیان رفته بود بالای ماشین و می کوبید توی سر من  و می گفت اگر کابل پاره شود و بیفتی، مثل مگس، پخش زمین می شوی! من هم به او گفتم تو گفتی این صحنه را می خواهی و من هم باید آن را بگیرم. اما الان به دستیار فیلمبردار می گویی رابط بیاور، او هم به یکی دیگر می گوید رابط بیاور و او هم به دیگری می گوید رابط! بامزه است برای دوربینی که کلا نیم کیلو وزن هم ندارد، چهار پنج کادر فنی می برند. اما ما آن موقع فقط سه کادر فنی بودیم که هم تراولینگ می کردیم و هم چراغ می کشیدیم و هم دوربین و سه پایه می آوردیم و همه کارها را خودمان می کردیم.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 


  همزمان با سومین روز از دهه ی مبارک فجرمسئولین و مدیران اداری و فرماندهان نظامی و انتظامی شهرستان داورزن با حضور در مزینان از اماکن تاریخی و فرهنگی بازدید کردند.

دراین بازدید که با همراهی اعضای شورای اسلامی و دهیار و بسیجیان پایگاه بسیج شهدای مزینان صورت گرفت مسئولین شهرستان با حضور در بهشت علی علیه السلام نام و یاد شهدای  والامقام این دیار تاریخی را گرامی داشتند.

بازدید از مجتمع فرهنگی دکتر علی شریعتی مزینانی (باغ اسرار مزینان)، قنات تاریخی و تندیس فرزند شایسته کویر مزینان و همچنین خانه ی قدیمی خلیلی ها که به منظور ایجاد بومگردی در مرحله ی آماده سازی است و شرکت در نماز جماعت مسجد جامع از دیگر برنامه های حضور این مسئولین بود.

حجت الاسلام علیزاده نماینده ولی فقیه و امام جمعه شهرستان داورزن در جمع مردم ولایتمدار مزینان ضمن تجلیل از شهدای انقلاب و دفاع مقدس و مدافعان حرم به ویژه سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی با تأکید بر تداوم راه امام خمینی(ره) آحاد مردم را به شرکت حداکثری در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی دعوت کرد.

در این مراسم که با تجلیل ازفعالان فرهنگی و اهدای چهل و یک گل به خانواده معزز ایثارگران ، جانبازان ، رزمندگان و شهدا برگزارگردید استاد محمد شریفی مزینانی فرهنگی توانا و سخنور مزینان با تشکر از حضور مسئولین شهرستان خواستار توجه و پیگیری بیشتر طرح های عمرانی این دیار شد.

شایان ذکر است در این بازدید حجت الاسلام علیزاده امام جمعه، مهندس اسداللهی فرماندار ،دهنوی  دادستان،محمد آبادی فرمانده ستاد انتظامی ، سرهنگ پاسدار پسندیده فرمانده سپاه ناحیه مقاومت امام رضاعلیه السلام ، صالح آبادی بخشداربخش مرکزی، مهندس زیدآبادی رییس بهزیستی، توکل رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی ،امانی رییس جهاد کشاورزی، امیدیان  رییس کمیته امداد، رییس اداره گاز،دکتر داورزنی رییس دامپزشکی و عبدالله زاده ثانی رییس میراث فرهنگی حضور داشتند.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

                                            


  

مراسم تشییع و خاکسپاری و ترحیم ام الشهدا حاجیه خانم صفیه مزینانی شهیدی مادر بزرگوار شهدای والامقام علی ، محمد و حسین شهیدی مزینانی به شرح زیر برگزار می شود:

✔️1- تشییع در سبزوار. روز سه شنبه 22 بهمن ساعت 8 صبح از مقابل منزل فرزندش واقع در سبزوار؛میدان سی هزار متری، ابتدای خبابان شهدای هویزه 24 ، منزل کوشکباغی

✔️2- تشییع و خاکسپاری در مزینان . روز سه شنبه 22 بهمن ساعت 10صبح از مقابل مسجد جامع مزینان

✔️مراسم ختم سومین روز درگذشت این خادمه ی حضرت زهرا(س) روز چهارشنبه 23 بهمن از ساعت 8 صبح در هیئت حسینی مزینان منعقد می شود.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 


پس از ماه ها تحمل رنج بیماری شب گذشته یک شنبه بیست و یکم بهمن 1398 بانوی ایثارگر و مقاوم مزینان و خادمه ی حضرت زهرا(س) حاجیه خانم صفیه مزینانی (شهیدی) به فرزندان شهیدش علی ، محمد و حسین پیوست .شاهدان کویر مزینان؛ درگذشت این مادر والامقام آسمانی را تسلیت عرض می نماید و به اطلاع مردم شریف مزینان می رساند مراسم تشییع و خاکسپاری و ترحیم متعاقباً از همین پایگاه اعلام می شود 

 

همه ی پسران من

انگار نه انگار که پسرانش کشته شده اند وقتی از آنها حرف می زند برقی از شادی و رضایت درچشمانش دیده می شود با افتخار می گوید : افتخار می کنم که پسرانم شهید شده اند.بچه های من هنوز انقلاب شروع نشده بود با شاه و دار و دسته اش مبارزه می کردند اونا از اینکه می دیدند فساد توی تهران زیاد شده ناراحت بودند شبانه به مشروب فروشی ها حمله می کردند و چندین هزار شیشه مشروب را شکستند. چندین بار نزدیک بود محمدم  به دست ساواکی ها دستگیر بشه ولی هربار با زرنگی فرار کرد. انقلاب که شروع شد اونا در صف اول راهپیمایی بودند. هنوز عکسای علی رو دارم که توی میدان ژاله مجروح ها رو روی کول می انداخت و به پناهگاه و بیمارستان می برد . تمام لباسای بچه ام پرخون شده بود. وقتی آقای خمینی آمد، محمدم و حسنم پاسدارای امام شدند .  علی هم به همراه شهید چمران رفت سوسنگرد و چریک شد و یه روز خبر آوردند که پسرت شهید شده باید بیاین جنازه شو ببینید. من و همین شوهرم راه افتادیم رفتیم تیرون(تهران) و رفتیم سردخانه و دیدم پسرم مثل قمربنی هاشم(ع) فرقش شکافته شده همانجا گفتم : شیرم حلالت مادر که منو روسفید کردی! بعدشم  جنازه پسرمو تحویل گرفتیم بردیم مزینان . خدا می دونه چقدر شلوغ شده بود آخه پسرمن اولین شهید مزینان و روستاهای اطراف بود. یک عالَم مزینانی ازتهران آمده بودند، از مشهد، سبزوار، داورزن ، کلاته ، غنی آباد خلاصه از همه جا از بیزه و آبرود و هر جا که شنیده بودند علی من شهید شهید شده، برای تشییع جنازه پسرم اومدند خیلی شلوغ شده بود. خودم رفتم توی قبر و جنازش رو تحویل گرفتم و توی قبر خواباندم بعد هم برای مردم صحبت کردم و با صدای بلند گفتم: من افتخار می کنم که پسرم شهید شده. بعدشم نوبت به محمد رسید او هم رفت و شهید شد و جنازش  سالهای سال توی جبهه ماند همون وقت بقیه شان رفتند؛ حسن ، حسین ،غلامرضا و بعدشم شوهرم حاج اصغر رفت به جبهه یعنی الآن هم می خوام بگم اگه بازم جنگ بشه باز بقیه بچه هامو می فرستم برند حتی اگه لازم باشه خودم چادرو می بندم و با همین پیرمرد ، شوهرمو می گم ها ! دو نفری می ریم به جبهه. همو طوری که بچه هامو و شوهرم توی جبهه بودند و من خوشه چینی می کردم ومی فروختم و پولش رو برای رزمنده ها می فرستادم.»
نفسش به شماره می افتد و دیگر نای صحبت کردن ندارد فاطمه دختر بزرگش می گوید: چندوقتیه ریه هاش اذیتش می کنه . » دلش می خواد بیشتراز بچه هاش بگه ولی فقط می شنوم که هی تکرار می کنه:پسران من ، جوونای من.»
بخشی از سخنان مرحومه حاجیه صفیه مزینانی مادر بزرگوار شهیدان والامقام علی ، محمد و حسین مزینانی شهیدی در مصاحبه با شاهدان کویر مزینان

برگی اززندگینامه برادران شهیدی مزینانی:

علی مزینانی فرزند اصغر سال 1340ه. ش درخانواده ای کارگر و زحمتکش و مذهبی به دنیا آمد .تحصیلات ابتدایی را در مزینان به پایان رساند .شرایط بد زمان طاغوت و وضعیت سخت اقتصادی موجب شد تا خیلی ازروستاییان نتوانند فرزندانشان را برای ادامه تحصیل به مدرسه بفرستند .علی نیز ازاین جریان مستثنی نبود و برای کمک به پدر راهی تهران شد و به کار بنایی پرداخت.

با شروع انقلاب اسلامی او به همراه برادرانش در مبارزات علیه رژیم پهلوی  شرکت می کرد و شبانه به مراکز مشروب فروشی و کاباره ها حمله می کردند و چندین مرکز را نابود کردند. درهفده شهریورخونین 57 علی به همراه برادر بزرگش محمد درصف اول مبارزه قرار داشتند و با تیراندازی گارد شاهنشاهی به سوی تظاهرات کنندگان و شهیدو مجروح شدن جمعی ازهموطنان ،آنها به کمک مجروحین شتافتند و مصدومین را به بیمارستان می رساندند .

پس ازپیروزی انقلاب اسلامی، علی که محرومیت را به طور کامل حس می کرد به جمع جهادگران سازندگی پیوست و در مناطق محروم به کمک مستضعفان رفت ولی با شروع جنگ تحمیلی عازم خدمت مقدس سربازی شد و پس ازطی دوره آموزشی به نیروهای چریک شهید چمران پیوست و پس ازمدتی جنگ پارتیزانی با دشمن بعثی در 1360/05/30ه.ش در منطقه سوسنگرد به فیض شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش به عنوان اولین شهید مزینان و حومه در سبزوار تشییع و در زادگاهش مزینان به خاک سپرده شد. دردوران ریاست جمهوری امام ای (مدظله العالی ) لوح یادبودی به خانواده اش اهداشد.

محمد شهیدی مزینانی سال 1339ه. ش در مزینان پا به عرصه وجود گذاشت او نیز پس از طی دوران تحصیلی ابتدایی برای تأمین و امرار معاش راهی تهران شد و مشغول کار بنایی شد.

محمد که برادر بزرگتر خانواده بود دیگر برادران را در تهران سرپرستی می کرد و درمبارزات علیه ستم شاهنشاهی آنها را همراه می برد. او داوطلب شد که به همراه شهید مستقیمی به افغانستان برود و اسلحه بیاورند ولی این ماموریت به دلایل نامعلومی انجام نشد .

پس ازپیروزی انقلاب اسلامی محمد به همراه برادران دیگرش به جمع سپاهیان پاسدار پیوست و در بیت امام خمینی (ره) مشغول به خدمت شد. با آنکه از نظر جایگاه شغلی مقام خوبی داشت ولی عشق به جبهه و جهاد باعث شد تا داوطلبانه راهی جبهه شود و پس ازمدتی سال62 در عملیات خیبر و در منطقه طلائیه به شهادت رسید و پیکر مطهرش برای همیشه در سرزمبن های گرم جنوب باقی ماند در حال حاضر دو مزار یادبود در بهشت زهرا(س) تهران و بهشت علی (ع) مزینان ساخته شده است.از این شهید جاوید الاثر دو فرزند پسر به یادگار مانده اند که در رشته های علمی آی تی کامپیوتر و فیزیک دارای تحصیلات عالیه می باشند.

حسین  شهیدی مزینانی سال1343ه.ش در مزینان دیده به جهان گشود .از همان کودکی چالاک، زرنگ و تیزهوش بود .دوران ابتدایی و راهنمایی را در مزینان گذراند .

وی به همراه گروه نمایش مزینان نقش مهمی در تئاتر شیطان بزرگ ایفا کرد ولی داوطلب حضور در جبهه شد و نقشش را به دیگری سپرد و به عنوان اولین نوجوان از مزینان عازم جبهه گردید.

حسین پس از بازگشت به استخدام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سبزوار در آمد و سپس به جمع سربازان گمنام امام زمان (عج) پیوست و با نام مستعار محسن مشغول به خدمت شد و درکنار کار طاقت فرسای اطلاعات ،تحصیلاتش راد ردوره دبیرستان و دانشگاه ادامه داد.

حسین در هرشغلی که مشغول به کار می شد و هر مأموریتی را که برعهده می گرفت به خوبی از پس آن برمی آمد در مبارزه با رشوه گیران و رانت خواران در سبزوار شهره شده بود و عاقبت در نیمه شب 1370/09/21ه. ش به طرز نامعلومی جان به جان آفرین تسلیم کرد.

مردم مزینان  باتوجه به اینکه سه برادر و دو پسر عمو از این خانواده به شهادت رسیده اند؛به سفارش زنده یادحاج شیخ حبیب الله عسکری مزینانی فامیلی شهیدی را برای آنها برگزیدند و در حال حاظر این خانواده معروف به شهیدی می باشند.

فرازی ازوصیتنامه شهیدان شهیدی مزینانی :

علی شهیدی در وصیتنامه خود به پدر و مادرش می گوید: پدر و مادر عزیزم ! انسان در هر کجا که باشد بالاخره مرگ به  سراغ او می آید ما از مرگ نمی ترسیم و شهادت برای ما افتخار و سربلندی است.»

محمد شهیدی به مردم سفارش می کند: به همه مردم مردم سفارش می کنم که ازخط ولایت فقیه منحرف نشوید ، زیرا منحرف شدن ؛ موجب گمراهی است.»

حسین به همسر و فرزندانش خطاب می کند: همسر و فرزندانم! حجاب را رعایت کنید و در آموختن علم کوتاهی نکرده و به فرایض دینی عمل کنید. هرگز از فعالیت بقرای اسلام و انقلاب دریغ نکنید.»

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 


مراسم اولین سالگرد درگذشت یار و همراه فرزند شایسته کویرمزینان زنده یاد بی بی فاطمه(پوران ) شریعت رضوی، همسر معلم شهید انقلاب دکتر علی شریعتی مزینانی، روز شنبه ۲۶ بهمن ماه ۹۸ از ساعت ۹صبح تا ۱۲ در هیئت ابوالفضلی مزینان برگزار می شود.

این مراسم با حضور فرزندان و بستگان دکتر علی شریعتی مزینانی و شریعت رضوی و رهروان و دوستداران این خاندان بزرگ و همچنین مردم قدرشناس مزینان و خطه ی کویر برگزار می گردد.

شایان ذکر است جمعی از پزشکان متخصص مزینانی با هماهنگی بنیاد دکتر علی شریعتی مزینانی و خانواده معزز شریعتی و همراهی و همکاری مدیرعامل مجتمع بهزیستی مزینان امروز جمعه 25 بهمن در اقدامی خیرخواهانه و با تأسی به بانوی فرهنگی شریعت رضوی که عنایت خاصی نسبت به نیازمندان و مناطق محروم داشت به طور رایگان بیماران خطه ی کویر را معاینه کردند.

در این طرح که در مجتمع بهزیستی و نگهداری سالمندان موسسه ی خیریه حضرت نرجس خاتون (س) مزینان انجام شد خانم دکتر مونا شریعتی فرزند فرهیخته دکترعلی شریعتی مزینانی، متخصص پوست و خانم دکتر ربابه مزینانی فرزند زنده یاد کربلایی محمدصادق، استادیار دانشگاه و متخصص اعصاب و روان(روانپزشک)،دکتر عبدالکریم چوبساز همسر بزرگوار خانم پروین شریعتی، رییس دی کلینیک ابوریحان تهران و پزشک عمومی و همچنین دو روانشناس بالینی خانم دکتر امجدی و زارع پور حیدری از اولین ساعات صبحگاهی به معاینه مراجعه کنندگان پرداختند.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 


مراسم جشن میلاد بانوی دو عالم، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) با حضور بانوان فاطمی مزینان و به همت گروه منتظران حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در هیئت بیت اهرا (س)برگزار شد.

 گروه منتظران حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف متشکل از چند بانوی خیر و نیکوکار است که به مناسبت های مختلف علاوه بر برگزاری برنامه های جشن و یا عزاداری برای بانوان اردوهای زیارتی ، فرهنگی و سیاحتی نیز برای عموم مردم برگزار می کنند.

این گروه تاکنون چندین اردوی زیارتی در عتبات عالیات و مشهد مقدس در هرماه،قم و جمکران، اردوی فرهنگی و سیاحتی در اصفهان و شیراز و کاشمر برگزار کرده است.

یکی دیگر از کارهای جالب توجه و خیرخواهانه گروه منتظران؛ کمک به افراد بی بضاعت است که در این سفرها بدون اطلاع دیگران به صورت رایگان با کاروان اعزام می کنند.

کمک به بیماران نیازمند و بستری کردن آن ها در بیمارستان های تهران و مشهد و سبزوار، سرکشی از افراد سالمند، کمک به افراد بی بضاعت و تهیه جهیزیه برای عروس و دامادهای نیازمند از دیگر کارهای این گروه خیر و نیکوکار مزینانی است.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 


مراسم اولین سالگرد درگذشت زنده یاد دکتر پوران شریعت رضوی همسر فرزند شایسته کویرمزینان دکترعلی شریعتی مزینانی در مزینان برگزار شد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان، در این مراسم که با حضور تمامی فرزندان دکتر علی شریعتی مزینانی و دوستداران و رهروان این معلم شهید انقلاب و مردم قدرشناس مزینان روز یک شنبه 26 بهمن در هیئت ابوالفضلی مزینان برگزار شد دکتر احسان و سوسن و سارا شریعتی فرزندان برومند دکتر علی شریعتی، خانم بتول شریعتی فرزند استاد محمدتقی شریعتی، حاجیه خانم عفت منصوری همسر زنده یاد حاج شیخ محمود شریعتی، دکتر ربابه مزینانی استادیار دانشگاه، استاد محمدشریفی، مسعود فصیحی و علی اکبر رضوانی پناه سخنرانی کردند.

اجرای تصنیف باران و نمایش کلیپ و نماهنگ زندگینامه زنده یاد شریعت رضوی و شریعتی خوانی توسط جانباز سرافراز حاج محمد مزینانی از دیگر برنامه های این مراسم بود.

مردم قدرشناس  مزینان در ابتدای مراسم با اهدای گل به فرزندان شریعتی از آن ها استقبال کردند.

پوران(بی بی فاطمه) شریعت رضوی یکی از هشت فرزند علی اکبر شریعت رضوی، از بازاری های به نام دهه بیست-سی و نیز از سادات رضوی و خادم حرم بود.علی  اکبر شریعت رضوی از همسر اول خود، صاحب دو پسر به نام‌های علیمحمد و علی اصغر(طوفان) و از همسر دوم دارای چهار پسر و دو دختر به نام های زری و پوران بود. پوران در هفت سالگی برادر خود طوفان را که در سال ۱۳۲۰ در جنگ با متفقین کشته شد از دست داد. علی اکبر شریعت رضوی علی رغم بدبینی به عالم علم و تحصیل، به خصوص پس از شهادت پسرش آذر شریعت رضوی در دانشکده فنی در سال ۱۳۳۲، آزاد اندیش بود و فرزندان خود را در انتخاب آینده شان آزاد می گذاشت. پوران شریعت رضوی با همکاری و به پشتوانه برادران بزرگ خود توانست از سرنوشت محتوم ن آن ایام بگریزد ، از ادواج زودرس سر باز زند و تحصیل کند.

با باز شدن دانشکده ادبیات مشهد در سال ۱۳۳۴ پوران شریعت رضوی تحصیل در تهران را رها می کند و به مشهد بر می گردد و وارد دانشکده ادبیات مشهد می شود.

وی با ورود به دانشکده ادبیات مشهد با علی شریعتی ،همکلاسی خود آشنا می شود. در آن سال ها علی شریعتی با ترجمه کتاب ابوذر و نوشتن مقالاتی در رومه خراسان  و البته فرزندی استاد محمدتقی شریعتی بر سر زبان ها افتاده بود .

پوران شریعت رضوی در سال ۱۳۳۷ موفق به اخذ لیسانس شد. پایان نامه لیسانس او درباره تصوف حافظ» با راهنمایی دکتر رضایی دفاع شده است. پس از فارغ التحصیلی پوران بلافاصله به استخدام فرهنگ در می اید و معلم مدرسه شاهدخت می شود. در همین سال این دو همکلاسی با یکدیگر ازدواج می کنند و علی شریعتی پس از چند ماه برای ادامه تحصیل به فرانسه می رود. این جدایی یکسال به طول انجامید و در این فاصله احسان فرزند اول آنها در مشهد به دنیا  می اید.

اقامت دانشجویی علی و پوران در فرانسه پنج سال به طول می انجامد. سارا و سوسن طی این سال ها به دنیا می آیند. تحصیلات همراه با بزرگ کردن فرزندان در کنار فعالیت ی این سال های سخت دانشجویی را به خود اختصاص می دهد. در سال ۱۳۴۲ پوران شریعت رضوی از تز دکترای خود  تحت عنوان حروف اضافه گرامری درگلستان سعدی» به راهنمایی ژیلبرت لازار دفاع می کند و همراه با همسرش به ایران بر می گردد. دستگیری علی شریعتی در مرز او را با سه فرزند کوچک در مرز خوی تنها می سازد و در بازگشت به مشهد تدریس در مدارس دبیرستان این شهر(انوشیروان دادگر-رفعت-ارض اقدس) را آغاز می کند و علی رغم مدرک دکتری امکان تدریس در دانشگاه به او داده نمی شود.

از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۰ پوران همراه با خانواده خود ساکن مشهد است و با آغاز فعالیت های علی شریعتی در حسینیه ارشاد تهران ، نظارت و پیشبرد امور خانواده را به تنهایی بر عهده دارد. با تولد مونا و بازنشستگی زودرس علی شریعتی از دانشکده ادبیات مشهد خانواده به تهران منتقل می شوند و پوران به عنوان معلم مقاطع راهنمایی ناحیه ۱۲ شروع به تدریس می کند. دستگیری همسرش در سال ۱۳۵۲ پوران را بار دیگر تنها مسئول خانواده چهارنفره خود می کند.

تدریس در جنوب شهر تهران، نظارت بر زندگی تحصیلی و تربیتی فرزندان نوجوان در شهری غریب و حفظ امنیت کودکش مونا در کنار ملاقات های هفتگی با همسر زندانی و پدر شوهرش محمدتقی شریعتی وظایف سنگینی است که پوران تا سال ۱۳۵۴، تاریخ آزاد شدن شریعتی از زندان بر عهده دارد.

آزادی علی شریعتی و خانه نشینی اجباری او آغاز مرحله دیگری در زندگی این خانواده است. پس از یک سال خانه نشینی و محدودیت هر گونه فعالیت برای شریعتی تصمیم بر خروج او گرفته می شود و در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۳۵۶ علی شریعتی موفق می شود با نام علی مزینانی از ایران خارج شود به این امید که خانواده اش در خرداد به او بپیوندند. این آخرین دیدار پوران و علی است. علی شریعتی در ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ یک ماه پس از خروجش و فردای ممنوع الخروجی پوران و مونا، در شهر بندری ساتامپتون به مرگی مشکوک از دنیا می رود .

با مرگ علی شریعتی بار زندگی، مسئولیت یک میراث و انتظارات اجتماعی یک ملت بر دوش پوران شریعت رضوی ، زنی در آستانه میانسالگی ، مادر 3 نوجوان و یک کودک گذاشته می شود. باید تصمیم بگیرد و تصمیمش این است که سه فرزندش در اروپا بمانند و خود پس از برگزاری مراسم چهلم همسرش در بیروت همراه با دختر کوچکش مونا برای رتق و فتق امور به ایران باز می گردد.

پوران به ایران باز می گردد و به تدریس ادامه میدهد تا بتواند امور مالی فرزندانش را در خارج بگرداند. اوضاع ی ایران در سال ۵۶ و ۵۷ ملتهب است. آثار شریعتی در تیراژ میلیونی تکثیر می شود و جامعه در تدارک انقلاب است. با پیروزی انقلاب فرزندان به ایران باز می گردند و فصل دیگری در زندگی چوران شریعت رضوی آغاز می شود.

با انقلاب ایران و گسترش نفود شریعتی به عنوان معلم انقلاب موقعیت اداری و نیز جایگاه اجتماعی پوران شریعت رضوی نیز دستخوش تغییرات اساسی می شود. او می تواند از نفود این نام برای پیش برد یک سری فعالیت های اجتماعی و مدنی بهره بگیرد بی آنکه دچار سوءتفاهم های ی بشود.

اما این فعالیت ها موقعیت اداری و حقوقی او را تحت شعاع قرار می دهد و او که معلم و راهنمای تعلیماتی در ناحیه ۱۲ تهران بود به مدت ۴ سال به وضعیت تعلیق در می آید تا اینکه سرانجام در سال ۱۳۶۲ بازنشسته می شود.

با بازنشستگی زودرس و به پایان رسیدن مشغله های اداری، پوران شریعت رضوی کار نشر و نظارت بر چاپ آثار شریعتی را که به مدت دو سال تحت نظارت  مالی حسینیه ارشاد بود و به سرپرستی دکتر حسن حبیبی و صادق قطب زاده  در خارج از کشور کلید خورده بود، خود بر عهده گرفت. تا زمان انقلاب 8 شماره این مجموعه در خارج از کشور به چاپ رسیده بود و از ۱۳۵۸ پوران شریعت رضوی با همکاری امیر رضایی و مجید شریف این مهم را ادامه داد.

در آغاز دهه شصت و به دنبال انسداد شرایط ی پوران شریعت رضوی به مدت هشت سال ممنوع الخروج شد. او که توانسته بود فرزندان خود را به خارج از کشور بفرستد در پشت مرز ماند و در کنار چاپ آثار همسرش مجبور به نظارت و مدیریت زندگی سه فرزند خود از راه دور شده بود.

پوران شریعتی رضوی کلیه آثار شریعتی را در دهه شصت و بخشی از آن را در دهه هفتاد به چاپ می‌رساند . به دنبال حملات رومه ۱۵خرداد مبنی بر همکاری شریعتی با ساواک، با چاپ کتاب طرحی از زندگی به زندگی مشترک خود و علی شریعتی می پردازد. در دهه هفتاد علاوه بر چاپ و نشر آثار شریعتی، بنیاد فرهنگی دکتر شریعتی را نیز در تاریخ ۱۳۷۷ تاسیس می‌کند. فعالیت های مدنی و خیریه از جمله فعالیت های پوران شریعت رضوی در طی سال های هفتاد است. همکاری با موسسه یاوری، تآمین بودجه  های تحصیلی برای دانشجویان و….از جمله مشغله های او طی این سال ها بود.

پوران شریعت رضوی در آستانه چهلمین سالگرد انقلاب ایران در روز ۲۲ بهمن دچار عارضه سکته مغزی شد و در روز ۲۶ بهمن ۱۳۹۷ دار فانی را وداع گفت و در کنار برادرش آذز شریعت رضوی و مادرش در قبرستان امام زاده عبدالله به خاک سپرده شد.روحش شاد و آرام باد./منبع؛ سایت بنیاد شریعتی

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 


در آستانه سالروز درگذشت بزرگ بانوی فرهنگی خاندان شریعتی زنده یاد دکتر پوران شریعت رضوی همسر معلم شهید انقلاب دکترعلی شریعتی مزینانی پزشکان متخصص مزینانی و شریعتی دوست با حضور در این دیار ادب پرور به معاینه بیماران پرداختند.

در این طرح که به همت بنیاد دکترعلی شریعتی مزینانی و همراهی و همکاری بانوی جهادگر خانم فاطمه مزینانی گلستانی مؤسس و مدیرعامل مجتمع بهزیستی و نگهداری سالمندان موسسه ی خیریه حضرت نرجس خاتون (س) مزینان انجام شد رهروان پوران شریعت رضوی که خود او همیشه با حضور در مناطق محروم به یاری نیازمندان می شتافت و در امر مدرسه سازی همراه با خیرین نیکوکار همت والایی داشت با پذیرش بیماران از مزینان و روستاهای همجوار خدمات درمانی و مشاوره ای ارائه کردند.

خانم دکتر مونا شریعتی فرزند فرهیخته دکترعلی شریعتی مزینانی متخصص پوست و مو و خانم دکتر ربابه مزینانی فرزند زنده یاد کربلایی محمدصادق استادیار دانشگاه و متخصص اعصاب و روان (روانپزشک)، دکتر عبدالکریم چوبساز رییس دی کلینیک ابوریحان تهران و پزشک عمومی و همچنین دو روانشناس بالینی خانم دکتر امجدی و زارع پور حیدری حضور داشتندکه از ساعت 8 صبح تا 15روز جمعه 25 بهمن علاوه بر معاینه سالمندان ساکن در مجتمع بهزیستی مزینان به صورت پیوسته به ویزیت رایگان 400 نفر از شهروندان دیار خطه ی کویر پرداختند.

دکتر احسان و سوسن شریعتی مزینانی فرزندان دکتر علی شریعتی با حضور در مجتمع جامع توانبخشی بهزیستی مزینان به همراه خیرین بنیاد شریعتی از ساختمان چند منظوره این بنای خیریه و سالمندان این مرکز بازدید کردند.

خانم فاطمه مزینانی گلستانی با ارسال پیامی به شاهدان کویرمزینان از حضور فرزندان دکتر علی شریعتی مزینانی و رهروان راه پرافتخار دکتر پوران شریعت رضوی تقدیر و تشکر کرد متن این پیام به شرح زیر است:

خجسته میلاد با سعادت فخر دو عالم حضرت فاطمه زهرا (س) بر تمام مادران مهر پرور مبارک باد.

سال ها تلاش بی وقفه و زحمات شما خیرین نیکوکار امروز ثمر بخشیده و حلاوت آن کام مردم شهید پرور این آب و خاک را شیرین نمود.

حضور پزشکان متعهد متخصص و دلسوز، فرزندان شایسته مزینان بزرگ، خانم دکتر مونا شریعتی متخصص پوست و مو،خانم ربابه صدیقی مزینانی متخصص اعصاب و روان و آقای دکتر کریم چوبساز متخصص داخلی و سرکار خانم دکتر امجدی و زارع پورحیدری با تخصص روانشناسی بالینی درمجتمع بهزیستی و نگهداری سالمندان خیریه حضرت نرجس خاتون(س) مزینان و ویزیت 400 بیمار و ارائه داروهای مورد نیاز برای بعضی از بیماران افتخار آفرین شد.

درود بر شما عزیزان وطن پرست خیر و نوع دوست که با دست های سبز و پرمهرخود این بنا را ساختید و همچنان در راه رسیدن به اهداف والای خداپسندانه ما را همراهی می نمایید.

فاطمه مزینانی(گلستانی)
موسس و مدیرعامل مجتمع بهزیستی و نگهداری سالمندان موسسه خیریه حضرت نرجس خاتون (س) مزینان

دکتر مونا شریعتی

دکتر مونا شریعتی مزینانی متخصص پوست و مو

دکتر ربابه مزینانی

دکتر ربابه مزینانی متخصص اعصاب و روان

دکترچوبساز

دکتر عبدالکریم چوبساز رییس دی کلینیک ابوریحان

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


روز جمعه 25 بهمن و شنبه 26 بهمن دو رویداد مهم در مزینان زادگاه دکتر علی شریعتی مزینانی اتفاق افتاد حضور چند پزشک متخصص مزینانی و شریعتی دوست و دیگری مراسم اولین سالگرد درگذشت زنده یاد دکتر پوران شریعت رضوی اما رسانه های سبزوار و داورزن از پوشش آن امتناع کردند.

جالب این جاست  این رسانه ها که مدعی بی طرفی هستند و ادعای داورزن برای همه است مراسم روستای کاهک را که در بعد از ظهر روز جمعه برگزار شد بلافاصله به نقل از رییس شورای اسلامی آن انعکاس دادند اما چشم مبارک را بر روی مزینان و حضور فرزندان و نوه ها و دوستان شریعتی که فخر این منطقه می دانند بستند.

بحث ما به هیچ عنوان حسادت و یا اینکه چرا نام کاهک مطرح شده نیست آن هم روستایی که در نزد ما عزیز است و مردم شریف آن اقوام ما و اگر به فرهنگنامه ها و تاریخ نگاری های قدیمی دقت شود می بینید که این روستا به همراه 53 روستا و آبادی دیگر جزئی از دهستان مزینان بوده و هست ! سخن ما سانسور شدید اتفاقات و رخدادهایی است که در مزینان یکی از مناطق صاحب نام تاریخی که اکنون طبق تقسیمات کشوری به عنوان تابعه ی شهرستان داورزن شناخته می شود.

به راستی این جنگ زرگری و یا نعمتی و حیدری تا کی می خواهد ادامه داشته باشد ؟! آیا مقامات و مسئولین شهرستان جناب فرماندار و امام جمعه و دادستان محترم نمی خواهند فکری به حال این جریان بکنند؟! 

جالب است که وقتی با یک خبرنگار رسمی شهرستان سبزوار که از قضا نه اهل داورزن و نه کاهک و البته خبرنگار فعال و پیگیری است سئوال می کنی که چرا خبر مزینان پوشش داده نشد پاسخ می شنوی اطلاع نداشتم! و حال آن که خودش عنوان می کند عضو فلان کانال داورزن هستم و بعد که می گوییم همان کانال پیش خبر دو برنامه را کار کرده سکوت می کند و حرفی برای گفتن ندارد!

ما فکر می کردیم این خبرنگاران فقط با شریعتی و خاندان او مشکل دارند ولی دیدیم در هفته ی گذشته نیز که مادر سه شهید از خاندان ایثارگر شش شهید داده دارفانی را وداع گفت بازهم حضرات چشمان مبارک خود را بستند و در رسانه ی خود کمترین تبلیغ را و یا اصلا نداشتند مردم مزینان از خبرگزاری ایرنا که یک رسانه ی دولتی و با نام جمهوری اسلامی فعالیت می کند شاکی هستند که چرا اخبار روستاهای دیگر به ویژه خبر برگزاری مراسم سالگرد زنده یاد پوران شریعت رضوی را در روستایی دیگر منتشر کرده ولی مزینان را پوشش ندادند و اضافه کنید خبرگزاری فارس رسانه ی انقلاب را. به یقین مدیران و مسئولین این رسانه ها مقصر نیستند چون خبرنگاران آن ها در سبزوار و داورزن که نمایندگی آن ها را بر عهده گرفته اند خبری به آن ها نداده اند.

شاهدان کویرمزینان از لطف و عنایت ویژه مدیر فرهیخته مجله اینترنتی اسرار نامه سبزوار که به محض اطلاع از برنامه های فوق به نشر آن پرداخت صمیمانه تشکر و قدردانی می کند.

ویزیت رایگان پزشکان متخصص مزینانی و شریعتی دوست در مجتمع بهزیستی و نگهداری سالمندان موسسه ی خیریه حضرت نرجس خاتون (س) مزینان

مراسم بزرگداشت اولین سالگرد درگذشت دکتر پوران شریعت رضوی همسر دکترعلی شریعتی مزینانی با حضور تمامی فرزندان و بستگان و شریعتی دوستان در هیئت ابوالفضلی مزینان

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 


⏰ساعت به وقت یاری.
این مرد اهل شعار و رانت نیست.

  او آمده است تا با فساد مبارزه کند چون برخاسته از خانه ای مبارز است.
#دکتر_رضا_نامنی کاندیدای یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی از حوزه ی سبزوار کد : 278
آدرس ستاد : بین کاشفی 12 و  14

زندگینامه دکتر رضا نامنی/ نامزد انتخابات مجلس شورای اسلامی از حوزه ی انتخابیه سبزوار

متولد ١٣٥٣ در خانواده ای مذهبی انقلابی بدنیا آمد.
دوران تحصیل تا دیپلم را در سبزوار سپری کرد و در سال ١٣٧١ با قبولی در دانشگاه شاهد عازم تهران شد و در سال ١٣٧٥با مدرک کارشناسی در رشته روانشناسی بالینی فارغ التحصیل شد.
بعد از تحصیل در صداوسیما تهران مشغول به کار و همچنین بعنوان شروع خدمت به تحصیل در رشته تهیه کنندگی  پرداخت و مدرک کارشناسی ارشد درون سازمانی خود را اخذ کرد.
وی تا سال ١٣٨٩ در مراکز صداوسیمای  تهران ،‌ سمنان و خراسان رضوی در جایگاه تهیه کننده ،‌ کارگردان تلویزیون خدمت کرد که شاخص ترین مستندهای آن در زمینه های اقتصادی ،‌ ی و فرهنگی باشد که در تمامی آنها سبزوار بزرگ در مرکز تصاویر مستندی ایشان بود.
و از سال ١٣٨٩ تا کنون با عزیمت از مشهد مقدس به سبزوار در مقام مدیر خبرگزاری صداوسیما در خدمت مردم حوزه انتخابیه (سبزوار،‌داورزن،‌خوشاب،‌جوین،‌جغتای)‌ مشغول فعالیت هستند.


  سوابق کاری و مدیریتی دکتر رضا نامنی:


▪️مدیریت دفتر خبرگزاری صداوسیما-سبزوار

▪️رییس و مدیرعامل کانون خبرنگاران ‌سبزوار

▪️ریاست هیئت ورزشهای همگانی سبزوار

▪️ریاست کارگروه رسانه و عضو شورای فرهنگ عمومی سبزوار

▪️کارگردان و تهیه کننده فیلم و مستند تلویزیونی صداوسیما

▪️ محقق و پژوهشگر ی رسانه ای


✳️ اهداف و برنامه های دکتر رضا نامنی

اجرای قوانین حمایت از اشتغال پایدار شهری و روستایی  بر مبنای توسعه مشاغل خانگی و زود بازده در جهت درآمدزا کردن کلیه اعضا خانواده‌

‌اجرا و حمایت از بنگاه های اقتصادی و بورس جهت رونق  اشتغال ،‌ صادرات و واردات

حمایت از اقتصاد یارانه ای و معیشتی برای برخوداری اقشار کم درآمد و ضعیف جامعه

حمایت از اشتغال جوانان با اجرای قانون کار و اشتغال جوانان در سازمانها و ادارات دولتی   

حمایت از مسکن ملی و مهر با تدوین قانون جدید طرح حمایت از مسکن خانوار

تجدیدنظر در قانون حقوق بازنشستگان و از کارافتادگان دولتی و کارگری جهت رفاه بیشتر آنها

تجدید نظر در قانون حقوق و استخدامی معلمان

بازبینی قانون حقوق و بازنشستگی  کارگری و مشاغل سخت و زیان آور و روزمزد

تجدید نظر در قانون حمایت از توسعه بخش کشاورزی با افزایش بودجه

اجرای بهتر قانون توسعه اشتغال پایدار و خانگی روستایی و عشایری

تاکید بر قانون طرح بهداشت و سلامت و بیمه های سلامت  در جهت اجرای عدالت برابر

تاکید بر اجرای قانون حمایت از خانواده بی سرپرست ‌و کم برخوردار با افزایش  یارانه های معیشتی

تدوین قانون توسعه متوازن بر مبنای جمعیت و توانمندیهای هر منطقه

بازنگری و تدوین قانون صنعت و خانه صنعت با راه اندازی صنایع تبدیلی و زودبازده متناسب با منطقه

تدوین قانون جدید آموزشی و دانشگاهی با رویکرد کارآفرینی و اشتغال دانشجو

بازنگری در قانون حمایت از مراکزدانش بنیان جهت رشد و رونق اقتصاد و اشتغال جدید و نو بنیان جوانان

حمایت ازاصل نود و صدو چهل وچهار قانون اساسی برای گسترش خصوصی سازی و عدم تصدی گری دولت

حمایت و بازنگری قانون مجازات مفسدان اقتصادی

تدوین قانون عدالت اجتماعی با رویکرد گسترش رفاه عمومی و کاهش تبعیض

تدوین قانون حمایت از خانواده با تاسیس وزارت خانواده

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


✳️قطعه ای زیبا از شاعر و ذاکر آل الله عالم جلیل القدر زنده یاد حاج شیخ حبیب اله عسکری مزینانی در باره انتخابات

سربلند است کشور ایران و ایرانی تبار
جز در او فرهنگ عشق و خدمت و ایثار نیست

جرم ایرانی چه باشد نزد عُمّال ستم
خواستار عزت است و برده نیست و خوار نیست

خواستند تا نوکر بیگانه باشد تا ابد
دیده اند اندر خورِ این ملت بیدار نیست

جنگ را تحمیل کردند تا زمینگیرش کنند
شیر حق هر گز اسیرِ روبه مکار نیست

با نفاق داخلی و هجمه های خارجی
در نبرد است همچنان ، مغلوب این پیکار نیست

کرده اند تحریم مطلق تا شود تسلیم زور
دیده اند تحریم را هم آنچنان دشوار نیست

آب را بستند در صفین ، علی تسلیم نشد
چونکه تسلیم در نبردِ حیدر کرار نیست

این همان احزاب و صفین است که در ایران بُوَد
دشمنانش هم بجز اشرار و استکبار نیست

وعده ی حق است در قرآن ، خدا با ما بُوَد
ملت ایران زمین را جز خداوند یار نیست

پای صندوق می رویم و رأی ما با افتخار
زین عمل در چشم دشمن بنگری جز خار نیست

افضل الاعمال رأی ما به اصلح دادن است
همت اصلح بجز تولید و کشت و کار نیست.

گل در میدان بزن تا امتیاز آری به دست
رأی ما همچون گلی باشد که در گار نیست

رای دادن نیست اجباری ولی غیرت کجاست؟
خوب می دانی که در آیین ما اجبار نیست

این وطن مام من و توست رأی ما احسان بُوَد
هر که نکرد احسان یقین هوشیار نیست

هست نصب العین تو ، حُبُّ الوطن ای عسکری
این شعار مکتب ما هست و در اغیار نیست

این سخن را با عمل ثابت نما ، نی با شعار
 آنچه محبوب است کردار است و در گفتار نیست

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


✋مهندس حمیدناطقی مزینانی فرزند علی اکبر و نوه ی زنده یاد حاج رضا ناطقی و از طرف مادری نوه حاج اصغر ناطقی است که از پایتخت جمهوری اسلامی کاندیدای یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی شده است.

وی که متولد سال 1363 تهران می باشد در عین جوانی از کارنامه درخشانی در عرصه های مختلف ی، اقتصادی و فرهنگی برخوردار است هدف خود را رفع محنت مردم می داند و امیدوار است از حمایت تمامی شهروندان خراسانی مقیم تهران برخوردار شود.

✳️کارنامه ی درخشان مهندس حمیدناطقی مزینانی

سوابق تحصیلی :
کارشناسی ارشد : روابط بین الملل  ( دانشگاه تربیت مدرس )
کارشناسی : مهندسی کامپیوتر نرم افزار  (دانشگاه شیراز )
کاردانی :  مهندسی کامپیوتر نرم افزار ( موسسه آموزش عالی دانشسار ) ، مدیریت بازرگانی ( دانشگاه پیام نور شهریار )
سوابق اجرایی :
1.معاونت بازرگانی شرکت تجهیزات ورزشی زوبین از سال 93 تاکنون
2.مشاور مدیرعامل کارخانه جات ستاره پوشاک ایرانیان از سال 93 تاکنون
3.مشاور بازرگانی شرکت پالایش روغن پاسارگاد از دی ماه سال 93 تاکنون
4.مشاور معاونت فروش و توسعه بازار شرکت آریا جام جم کیش از 93 تاکنون
5.سرپرست  فروش , بازاریابی و قیمت گذاری در سازمان خدمات پس از فروش سایپا (سایپایدک) از سال 84 تا93
6.عضو تحریریه مجله مشتری مداری
7.مدیر داخلی موسسه توریستی ایران  1383 

8.کارشناس فروش در انتشارات آذربرزین 1382

سوابق ی , اجتماعی :
1.عضو خانه اندیشمندان علوم انسانی
2.عضو انجمن اندیشه و قلم
3.انجمن دانش آموختگان علوم ی
4.منتخب پنجمین دوره انتخابات شورایاری تهران منطقه 13
میزان تسلط بر زبان:        
زبان انگلیسی : متوسط . زبان فرانسه : متوسط          
سوابق آموزشی :
تدریس  :  مدرس سیستم فروش اینترنتی سایپا یدک در سراسر کشور از سال 89 تا 93 ( نمایندگان سایپا )
کدانتخاباتی: 7925

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


"از امید تا مسئولیت"

نویسنده؛ دکتراحسان شریعتی مزینانی

تلاش و رشادت شبانه‌روزی پزشکان و پرستاران ایران‌زمین، از تبار پورسیناها، رازی‌ها و، که با همّتی بلند و به بهای ایثار جان، به مبارزه با آفت همه‌گیر و مرگ‌آفرین برخاسته‌اند، فراتر از آفرین‌گویی و تحسین، این درس اخلاقی را به ما می‌آموزد که:
اگر دفاع از زندگی در برابر مرگ، دفاع از سلامت و تن‌درستی و آسودگی در برابر دردِ» جسم و بدن (آپونیا)، و سرانجام دفاع از آرامش در برابر تشویش» جان و روان (آتاراکسی)، برترین وظیفهٔ اخلاقی آدمی است، انجام این وظیفه نوعی نبرد است؛ نوعی مبارزه و کُنش‌گری بر پایهٔ دانش تجربی و کارشناسی.

جنگ با بلایای طبیعی و ابتلاهای اجتماعی در اینجا، نه تنها انگیزهٔ قوی و نیروی مثبت می‌خواهد، که توفیق و پیروزی این جنگ به‌میزان شناسایی» درست و علمی حریف است. چراکه بر طبیعت نمی‌توان فرمان راند مگر با تبعیت از او»(فرانسیس بیکن). و درست در هم‌اینجاست که دشمن دانا برای انسان از دوست نادان مفیدتر است، که به‌گفتهٔ فردوسی: چو دانا تو را دشمن جان بود / به از دوست‌مردی که نادان بود!» وانگهی، در این آزمون، افزون بر کاردانی، تنها نیروها، انرژی‌ها‌ یا کارمایه‌های مثبت مانند شفافیّت و راستی» به کار نبرد می‌آیند و ارزش‌های منفی مانند هراس، سراسیمگی، افسردگی، سیاه‌نمایی، تصفیه‌حساب (ی)، و، بر فراز همهٔ دروغ‌گویی‌ها، بدبینی‌ها، عبث پنداری‌ها، و هیچ‌انگاری‌ها، ، گناه کبیرهٔ نومیدی» نابخشودنی است.

ابن سینا، بزرگترین حکیم-طبیب» جهان اسلام و ایران، زمانی ‌گفته بود: .می‌بایست بدانیم که یکی از بهترین و مؤثرترین راه‌های درمان عبارت است از تقویت نیروهای ذهنی و روانی  بیمار، تشویق او برای مبارزه، با آفریدن جوّی خوشآیند پیرامون وی و در ارتباط قراردادن او با کسانی که دوست می‌دارد.» (کتاب قانون در طب»). در سالروز یادمان واپسین حکیم بزرگ ایران، ‌ملاهادی سبزواری (۸ اسفند)، می بایست بر ضرورت بازگشت به همان روحیه و رویکرد عقلانی-انتقادی» نخست در سنت ایران و تمدن اسلام تآکید ورزید؛ و این‌بار، عقلانیت انتقادی را با نگاه نوین علمی-تجربی در بازتعریف نسبت میان طبیعت و انسان، و در سطح و ساحت اجتماعی-ی به کار بست.
رویارویی با مخاطرات ملی، همچون همین سرایت ویروس به سرزمین ما و گسترش همه‌گیر آن که زیست و موجودیت مردم ما را تهدید می‌کند، نیازمند عزمی ملی و انسانی برای پیشبرد نبرد و پیروزی زندگی است. هدف نه فرمانروایی بر طبیعت است و نه مقهور او شدن، نزاع بر سر بقای انسان در جوار طبیعت وحشی»، زیرا ناشناخته، است. نبرد با تهدیدهای طبیعت همان گسترش دانش طبّ است که همچون اخلاق بیشتر پیشبینی و پیشگیری» را می‌آموزد تا درمان قطعی را. زیرا اخلاق نیز همچون طبّ، در آن‌چه برای پیشگیری دردها انجام می‌دهد بسیار اطمینان‌بخش‌تر است تا در تلاشی که برای درمان آن‌ها می‌ورزد.» (از نامه دالامبر به ژ.-ژ. روسو)
اخلاق مسئولیت» فردا، تداوم‌بخش و تکمیل کننده اصل امید» دیروز است. امید پیشین ما نباید جای خود را به نومیدی بسپرد، بلکه می‌بایست پاسخ‌گوی نسل‌ و عصر آینده باشد که در نبرد زمین و آسمان، زندگی و مرگ، و در برابر رنج و اضطراب زندگان چه کردیم و چگونه زیستیم؟ طبع طبیعت و ذات زندگی همین نبرد شاد و لذت‌بخشی است که نزد درمان‌گران رزمندهٔ میهن‌ بازمی‌یابیم. علامه اقبال زمانی می‌سرود: گر فطرت اضدادخیز لذت پیکار می‌بخشد ، پیکر هستی اما، ز آثار خودی است، سازد از خود پیکر اغیار را، تا فزاید لذت پیکار را . پس دست مریزاد

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


روح اله مزینانی معاون اجرایی و برنامه ریزی اداره کل تجهیزات و مومات پزشکی نیز در این زمینه گفت: واقعیت امر این است که ماسک پزشکی مقوله ای جزو مومت پزشکی محسوب می شود ولی خود ماسک انواع مختلفی دارد که اکثر اینها در صنعت مصرف می‌شود و نیازی که مراکز بهداشت و درمانی و تشخیصی نسبت به ماسک داشتند از طریق تولید کننده داخلی تامین می شده و به میزان کافی نیز بوده است اما با توجه به میزان تولید به مقدار لازم به دست ما نمی رسد و در ده روز اخیر یک میلیون ماسک به دست وزارت بهداشت رسیده است.



وی عنوان کرد که ما چند کار را در زمینه توزیع ماسک انجام دادیم واقعیت اینست که در دنیا از امریکا گرفته تا چین ماسک کم است این باعث می شود یک سری سواستفاده بکنند ما اولین کاری که انجام دادیم صادرات ماسک را به سمت چین ممنوع کردیم و با همکاری که با گمرک داشتیم خواهش کردیم که این محصول به طور نظام مند به دست ما برسد که به دلایل مختلف این اتفاق نیفتاد چون بسیاری ای محصول را به گمرک آورده بودند و اظهار نکرده بودند.

مزینانی همچنین گفت: در حال حاضر در کنار تصمیماتی که گرفته شده این واقعیت تلخ نیز وجود دارد که  که بسیاری از این کالاها را که دوستان تعزیرات کشف و به دست آورده اند که الان براساس بخشنامه ا ی که کردیم جنس قاچاق می دانیم به هیات امنای ارزی تحویل نمی دهند و ما کمی دلخور هستیم. ما می خواستیم فرماندهی واحدی در هیات امنای صرفه جویی ارزی داشته باشیم و بدانیم که ورودی و خروجی این اقلام را کنترل کنیم اما برخی کالاهای مکشوف تعزیرات با تمام احترام به زحمت آنان به دست ما نمی رسد.

وی خاطر نشان کرد: تعزیرات زحمات زیادی می کشد اما اینکه اعلام می شود که در اختیار وزارت بهداشت قرار می گیرد باید به هیات امنای ارزی تحویل دهد و نباید به طور مستقیم به دانشگاه ها تحویل داده شود.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


رمان رنگ آتش شماره یک» نوشته جنی ولنتاین به‌تازگی با ترجمه محمود مزینانی توسط انتشارات پیدایش منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی این‌کتاب که یکی از عناوین مجموعه رمان نوجوان» پیدایش است، در سال ۲۰۱۵ منتشر شده است.

رمان پیش‌رو برنده جایزه گاردین شده و داستانش درباره دختر نوجوانی به‌نام آیریس است که پدرش ارنست را هیچ‌وقت ندیده است. بهترین دوستش با نام تورستن هم جایی آن‌سوی دنیاست و حالا که پدر آیریس در بستر مرگ افتاده، همه‌چیزهایی که فکر می‌کرده می‌داند، در شعله‌های آتش می‌سوزند.

در ادامه داستان، مادر آیریس می‌خواهد مجموعه هنری پر ارزش پدر را به چنگ بیاورد. اما ارنست این را نمی‌خواهد. واقعیت‌هایی وجود دارد که پدر می‌خواهد آیریس پس از مرگ او از آن‌ها باخبر شود. پیش روی آیریس هم راه‌های مختلفی برای رسیدن به حقیقت وجود دارد…

جنی ولنتاین، نویسنده این‌کتاب، متولد سال ۱۹۷۰ است و در حال حاضر در ۵۰ سالگی، ۱۵ کتاب را برای کودکان و نوجوانان در کارنامه دارد. رمان رنگ آتش شماره یک» در ۲۷ فصل نوشته شده است. این‌رمان را داستانی جسورانه درباره عشق، دروغ و رهایی عنوان کرده‌اند. 

این‌کتاب با ۲۵۴ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۴۴ هزار تومان منتشر شده است.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

                       


یک جامعه‌شناس معتقد است برخلاف آنچه عامه مردم تصور می‌کنند، ویروس کرونا آنچنان هم عادل نیست. چرا که درست است که بین فقیر و غنی فرقی نمی‌گذارد، اما گروه‌های اجتماعی که از تمکن مالی برخوردارند کمتر از مخاطرات طبیعی متضرر می‌شوند.

گفت‌وگوی پیش رو، درباره تأثیراتی است که شیوع بیماری کرونا بر طبقات اجتماعی و به‌طور ویژه، اقشار آسیب‌پذیر داشته و خواهد داشت. در این باره، تمهیداتی که باید اندیشیده شود را از دکتر علی‌اکبر تاج‌مزینانی، دانشیار و رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی و از اساتید ت‌گذاری اجتماعی، جویا شدیم. 

کرونا دو سه هفته‌ای است شرایط کشور را به حالت فوق‌العاده درآورده است. با توجه به شیوع این بیماری، آیا تعلق به یک طبقه اجتماعی و اقتصادی خاص می‌تواند در کاهش یا افزایش ریسک ابتلا مؤثر باشد؟

در ارتباط با این پرسش، پاسخ مثبت است. کرونا و به‌طور کلی بیماری‌های فراگیر تأثیر عمیق‌تری بر طبقات پایین جامعه و تأثیرات منفی بیشتری بر ایشان خواهند داشت. همچنین امکان ابتلای آنها به این بیماری بیشتر است. به‌طور کلی در بحث عدالت اجتماعی، مفهومی به نام عدالت زیست‌محیطی مطرح است و این نکته را متذکر می‌شود که در مواجهه با طبیعت و پدیده‌های طبیعی چه مثبت و چه منفی، گروه‌های اجتماعی چطور از مواهب و نعماتی که در طبیعت وجود دارد بهره‌مند و چگونه از مخاطرات طبیعی متضرر می‌شوند.

تحقیقات نشان داده که معمولاً گروه‌های محروم و فقیر و طبقات پایین اجتماعی و اقتصادی جامعه، آسیب‌پذیری بیشتری در برابر مخاطرات طبیعی از جمله سیل، زله، طوفان و همچنین در برابر بیماری‌های همه‌گیر دارند. تجربه‌های مختلف در نقاط مختلف دنیا از جمله در کشورهای توسعه‌یافته هم این را نشان داده و امری است ثابت شده که گروه‌های محروم‌تر و طبقات پایین‌تر اجتماعی و اقتصادی ریسک بیشتری را نسبت به بیماری‌های فراگیر متحمل می‌شوند.

آنچنان که می‌گویند عادل نیست

چگونه فقر می‌تواند به‌عنوان یک فاکتور مؤثر در جریان یک بیماری اپیدمیک ایفای نقش کند؟

نکات مختلفی در ارتباط با این امر وجود دارد که نشان می‌دهد فقر و محرومیت می‌تواند به‌عنوان یک عامل مؤثر در ارتباط با شیوع بیشتر این بیماری اپیدمیک در بین گروه‌های محروم حاشیه‌نشین و فقیر، نقش مؤثر ایفا کند؛ از جمله اینکه:

به‌طور کلی خانواده‌های متعلق به دهک‌های پایین جامعه، شبکه‌های گسترده‌تری از روابط خویشاوندی و دوستی دارند. گاهی در شهرهای بزرگ که ممکن است دیگر خانواده گسترده وجود نداشته باشد، یک سبکی از خانواده که می‌توان آن را خانواده شبه‌گسترده نامید وجود دارد که روابط بین اعضای خانواده با چند نسل به‌گونه‌ای نزدیک جریان دارد؛ هر چند در یک مکان واحد زندگی نکنند، اما پیوندها همچنان برقرار است. رفت‌وآمدها خیلی پررنگ‌تر و صمیمی‌تر است و ارتباطات معمولاً خیلی گسترده‌تر بین نسل‌ها و افراد مختلف وجود دارد. این عامل که البته در شرایط عادی یک سرمایه اجتماعی مثبت است، در این موقعیت زمانی متفاوت و حساس ممکن است به شیوع بیماری کمک کند.

نکته دیگر این است که طبقات پایین‌تر معمولاً در مشاغل غیررسمی مشغول کار هستند که از مزایای کارمندان و کارگران بخش رسمی برخوردار نیستند یا در مشاغل رسمی‌ای هستند که از مزایای رفاهی کمتری مثل دورکاری و انواع مرخصی‌ها و کار به‌صورت شیفتی و بقیه موارد  و تسهیلات برخوردارند و عمدتاً از این مزایا محرومند؛ در واقع مجبورند در محل کار حضور پیدا کنند.

همچنین مشکلات معیشتی نکته دیگری است که باید در این ارتباط مورد توجه قرار گیرد، زیرا این مشکل امکان اینکه این افراد برای زمان زیادی از محل کار خودشان دور باشند و فعالیت نداشته باشند، از ایشان سلب می‌کند و این افراد به ناچار تماس‌های بیشتری با معابر و محل‌های عمومی و محیط کار خود دارند.

نکته دیگر که امکان ابتلا را بیشتر می‌کند بحث تراکم بیشتر جمعیت در محل‌های حاشیه‌ای و محروم است. تراکم در محلات فقیرنشین بیشتر است و این تراکم بیشتر جمعیت، امکان تسریع در فرآیند انتشار این ویروس را بیشتر می‌کند.

از طرفی، طبقات پایین‌تر معمولاً به وسایل حمل‌ونقل عمومی برای جابه‌جا شدن وابسته هستند. همچنین وابستگی بیشتری به خدمات عمومی و دولتی از بیمارستان گرفته تا اماکن خدمات اجتماعی و عمومی دارند که معمولاً شلوغ‌تر هستند و مراجعات بیشتری به آنها می‌شود؛ این سروکار داشتن با مکان‌های عمومی و پرازدحام، آنها را در معرض ابتلای بیشتر قرار می‌دهد. همچنین نکته دیگری که آنها را نسبت به این بیماری و شیوع این بیماری آسیب‌پذیرتر می‌کند، این است که به دلیل هزینه‌های بالای خدمات درمانی و همچنین مشکلات پوشش بیمه‌ای که بسیاری از اقشار محروم با آن مواجه هستند، نسبت به طبقات بالا معمولاً به پزشک مراجعه کمتری دارند و مراجعه کمتر به پزشک و مراکز درمانی یا مراجعه دیرتر و به تعویق انداختن درمان تا زمانی که معمولاً بیماری به مرحله حاد می‌رسد، آنها را آسیب‌پذیرتر می‌کند که در مورد این بیماری هم می‌تواند صادق باشد.

باز نکته دیگری که می‌تواند آنها را در برابر شیوع این بیماری آسیب‌پذیرتر کند، در واقع ضعف تغذیه یا سوء‌تغذیه است. این گروه از افراد جامعه به اندازه کافی ممکن است مواد غذایی لازم را نتوانند استفاده کنند، ویتامین‌های لازم و عناصر غذایی مورد نیاز را نیز نتوانند تأمین کنند، به همین خاطر ممکن است در مقابل خطرات سلامتی آسیب‌پذیری بیشتری داشته باشند.

همچنین می‌توان به این فهرست، حضور بیشتر در اماکن عمومی فراغتی پرجمعیت و متراکم‌تر را برای گذران اوقات فراغت و امور مذهبی اضافه کرد؛ اماکنی همچون مسجد، هیئت یا اماکن تفریحی مثل چایخانه و. . در واقع این افراد حضور پررنگ‌تری را در این دست اماکن عمومی دارند و این خود افزایش امکان ابتلا به بیماری را به همراه دارد.

از سوءتغذیه تا اجاره مسکن و کار روزمزد؛ محلات پرخطر را مورد توجه ویژه قرار دهیم

با توجه به اینکه ابتلای هر فرد از جامعه فارغ از کیستی او، به جریان همه‌گیرتر و طولانی‌تر شدن مدت زمان اپیدمی کمک می‌کند، چگونه و با اعمال چه ت‌هایی می‌توان تا حد امکان به برقراری عدالت در بهداشت و درمان کمک کرد؟

نظام بهداشت و درمان کشور اقدامات متعددی را می‌تواند انجام دهد؛ به‌طور خلاصه اگر بخواهیم اشاره کنیم، اقدامات را می‌توان در سطوح فردمحور، خانواده‌محور و همچنین اقدامات محله‌محور در نظر گرفت.

به لحاظ اقدامات محله‌محور، توزیع اقلام بهداشتی به‌ویژه مواد ضدعفونی‌کننده رایگان در محله‌های پرخطر را با محوریت معتمدان محله می‌توان پیشنهاد داد. شناسایی محلات پرمخاطره می‌تواند در گام نخست انجام شود که به دلیل دسترسی کمتری که به اقلام بهداشتی دارند، در خطر بیشتری هستند؛ لذا باید مواد ضدعفونی‌کننده در اختیار ایشان قرار گیرد.

محله‌هایی که کارگاه‌های متعدد در آنها متمرکز هستند و ممکن است کارفرمایان به دلایل مختلف نتوانند محیط کار کارگران را بهداشتی و سالم کنند، می‌تواند در اولویت توزیع مواد رایگان ضدعفونی‌کننده و اقلام بهداشتی قرار گیرد. این کار با محوریت اصناف و تشکل‌های کارگری و کارفرمایی قابل انجام است.

اطلاع‌رسانی و آموزش متمرکزتر در این محلات، از جمله اقداماتی است که می‌تواند در دستور کار قرار گیرد. همچنین باید پایش منظم ابتلا و شیوع ویروس در مناطق محروم هم جزو اولویت‌های نظام بهداشت و درمان قرار گیرد، تا مناطقی که به لحاظ ریسک ابتلا در اولویت و خطر بیشتری هستند در موردشان اقدام فوری صورت گیرد.

از تشکل‌های مردمی مرتبط با محرومان کمک بگیریم

نکته بسیار مهم در این زمینه این است که هیچ کاری بدون مشارکت خود مردم و تشکل‌های مردمی نمی‌تواند به نتیجه کاملی برسد. لذا مشارکت مردم این مناطق و تشکل‌های مردم‌نهادی که برخاسته از خود آنجا هستند، یا دانش و آگاهی کافی و ارتباط از قبل با آن مناطق دارند، بسیار کارگشاست.

در سطح اقدامات فردمحور و خانواده‌محور هم می‌شود برخی برنامه‌ها را در دستور کار قرار داد؛ از جمله شناسایی افراد و خانوارهای دارای افراد با بیماری‌های زمینه‌ای در خانوارهای تحت پوشش نهادهای حمایتی و پایش آنها؛ به‌خصوص از آنجا که امکان پایش کل جمعیت ممکن است وجود نداشته باشد. اگر این امکان وجود داشته باشد که در پرونده‌های پزشکی این گروه‌ها، بیمارانی را که دارای بیماری‌هایی هستند که آنان را مستعد تأثیرپذیری و آسیب از این ویروس می‌کند، همچون بیماران کلیوی، قلبی و دیابتی و بقیه بیماری‌هایی از این دست می‌توان به‌طور خاص از ایشان حمایت کرد.

بسیار مفید خواهد بود اگر  این افراد بر اساس اطلاعات پرونده‌های موجود از خانواده‌های تحت پوشش نهادهای حمایتی شناسایی شوند و در این بازه زمانی تعیین‌کننده با آنها تماس داشت و  پایش کرد تا اگر علائم بیماری را دارند، برای تست و مراحل بعدی اقدام شود.

اقدام دیگر ارائه بسته‌های لوازم بهداشتی و ضدعفونی‌کننده به افراد و خانوارهای تحت پوشش نهادهای حمایتی و افراد محروم از طریق بانک‌های اطلاعاتی موجود است؛ چون احتمال اینکه این افراد بتوانند این مواد را تهیه کنند، کمتر است. بقیه اقشار احتمالاً بتوانند خودشان با روابط و با امکان مالی که دارند، به مواد و لوازم ضدعفونی مجهز شوند. اما برای این دست خانواده‌ها احتمالش کمتر است.

به نظر شما اعلام مثبت بودن تست کرونای برخی رجل ی و متعلقان به ایشان و چهره‌های مشهور می‌تواند نشان از عدالت در ابتلا به بیماری باشد؟ ( یا بی‌عدالتی در حق دسترسی به خدمات درمانی/ کیت‌های تشخیصی محدود). اعلام این قبیل اطلاعات چه وضعیتی را برای عامه مردم ایجاد می‌نماید؟ ( به لحاظ روانی / احساس همدردی یا انزجار)

پاسخ به این سؤال منفی است؛ در واقع مبتلا شدن مسئولان و تمداران به این بیماری نشان عدالت اجتماعی و عدالت در سلامت نیست؛ حداقل از دید مردم به این صورت نیست. علت اصلی این امر برخورداری این افراد از امکان تست سریع در مراحل اولیه و در شرایط کمبود کیت تشخیص ویروس بوده است. حتی در خبرها آمده بود برخی از مسئولان و نمایندگان مجلس به دلیل مشکوک بودن به نتیجه، دو بار از تست تشخیصی استفاده کرده‌اند. این نشان می‌دهد که دسترسی این افراد به امکانات بهداشتی و امکان تست در زمانی که برای عمده جمعیت فراهم نیست، فراهم شده است. واکنش‌های مردم در فضای مجازی و حتی در تلویزیون هم که برخی از آن منعکس شده، نشان می‌دهد خیلی واکنش نسبت به این امر مثبت نبوده است و افکار عمومی این مسئله را دلیلی دانسته بر دسترسی بهتر مسئولان به خدمات سلامت.

امکان بازاریابی مجازی را برای خرده فعالان اقتصادی فراهم کنیم

وضعیت کسبه، بازار بی‌رونق و عدم حضور مردم به‌عنوان متقاضی کالاهای وارداتی یا تولیدی وضعیت سختی برای خرده فعالان اقتصادی به وجود خواهد آورد. از نظر شما دولت چه اقداماتی برای کمک به از سر گذراندن این وضعیت می‌تواند انجام دهد؟

اقدامات متعددی می‌توان پیشنهاد داد. البته برخی اقدامات را خود دولت شروع کرده است، مانند مهلت دادن برای سررسید وام‌هایی که برای رونق کسب‌وکار گرفته شده است. بهتر است تا زمان برطرف شدن این مشکل امکان تعویق در پرداخت اقساط وجود داشته باشد. در آن دسته از بنگاه‌هایی که امکان آن برای دولت وجود دارد، خرید محصولات و خدمات آنها در حد امکان و ارائه دستورالعمل‌هایی به دستگاه‌ها برای تهیه خدمات و کالاهای مورد نیاز از این طریق نیز می‌تواند راهگشا باشد.

شاید بخش دیگر، فراهم کردن امکان بازاریابی مناسب‌تر و در یک ضرب‌الاجل از طریق فضای مجازی باشد. مردم ممکن است به‌عنوان متقاضی کالا از منزل خارج نشوند، ولی اگر این خرده فعالان اقتصادی در قالب تعاونی‌ها، در قالب اتحادیه‌ها و اصناف مختلف قابل سازماندهی باشند و بتوانند خدمات خود را در فضای مجازی به‌صورت نظام‌مند عرضه کنند، امکان اینکه مردم از طرق فضای مجازی سفارش بدهند و در منزل دریافت کنند، وجود دارد و از این طریق شاید بشود بخشی از آن عدم رونق را جبران کرد.

پیشنهاد دیگر به‌طور خاص، مربوط به کسب‌وکارهایی است که مستقیماً به علت پیشگیری از شیوع کرونا تعطیل شده‌اند؛ نظیر چایخانه‌ها یا مراکز ارائه قلیان و غیره. شاید بتوان کارکردهای موقتی را برای آنها در نظر گرفت و مثلاً توزیع اقلام بهداشتی و ضدعفونی‌کننده را در محلات فقیرنشین و پایین با نظارت مراکز بهداشتی و معتمدان محلی به این مکان‌ها سپرد تا بخشی از زیان آنها جبران شود.  

حمایت‌های دولتی در شرایط کرونایی روانه دهک‌های پایین شود 

تعطیلی بسیاری از واحدهای کارگاهی یا خدماتی، امنیت شغلی افراد روزمزد و با قراردادهای کوتاه‌مدت را آشفته کرده است. چه تمهیداتی برای حمایت از این قشر می‌توان اندیشید؟

در ارتباط با پاسخ به این سؤال، نکته کلی این است که به علت جامع نبودن و نقص داشتن بانک‌های اطلاعاتی ما در حوزه‌های مختلف، امکان شناسایی دقیق واحدها و افرادی که این وضعیت را دارند، خیلی فراهم نیست. به همین دلیل شاید بهتر باشد حمایت‌های اجتماعی عمدتاً ناظر بر دهک‌های پایین درآمدی و اقشار تحت پوشش نهادهای حمایتی باشد. از این طریق امکان اینکه این افراد دارای قراردادهای کوتاه‌مدت یا بدون قرارداد یا افراد روزمزد یا با ثبات شغلی پایین در بین این دهک‌های پایین درآمدی و اقشار تحت پوشش نهادها باشند، خیلی بیشتر است. بنابراین، این گروه‌ها می‌توانند به‌عنوان گروه هدف حمایت‌های اجتماعی مد نظر قرار بگیرند.

از دیگر اقداماتی که می‌تواند مثمرثمر باشد، افزایش یارانه معیشتی حداقل برای ماه‌های اسفند و فروردین است تا بتواند بخشی از ضرری را که متوجه آنها شده، از قبال درآمد کمتری که به دست آورده‌اند، جبران کند.

کمک‌هزینه اجاره مسکن ضروری است

نکته مهم دیگر اینکه بسیاری از این افراد ممکن است از خودشان منزل و محل ستی نداشته و اجاره‌نشین باشند. با کار نکردن یا کمتر کار کردن در این ماه‌ها و در این ایام ممکن است امکان پرداخت اجاره مسکن برایشان وجود نداشته باشد. لذا در نظر گرفتن عنصر کمک‌هزینه اجاره مسکن برای خانوارهای فاقد مسکن، دهک‌های پایین و نیازمند که تحت پوشش نهادهای حمایتی هستند، که در این ایام یا خودشان مبتلا شدند یا فرد مبتلایی در خانواده دارند، می‌تواند راهگشا باشد.

همچنین می‌شود سازوکارهایی را برای رسیدگی به شکایت کسانی که به علت ابتلا به کرونا شغل خود را از دست داده‌اند، در نظر گرفت. اگر در حق آنها اجحاف یا تبعیضی به علت این وضعیت صورت گرفته است، حتماً ادارات کار و مجموعه‌های وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی این رسیدگی را داشته باشند تا حقی از این افراد ضایع نشود. پیشنهاد دیگر مربوط به ن باردار یا دارای فرزند شیرخوار است که مبتلا به این ویروس شده‌اند و لازم است حمایت‌های خاصی چه درباره سپری کردن دوران زایمان در محیط امن و ترجیحاً ایزوله و چه تهیه لوازمی نظیر شیرخشک رایگان یا سایر مومات مرتبط به آنها ارائه شود.

مسئله درمان فاقدان بیمه، در دوره بحران و وضعیت فوق‌العاده به چه صورت باید باشد؟ آیا در واقع تفاوتی با وضعیت معمول دارد؟

مسلماً در وضعیت فوق‌العاده باید متفاوت رفتار شود. مواجهه با وضعیت فوق‌العاده همیشه باید متفاوت باشد. بنابراین در حوزه بهداشت و درمان و بحث بیمه (که فکر می‌کنم البته دولت هم اخیراً اعلام کرد که درمان کرونا رایگان انجام می‌شود) باید دقت داشت که درمان کلیه افراد مبتلا به این بیماری به‌طور رایگان انجام شود. افرادی که بیمه دارند، بیمه‌ها مم بشوند موارد و هزینه‌های مختلف مرتبط با این بیماری را تحت پوشش قرار دهند و افرادی که فاقد بیمه هستند هم توسط خود دولت تحت پوشش قرار گیرند. علاوه بر مسئله درمان، قاعدتاً بحث پوشش مراحل تشخیصی هزینه‌هایی که مرتبط با تشخیص بیماری نیز هست، برای افراد دارای بیماری‌های زمینه‌ای و دارای علائم مرتبط با آن، که توسط پزشک معتمد ارجاع می‌شوند هم، باید هزینه‌هایشان تحت پوشش قرار گیرد و بیمه‌ها، این بخش‌ها را نیز پوشش دهند.

گفت‌وگو از هدی امامی

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


✳️تقدیم به ساحت مقدس بانوی صبر و استقامت حضرت زینب کبری سلام الله علیها

 

افسوس که این قافله ،سالار ندارد

مانند  ابوالفضل ، علمدار   ندارد

جان سوزد و آتش به نیستان فتاده

دردی است نهانی که تیمار ندارد

در دشت بلا سید احرار شهید شد

زینب .  دگر محرم اسرار  ندارد

با صد مِحَن وغصه ازین دشت روان است

آن سوی نگاهش خریدار  ندارد

دل می بَرَد اما همه ی آه و فغانش

از بهر یتیمی است که غمخوار ندارد

همراه اسیران دل خونین ولیکن

ویرانه ی شام را دگر اخبار ندارد

مبهوت، نگاهش به سر نی فتاده

جز این سرِ خونین دگر یار ندارد

او می رود اما که دلش نزدحسین است

در قتلگه  افتاده  پرستار  ندارد

هرچند بسی ظلم بدید از طرف خصم

هیچ شکوه ای با حضرت دادار ندارد

یک زن که این گونه کشد رنج زمانه

فریاد اگر  برکشد این عار ندارد

مظلومه ی عالم ولی از نسل رسالت

ترسی دگر از ظلم ستمکار ندارد

با خطبه ای آتش زده او کاخ ستم را

همتا به جز  حیدر  کرار ندارد

گویی که علی آن شه والاست به منبر

یا فاطمه هیچ واهمه از نار ندارد

حیران شده اند شامی و هم کوفی از این زن

سرسلسه ی ظلم جز اقرار ندارد

زن ها همه گریان و مردان خموشند

بنگر که یزید رنگ به رخسار ندارد

در معرکه کشتند شهنشاه جهان را

غافل که علی یک تن و سردار ندارد

زینب.دلش خون، زبانش شده شمشیر

این شیر به جز حق که گفتار ندارد

غم رفته ز سیمای اسیران همه پیروز

این قافله گر ، قافله سالار ندارد

تقدیمی؛ علی مزینانی عسکری

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 


کماکان  واهمه دارند اشباح 
ازآن اندیشه پاک و زلالت

چه کردی با جهان مردگان تو
که چشم زندگان مست و خمارت

تو رفتی و نرفتی از دل ما
زدی تیری و دل ها شد شکارت

کنون نام تو را آهسته خواند
همان شخصی که بوده هم قطارت

به دست کوزه گر خاک گلویت
شده سوتک گران است این عمارت

همانا می رسد برگوش جان ها
صدای سوتک تو پر حرارت

دم گرم و خوش تو پخته ما را 
شده کودک جوان و با جسارت

هر آن نادان که حق را کرده قربان
به پای مصلحت دیده خسارت

توئی آن عاشق جان داده در نور
ولیکن این خوارج در ضلالت

نه شرقی و نه غربی گفته بودی
 به اسلام علی دادی بشارت

همه عشقت حسین و زینبش بود
به مهدی زمان کردی اشارت

تو آری این چنین بودی برادر
قلم را داده بودی تو رسالت

تو و اجداد تو از عالمانند
که باشی تا ابد یار ولایت

خدایت انتخابی اینچنین کرد
ز جمع متقین با اصالت

کنون در زینبیه آرمیدی
به ظاهر مانده ای آنجا امانت

چه خواندی در نماز عاشقی تو
که شیطان کرده اینگونه حسادت  

تویی آن قلب تاریخی که گفتی
ز شریان بشر کرده صیانت

هرآن نسخه که پیچیدی جهانی است
مداوا می نماید در بدایت

نمی باشد تو را هرگز رقیبی
اگر چه داده ای درس رشادت

حسینیه دگر  بویی ندارد
که اشباحند آنجا در جهالت

سخندان سحر، ای خفته بیدار
 بزودی می رسد صبح سعادت

چه گویم  مارقین و ناکثین را
که با خود محوری کرده قضاوت

چو اربابان قدرت قاسطین اند
به دستان ولی تیغ عدالت

رسد مردی که طین و قین و ثین  را
زند بر جانشان مُهر خیانت

چه خوش گفتی زر و زور است و تزویر
کلید رهبران با خباثت

هر آن کس نقد بی جایت نموده
نخوانده چند سطری از کتابت

شاعر؛ علی اصغر رحیمیان(طالب). اصفهان


موسم رحمت

رسیده موسم رحمت به حرمت باران
وزیده در دل صحرا نسیم نافله خوان

شکفته در دل صحرای بی سر و سامان
گلی که داده جهان را به رنگ و بویش جان

نسیم از نفحاتش نفس کشید و نشست
به روی دوش بهار و گذشت فصل خزان
 
رسیده آیه اعجاز و خوانده نون و قلم
به نامی نامی احمد خلیفة‌ُ الرحمن

چه شاخه ها که به مدحش شکوفه سر داده
چه چشمه ها که گرفته به شوق او جریان

اشارتی ز کلیم و بشارت از عیسی
محمد عربی شد رسول جاویدان

 زبان از عطر گلاب محمدی سرشار
همین که نام محمد رسد به صحن دهان

کسی که در پی وصفش جماد ناطق شد
کسی که در پی مدحش خرد شده حیران

به آن جمال جمیلش قسم که درلولاک
 وجود بی بدلش شد دلیل خلق جهان

حدیث سرمدی او رسیده تا افلاک
قسم به آیه ی کوثر به هل اتی به دخان
 
نشان به سوره ی طاها محمد و یاسین
که آیه آیه  گل است وشکفته در قرآن

چنان که موج خروشان سیزده دریا
رسیده چشمه به چشمه به صحن آن دامان

و سر زد از گل رویش دوازده خورشید
دوازده گل خورشیدِ عالم امکان

دوازده گل خورشید منجلی از عشق
نخست فاطمه و آخرش امام زمان

 چقدر دور سرش شمس ما قمر دارد
اویس و مصعب و سعد و ابوذر و سلمان

پیمبری که خدایش نیافریده مگر
برای بذل محبت میان عالمیان

به جای ناله و نفرین دعا و نافله خواند
برای طایفه ای ک شکست از او دندان

فقط نه یار شفیقش که دشمن او هم
به مدح صوت بلیغش گشوده مهر زبان

تمامی علما و تمام اهل عقول
به فهم بحر کلامش چو موج سرگردان

به جز جمال جمیلش که جلوه ای زخداست
ندیده هیچ گلی را بدون خار انسان

فلک ندیده به چشمش به روز و شب هرگز
نه آفتاب و نه مهتاب اینچنین  تابان

کسی که نور خدا هم طواف کرد اورا
چرا همیشه نگردد به دور او کیهان؟

یقین که تلخی کامم حلاوتش با اوست
خوشا تلاوت نامش به هر زمان و مکان

خوشا تلاوت نامش و بعد از آن  نامی
که شیعه بعد خدا و رسول خود دراذان

خوشا تلاوت نامی که اسم اعظم اوست
کلید قفل تمام مقدّرات جهان

نبی برای علی و علی برای نبی
دو جسم بوده ولیکن دو جسم با یک جان

کسی که داشت به خندق ، احد ، به بدر و حنین
یلی چو  حضرت حیدر  سپاه بی پایان

علی عالی اعلا، علی ولی الله  
که خارج است مقامش زهرچه فهم و بیان

قسم که قدر خدا را فقط علی داند
شناخت قدر علی را فقط خود یزدان

قسم به بذر شکفته به عشق او در خاک
قسم به درِّمیان صدف شده پنهان

علی است آنکه حکومت برای او بوده
شبیه چکه ی آبی ز بینی حیوان

شبیه آتش و آب است، جمع اضداد است
چگونه اش بنویسم نسیم یا طوفان؟

به غیر قامت حیدر نمی خورد هرگز
ردای حق خلافت به قامت دگران

گشوده کعبه برایش چو مادری آغوش
هم او که بسته از آغاز با خدا پیمان

به ذوالفقار چه حاجت که با ستیغ نگاه
گرفته جان یلان را چو شیر در میدان

قسیم نار علی و قسیم جنت علی  
هو العلی و هوالحق، هوالعلی میزان

علی‌ست باقی و باقی علی است وجه الجلال
به می که شود کُلُّ مَن عَلَیهَا فَان»

نماد عدل و عدالت شکوه رافت و عشق
طلایه دار دو عالم به قله ی ایمان

ستاره ای که درخشید روی شانه ی ماه
و شام بتکده ها شد ز هیبتش ویران

ستاره ای که درخشید و ماه مجلس شد
تمام ،آینه ای حق نما و نور افشان

فدای چشم سیاهش سپیدی چشمم
به انتظار نگاهش سروده ام دیوان

به ذکر اشهد و انّ علی ولیُ الله
بلال باش و اذان گو و عاشقانه بخوان

بخوان تو نام علی را الا بِذکرِ الله
بده قصیده ی دل را به دست نامه رسان

بگو که وسع من این است و عذر من هم این
اگر ز من نپذیری دریغ و آه و فغان

نجف که قبله قلبم شدی دعایی کن
قدوم شاعر خود را به صحن خود برسان

شاعر؛ منصوره محمدی مزینان


آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها